تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 105 از 312 اولاول ... 55595101102103104105106107108109115155205 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,041 به 1,050 از 3117

نام تاپيک: اسرار ماوراء

  1. #1041
    آخر فروم باز nightmare's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,148

    پيش فرض

    هستیم..........

  2. #1042
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    63

    پيش فرض

    ذوالقرنين جانم
    انقدر تلقين منفي نكن پسر خوب
    من تازه دارم به يه نتايج جالبي ميرسم مارم نااميد ميكني عزيز دلم
    ببينم مطميني از اين مسله است قبلش غذا چي خوردي؟ منم دو شب قبل حالم به هم خورد ولي ميدونم از غذا بود
    اميدوارم هرچه سريعتر كاملا خوب بشي!!
    بچه ها من از يكي از دوستان سوال كردم كه بهترين و امن ترين روش براي باز كردن چشم سوم چي هستش
    و اون گفت يه روشه كه البته در طولاني مدت اثر ميكنه ولي كاملا بي خطره و البته براي تقرب به خداهم بهترين كار هست
    و اونم اينه كه اخر شب ها كه همه جا ساكته بايد ازخواب ناز بلند شي نوار يكي از دعاهايي كه دوست داري گوش بديو اونقدر محو دعا بشي كه بزني زير گريه در اون حال به طور ناگهاني به سجده ميري و ذكر يونسيه رو تكرار ميكني بعد ازچند مرتبه ساكت ميشي و روي سكوت تمركز ميكني بعد از يه مدت دوباره ذكر راشروع ميكني بعد از حدود پنج شش دقيقه سر از سجده بر ميداري
    اين بهترين كاره وتماس چاكراي پيشاني با مهر هم اونا تحريك ميكنه و هم نيروهاي منفي رو از مهر به زمين منتقل ميكنه

    من كه ديگه ازاين روش استفاده ميكنم
    Last edited by mehd20_esf; 21-09-2006 at 22:05.

  3. #1043
    آخر فروم باز Alireza_Shafaei_PCworld's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    2,077

    پيش فرض

    ذوالقرنین جان سلام
    طبق اصل استقرا(روشی برای اثبات مسائل!) حرف شما اشتباهه!
    شما میگین باید یک استاد بالای سر ما باشه
    من مخالفم!
    کوچکترین موضوعی که این وسط مشکل داره اینه که خوده استاد چجوری یاد گرفته
    و .... (ادامه بدی میفهمی چی میگم!)

    در رابطه با فشار خون!
    من خودم سیستولیک خونم روی 153 یا همون 15 است!
    دیاستولیک هم روی 100 یا همون 10!
    هیچ مشکلی هم ندارم
    فکر نمیکنم فشار خون معیار مناسبی برای مقایسه حالت باشه!
    اگر چشم اولت را هم باز کنی فشارت عوض میشه
    چه برسه به چشم سوم! اگر فکر کنی چیزیته! مطمئن باش به سرت میاد!
    مواظب خودت باش!

    در کل امیدوارم مشکلتون زود تر حل شه!

    کسی میدونه اگر آدم توی این راه به خودش فشار بیاره گناهه یا نه؟

    راستی من برای فعال سازی چشم سوم یک مشکل دارم
    هر وقت میام شروع کنم حرکت خون توی بدنم را به شدت احساس میکنم!
    یعنی مثلا اگر دوتا دستام یا پاهام روی هم باشن
    جریان خون توی رگهاشون را احساس میکنم
    و بعد هواسم پرت میشه
    در صورتی که هیچ وقت دیگه اینجوری نبودم!
    Last edited by Alireza_Shafaei_PCworld; 21-09-2006 at 17:21.

  4. #1044
    اگه نباشه جاش خالی می مونه deer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    430

