ترک غم تو کرد مرا اشک چنين سرخ
در گردن هندوي بصر مينتوان کرد
چون هر چه که آن پيش من آيد ز تو آيد
از آتش سوزنده حذر مينتوان کرد
در پاي غم از دست دل عاشق عطار
افتاده چنانم که گذر مينتوان کرد
عطار
ترک غم تو کرد مرا اشک چنين سرخ
در گردن هندوي بصر مينتوان کرد
چون هر چه که آن پيش من آيد ز تو آيد
از آتش سوزنده حذر مينتوان کرد
در پاي غم از دست دل عاشق عطار
افتاده چنانم که گذر مينتوان کرد
عطار
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمهی بقا را
بهجت تبریزی
اي يار ناگزير که دل در هواي تست
جان نيز اگر قبول کني هم براي تست
غوغاي عارفان و تمناي عاشقان
حرص بهشت نيست که شوق لقاي تست
سعدی
تحویل کنم نام خود از دفتر عشق
تا باز رهم من از بلا و سر عشق
نه بنگرم و نه بگذرم بر در عشق
عشق آفت دینست که دارد سر عشق
سنایی
قامت عشق صلا زد که سماع ابدي است
جز پي قامت او رقص و هياهوي مکن
دم مزن ور بزني زير لب آهسته بزن
دم حجاب است يکي تو کن و صدتوي مکن
مولانا
نه هر نسیم که اینجاست بر تو میگذرد
صبا صباست، بهر سبزه و گلشن گذریست
میان لاله و نرگس چه فرق، هر دو خوشند
که گل بطرف چمن هر چه هست عشوهگریست
پروین اعتصامی
تا چند مرا به دست هجران دادن؟
آخر همه عمر عشوه نتوان دادن
رخ باز نماي، تا روان جان بدهم
در پيش رخ تو ميتوان جان دادن
فخرالدین عراقی
نه بیلسین جاهیل و نادان محمد یا علی کیمدیر!
محمد صاحب دیندیر،علیدیر جؤمله ی بهتر
هزاران دؤرلؤ جنبشلر،علی امری ایله ایشلر
واریر یایلار،گلیر قیشلار،علی دیر جیسم و جان پرور
علی اوّل،علی آخر,علی باطین،علی ظاهیر
علی دیر نور ایلن انور،علی دیر شمس مُستَنور
علی واحید،علی اوحد،علی فرض و علی سنّت
علی دیر جؤمله یه رحمت،علی دیر شافع محشر
شهید سید علی سید عمادالدین نسیمی شاماخی
راز بگشا ای علی مرتضی
ای پس ار سوئالقضا حسن القضا...
شیر حقم نیستم شیر هوی
فعل من بر دین من باشد گوا
مثنوی مولوی
اي شاه ولايت دو عالم مددي
بر عجز و پريشاني حالم مددي
اي شير خدا زود به فريادم رس
جز حضرت تو پيش که نالم مددي
ابوسعید ابوالخیر
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)