سریال ساختمان پزشکان

[Inter]

بابا بیخیال سریال طنزه دیگه ملت دیگه اونقدرا عقب مونده نیستن بیان یه سریال طنز رو الگو قرار بدن که وقتی به زنشون توهین بشه ساکت باشن

ولی با اون جاش که همه اومده بودن جشن تولد زن نیما که هیچ نسبتی نه با زنه و نه با نیما نداشتن و با هم اختلاط و مختلط و تخلیط و مخلوط و مخالطه و تخلط شدن رو موافقم که ایده جالبی نیست

آقا این نازنین همسر واقعی ناصر هست؟؟؟

[h-blade]

ببين اينا كارو به كجا كشوندن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اين پست اگه حذف نشه خوبه!!!

بابا غيرت.

يعني هيچ سريالي نيست كه از اينا داشته باشه (بي غيرتي) فقط همين سريال داره!!!!

من آخر نفهميدم اين آقا چي گفته اولش اومده حديث گفته بعدش ربطش داده به حيا بعد بي غيرتي.
موندم حيا به بي غرتي چه ربطي داره.

به اين آقا اگه اينجوري سريالو ميساختن خوب يه طوري كه شما اصلن عمرا () شما ازش ايراد بگيري:
مثلا ناصر به نازنين توهين كرد نيما با كله بره تو صورت ناصر!!!!

تازه اينم بگم همه مردم بايد تنها تنها خودشون دوتايي تولد بگيرن و اگر كسي اونجا باشه معنيش اينه مرده بي غيرته.

راستي دوستان يادتون باشه به هيچ كس شال قرمز هديه ندينچون شال قرمز هديه بدي يعني شوهرش طرف بي غيرته يا بي حيا كه مهمونارو تو تولد نميبره زير مشت و لگد

راستي اينو يادتون باشه كلمه طنز زشت از زمان پخش سريال ساختمان پزشكان به وجود آمد.

[Kurosh]

هومن - خانم شیرزاد شما گوش میدید من چی میگم؟!
شیرزاد - گوش که میدم، متوجه نمیشم !!

[Saeed System]

ولی به نظر من اون قسمت تولد نازنین نباید اونجوری نامحرم ها هدیه میدادند به نازنین...

مثلا تولد مادر من میشه شوهر خاله هام به همراه پدرم یه گوشه که نشستن و خاله هام فقط هدیه میدند به مادرم..

شوهر خالم بلند نمیشه شال بده به مادرم مطمئنم پدرم خیلی ناراحت میشه و من خودم همینطور...

دوست ندارم شالی که مادرم سر میکنه رو شوهر خالم خریده باشه

[Nocturne]

چرا بدگویی های اون دو تا شاکی از نیما رو ما خودمون ندیدیم؟ حذف شده بود؟

---
این چند قسمت از نقد در باره حکومت شروع کرد اما به نقد در باره مردم رسید. انگار نیما که بیشتر به فکر کار کردن بود دکترا بیشتر ازش طلبکار شدن اما در مقابل سهرابی که آشکارا زور میگفت هیچکی صداش در نمیومد. (صحنه آخر)

[shahedi]

ابرو برداشتن و همراه داشتن موچین با فیروز خان از هنجار شکنی های موجود بود امری که داریم تو جامعه می بینیم و حتی در سریال های صدا و سیما آقایان کامل ابروهایشان را بر می دارند...حالا حتی راحت به این قضیه اشاره هم می کنند...
به عبارت عملی بود به گفتار هم کشیده شد.

[far2009]

این قسمت خیلی مبهم بود.

عوض شدن کاملا ناگهانی نیما که سر کوچکترین مسئله ای می خواست طرف حق را بگیره

یک نکته هم خیلی عجیبه ! مگه دکتر سهرابی نگفت من یک راهی بلد هستم که نیما از مدیریت بیفته ولی ما که تو فیلم هیچ راهی از او ندیدیم.

[shahedi]

این قسمت خیلی مبهم بود.

عوض شدن کاملا ناگهانی نیما که سر کوچکترین مسئله ای می خواست طرف حق را بگیره

یک نکته هم خیلی عجیبه ! مگه دکتر سهرابی نگفت من یک راهی بلد هستم که نیما از مدیریت بیفته ولی ما که تو فیلم هیچ راهی از او ندیدیم.

آسانسور و هزینه ی 3 میلیونی و تعمییر کار قلابی ایده سهرابی بود.

[jeremy28]

فقط قاسمی

- قربان، استخر بودم گوشام گرفته!


اون تیکه چغاله بادوم برداشتن شیرزاد هم خیلی باحال بود، واقعاً به بعضی ها نمی شه چیزی تعارف کرد

[MOHAMMAD2010]

ولی با اون جاش که همه اومده بودن جشن تولد زن نیما که هیچ نسبتی نه با زنه و نه با نیما نداشتن و با هم اختلاط و مختلط و تخلیط و مخلوط و مخالطه و تخلط شدن رو موافقم که ایده جالبی نیست

ولی به نظر من اون قسمت تولد نازنین نباید اونجوری نامحرم ها هدیه میدادند به نازنین...

فقط همین اسمایل کافیه :