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط zolgharnein
    سلام به همه
    بچه ها من که بیچاره شدم
    دیروز که خوندم علیرضا یه روش امن برای باز کردن چشم سوم می خواد و روش مرشد جان پیشنهاد شد من هم به خیال امن بودنش اینکار را کردم اگه بدونید الان چه حالی دارم اخرش این ذوق و شوق کار دستم داد بعد از مدتی تمرین خوابم برد بعد از این که بیدار شدم دیدم سرم داره میترکه واقعا گیج گیج بودم رفتم یه اسفند حسابی دود کردم دست مرسدس عزیز درد نکنه اینا یاد داه بود یکم خوب شدم اما دیگه حالت سرگیجه ام خوب نشد انگار تو خدم توی سرم بچرخم شب ساعت نه شب خوابیدم ساعت دوازده ونیم بیدار شدم یه حالی داشتم و دارم نمی دونم چه حالی هست نمی دونم انگار یه چیزی می خوام خلاصه حال تهوع داشتم دوباره خوابیدم توی خوابهم هم گیج بودم و خواب می دیدم می خوام بالا بیارم هی از خواب بلند می شدم و از سرگیجه دوباره می خوابیدم اخرش صبح ساعت شش هر چی غذا از دیروز بعد از ظهر خورده بودم هدر دادم همشا..........خلاصه یکم معده ام خوب شد اما حالت سر گیجه هنوز هست فشارم را گرفتم از 13.5به 12رسیده نمی دونم چیکار کنم نمیدونم چه ضربهای به چشم سومم وارد کردم بچه ها کمکم کنید .------------------------------------------
    مرسدس جان شما می گید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟
    میخوام یه عکس براتون به ایمیلتون بفرستم اگه ممکنه بگید چی شده البته اگه به ایمیلم می فرستید من ایمیلم فارسی ساز نداره برام انگلیسی فارسی بفرستید تاحالا اینقدر به کمک نیاز نداشتم خواهشا کمکککککککک فکر کنم دارم می میرم........
    -==--=-=-=-=-=-=-=-=
    مهدی جان شما هم که اینکار ها را می کنید خیلی خطر داره منم اول فکر می کردم هر چی بشه طوری نیست اما این حالتی که برام پیش اومده واقعا تعادلم را بهم زده واقعا وحشتناکه در ضمن با تمرکز روی یک چاکرا باعث فعال شدنش می شی و بدن اختری در جاهایی که چاکرا فعال وجود داره به اون می چسبه و بر عکس خروج را مشکل مبی کنه مهدی جان خلصه عمیق برای خروج از همه بهتره و تا حدودی امن تره من که داشتم به یه جاهایی می رسیدم که این طوری شد
    =-=--=-==-=----------------------------=-=-=-=-=--=
    برای هر کی که این نوشته ها را می خونه می گم که خطراتی که می گن واقعا وجود داره و اینا کسی میگه که اونا جدیدا تجربه کرده واقعا مواظب باشید به نظر من بیداری در خواب از همه امن تر و راحت تره
    =-=-=-=-=-=-=-=-
    مرسدس جان و نابت مار عزیز مهدی جان و هر کی میتونه کمکم کنه خواهش می کنم سوشیانت جان شما هم اگه نوشته ام را خونید کمکم کن نمیدونید چه حال بدی هست نمی دونم چی می خوام بستن چشمام هم باعث سر گیجه ام میشه.
    بچه ها اگه چیزیم شد حلال کنید همتون رادستدارم چه اونهایی که هستند چه اونهایی که نیستند
    واقعا به سختی تایپ کردم راستی مرسدس جان من عکسما الان نمیفرستم باید بعد از ظهر برم یه عکس فوری بگیرم اسکنش کنم براتون بفرستم

    سلام دوست عزيز با خودت چه كار كردي من چندين بار به شما تذكر دادم كه اينها خيلي خطر ناك ولي خون سردي خودتو حفظ كن شايد دليلش اين نباشه يك سري به دكتر بزني بد نيست شايد مال چيز ديگه اي باشه
    اميدوارم هر چه زودتر خوب بشي

  5. #1045
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    پست ها
    248

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط mehd20_esf
    سلام به دوستاي عزيزم

    منم فعلا دارم روي برونفكني در بيداري كار ميكنم ولي انگار به اين سادگي ها هم كه فكر ميكردم نيست!!
    ولي اگه بشه خيلي كار شاقيه
    مجبورم نسبت به نتيجه هم بي تفاوت باشم چون حساسيت روي اين مسله يه مانع بزرگه
    !!!!!!اگه پيشرفتي داشتم حتما اينجا مي نويسم حتي اگه ده سال ديگه باشه
    البته تصميم گرفتم كه هر بلايي سرم اومد تحت هيچ شرايطي تمريناتو متوقف نكنم شايد علت پيشرفت در هوشياري در خواب هم همين بوده
    ولي ديگه ميترسم روي چاكراي چشم سوم تمركز كنم مجبورم روي چاكراي قلب تمركز كنم واسه اينكه بعد از مدتي تمركز تصاوير از ذهنم به روي پرده روبروي چشمم تشكيل ميشه و بقدري واضح ميشه كه ازترس چشمامو باز ميكنم مخصوصا موقع بخواب رفتن كه حالت خواب و بيداري دارم .فكر كنم فعلا به قدر كافي چشم سومم باز شده!!
    برونفکنی در بیداری یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟ میشه توضیح بدی که چه فرقی با برونفکنی در خواب داره چه تمرینایی داره
    چی کار میشه کرد باهاش و چیزای دیگه
    چه بلایی ممکنه سرتون بیاد که گفتید هر بلایی؟؟؟؟؟؟؟؟
    [میشه یکم راجع به دیدن تصاویر پشت چشممت توضیح بدی که چی میبینی هرچی که اراده کنی میبینی موقع خواب هست یا وقتی که تمرکز کنی و چشماتو ببندی بازم میبینی؟مگه چجوری هست که میگی ترس داره یک ذره توضیح بده تا مجسم کنیم که چه اتفاقی میافته


    ممنون
    Last edited by new_boys333; 21-09-2006 at 23:21.

  6. #1046
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    پست ها
    248

    پيش فرض


    تحريک و باز شدن چشم سوم-کم شدن و از بين رفتن قوه ي خيال -بدست
    آوردن تمرکز همراه با آگاهي -فعال شدن چاکراهاي بدن که مسول تبادل انرژي بين انسان و کيهان مي باشد و نقش مهمي در شكوفا شدن نيروهاي دروني دارد-رفع بعضي بيماري ها به خصوص ضعف بدن و جلوگيري از بروز بعضي از سردرد ها و...-ايجاد آرامش و احساس شادماني و سرور بعد از مراقبه و...
    شروع تمرين
    اين مراقبه يک مراقبه ي شنيداري همرا با پخش دعاي كميل محمد اصفهاني مي باشد .
    براي اين مراقبه مي توانيد از آهنگ هاي ديگر
    هم که ريتم آن با ريتم کيهان همخواني داشته باشد استفاده کنيد .ولي نظر من اين است که از همين آهنگ استفاده کنيد چون طبق تحقيق و بررسي من اين آهنگ همراه با اين دعا اثر فوق العاده اي بر روي چشم سوم
    دارد.(معجزه)
    براي شروع كار وضو بگيريد و در مكاني خلوت روبه
    قبله بنشينيد و دستان خود را روي زانو ها قرار دهيد .چشمان خود را
    ببنديد و به تاريكي پشت چشم متمركز شويد (تا آخر مراقبه)و در همين حالت با دقت و تمرکز به دعاي كميل گوش دهيد .اين حالت را تا پايان مراقبه حفظ کنيد.توضيح:شما با بستن چشم ها و تمرکز به ناحيه ي تاريک پشت چشم در واقع به محل چشم سوم متمرکز شده ايد و اين امر موجب مي شود تا چشم سوم شما انرژي هاي ماورايي را به خود جذب کند و فعال شود.اين تمرين را هر موقع ميتوانيد انجام دهيد.ولي بهترين موقع كه حالاتي خاص براي انسان دست مي دهد و چيزهايي بر انسان مكشوف مي سازد صبح بعد از نماز مي باشد.اگر در حال مراقبه در تاريکي پشت چشم (محل چشم سوم)نوري را مشاهده کرديد بدانيد که نشانه ي موفقيت شما در تمرين ها بوده و شما مي توانيد آن نور را با قدرت اراده به طرف خود هدايت کنيد و آن وقت است که هرچه شما اراده کنيد همان است.و بدانيد كه
    شرط مهم در موفق شدن تمرين منظم و پشتكار خود شما مي باشد.
    والسلام
    بچه ها این فقط نقل قول هست خوندم گفتم برا شما هم بذارم
    اگه دعای کمیل خواستید بگید براتون بذارم
    موفق باشید
    Last edited by new_boys333; 21-09-2006 at 23:59.

  7. #1047
    اگه نباشه جاش خالی می مونه zolgharnein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    جاده سانتیاگو
    پست ها
    223

    پيش فرض

    سلام به دوستهاي مهربون خودم ممنون از همتون
    باور كنيد من نمي خوام انر}ي منفي بدم يا كسي را بترسونم مي خواستم كسي به تجربه من گرفتار نشه
    deer عزيز بهم گفته بود ولي كو گوش شنوا
    بازم ازتون ممنونم فعلا هنوز سرگيجه دارم البته بهتر شدم اونم از دعاي شما عزيزاست
    راستي مهدي جان من بعد از انجام اين تمرين خوابم برد و تا بيدار شدم اينطوري شدم
    بازم ممنون فعلا بيشتر نمي شه بنويسم

    راستي چاكراي سوم را هم براتون مي زارم كه كارم نيمه تموم نمونه و اگه بشه چهار به بعد را هم فردا باييييييييييييييييييييييي ييييييييييييييييييييييييي

  8. #1048
    اگه نباشه جاش خالی می مونه deer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    430

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط zolgharnein
    سلام به دوستهاي مهربون خودم ممنون از همتون
    باور كنيد من نمي خوام انر}ي منفي بدم يا كسي را بترسونم مي خواستم كسي به تجربه من گرفتار نشه
    deer عزيز بهم گفته بود ولي كو گوش شنوا
    بازم ازتون ممنونم فعلا هنوز سرگيجه دارم البته بهتر شدم اونم از دعاي شما عزيزاست
    راستي مهدي جان من بعد از انجام اين تمرين خوابم برد و تا بيدار شدم اينطوري شدم
    بازم ممنون فعلا بيشتر نمي شه بنويسم

    راستي چاكراي سوم را هم براتون مي زارم كه كارم نيمه تموم نمونه و اگه بشه چهار به بعد را هم فردا باييييييييييييييييييييييي ييييييييييييييييييييييييي
    سلام از اين كه حالت بهتره خيلي خوشحالم
    اميدوارم درس عبرتي هم شده باشه براي ديگران كه خودسرانه كاري رو انجام ندهند و زير نظر فردي كه اين قابليت را داشته باشد انجام دهيد
    با ارزوي موفقيت و سلامتي براي تك تك شما عزيزان
    التماس دعا

  9. #1049
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    63

    پيش فرض

    سلام نيو بوي جان راستش من سوالو نديده بودم
    برونفكني در بيداري اولا خيلي مشكلتره تفاوتشم اينه كه در برونفكني در حال خواب توهمات به سراغ ادم مياد و اون چيزايي كه ميبينه در عالم خارج حقيقت نداره من هر بار كه در اين حالت قرار مي گيرم ازمايشات رو شروع ميكنم جايي كه هستم رو بررسي ميكنم اشياي داخل اتاق رو به اتاقهاي مجاور ميروم اونجا هم همين كارو ميكنم همينطور افرادي كه مي بينم يه سري بداخل كوچه ميزنم تا وقتي بيدار شدم ببينم همه چي همونجايي كه ديدم هست يانه ولي متاسفانه اينطور نبوده فقط اتاقي كه تو خوابيدم همه چي سر جاشه برونفكني تو خواب هم هوشياري در حد 60 تا70 درصد بيشتر نميتونه باشه(نيمه هوشياريم) چون اگه بخوايم فكر كنيم رو يه موضوع سريع از خواب بيدار ميشيم

    ولي در حالت بيداري هوشياري كامل وجود داره واسه همين روح نميتونه به اين راحتي ها از جسم كنده شه ولي در صورتي هم كه اين كار رخ بده خيلي كار بزرگيه تصورشو بكن بدون واسطه ناخود أگاه و توهمات اون هر جا كه دلت خواست بري و صرفا حقايق اون لحظه همونجا رو ببيني !!حتي تصورش روحيه مضاعف به من ميده
    راستي اينم بگم اينها از موهبت هاي الهيه كه البته خدا تا نخواد به كسي نميده پس بايد قبلش به خدا توكل كرد هر چه پاكتر باشيم سريتر و بهتر بهش ميرسيم خود به تجربه بهم ثابت شده زنگار گناهان روح رو سنگين ميكنه

    منظورم از بلا همون انرزي هاي سنگين و منفي و حتي اضافي هستش كه نا خودأگاه همراه تمرين به بدن انسان وارد ميشه و ادمو بيچاره ميكنه
    من اوايل روش دفعشو بلد نبودم بعضي وقتها سوزش شديدي در سينه ام احساس ميكردم يا سردرد سرگيجه هاي عجيب وغريب تا اينكه روش دفع اونارو يادگرفتم
    يه بار هم دستهامو قفل كردم و خوابيدم صبح كه بلند شدم چشمتون روز بد نبينه دستا وپاهام خشك شده بود خصوصا پاهام بحدي كرخت و سفت شده بود كه تكون نميخورد اصلاا دست خودم نبودن ده دقيقه طول كشيد تا از كرختي در شون اوردم

    يكي از بدترين بلاها هم صداي ناگهاني بلنده كه تا حالا چندين بار منو بيچاره كرده تازگيها گوشي ميزارم صدا رو كم ميكنه
    در مو رد تصاوير پشت پرده چشمم بايد بگم اوايل نورهاي در حركت ميديدم خصوصا نور زرد رنگ و سفيد اتاق هم كاملا تاريكه تازگي ها اين نورها شكل ميگيرن يهو تبديل به يه مكان يا يه موجود ميشن كه ترس ورم ميداره شايد اينا روح باشن
    راستش يه كم ميترسم به بيداري هم سرايت كنه
    موفق باشين

  10. #1050
    اگه نباشه جاش خالی می مونه deer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    430

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط mehd20_esf
    سلام نيو بوي جان راستش من سوالو نديده بودم
    برونفكني در بيداري اولا خيلي مشكلتره تفاوتشم اينه كه در برونفكني در حال خواب توهمات به سراغ ادم مياد و اون چيزايي كه ميبينه در عالم خارج حقيقت نداره من هر بار كه در اين حالت قرار مي گيرم ازمايشات رو شروع ميكنم جايي كه هستم رو بررسي ميكنم اشياي داخل اتاق رو به اتاقهاي مجاور ميروم اونجا هم همين كارو ميكنم همينطور افرادي كه مي بينم يه سري بداخل كوچه ميزنم تا وقتي بيدار شدم ببينم همه چي همونجايي كه ديدم هست يانه ولي متاسفانه اينطور نبوده فقط اتاقي كه تو خوابيدم همه چي سر جاشه برونفكني تو خواب هم هوشياري در حد 60 تا70 درصد بيشتر نميتونه باشه(نيمه هوشياريم) چون اگه بخوايم فكر كنيم رو يه موضوع سريع از خواب بيدار ميشيم

    ولي در حالت بيداري هوشياري كامل وجود داره واسه همين روح نميتونه به اين راحتي ها از جسم كنده شه ولي در صورتي هم كه اين كار رخ بده خيلي كار بزرگيه تصورشو بكن بدون واسطه ناخود أگاه و توهمات اون هر جا كه دلت خواست بري و صرفا حقايق اون لحظه همونجا رو ببيني !!حتي تصورش روحيه مضاعف به من ميده
    راستي اينم بگم اينها از موهبت هاي الهيه كه البته خدا تا نخواد به كسي نميده پس بايد قبلش به خدا توكل كرد هر چه پاكتر باشيم سريتر و بهتر بهش ميرسيم خود به تجربه بهم ثابت شده زنگار گناهان روح رو سنگين ميكنه

    منظورم از بلا همون انرزي هاي سنگين و منفي و حتي اضافي هستش كه نا خودأگاه همراه تمرين به بدن انسان وارد ميشه و ادمو بيچاره ميكنه
    من اوايل روش دفعشو بلد نبودم بعضي وقتها سوزش شديدي در سينه ام احساس ميكردم يا سردرد سرگيجه هاي عجيب وغريب تا اينكه روش دفع اونارو يادگرفتم
    يه بار هم دستهامو قفل كردم و خوابيدم صبح كه بلند شدم چشمتون روز بد نبينه دستا وپاهام خشك شده بود خصوصا پاهام بحدي كرخت و سفت شده بود كه تكون نميخورد اصلاا دست خودم نبودن ده دقيقه طول كشيد تا از كرختي در شون اوردم

    يكي از بدترين بلاها هم صداي ناگهاني بلنده كه تا حالا چندين بار منو بيچاره كرده تازگيها گوشي ميزارم صدا رو كم ميكنه
    در مو رد تصاوير پشت پرده چشمم بايد بگم اوايل نورهاي در حركت ميديدم خصوصا نور زرد رنگ و سفيد اتاق هم كاملا تاريكه تازگي ها اين نورها شكل ميگيرن يهو تبديل به يه مكان يا يه موجود ميشن كه ترس ورم ميداره شايد اينا روح باشن
    راستش يه كم ميترسم به بيداري هم سرايت كنه
    موفق باشين
    سلام دوست عزيز مي شه بگين چه جوري انرژيها منفي رو از خودتون دور مي كردين به غير از نماز خوندن
    من تا حالا كسي رو نديم به جز ايت الله بروجردي كه اين محبت رو خداوند به هشون كردن واين توانايي رو به ايشون داده بودم فكر نكنم من يكي به تونم به همچين مقامي برسم ولي شما دوستان اگر تلاش كنيد چرا كه نه
    موفق باشين

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •