سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر,درها بسته,سرها در گریبان,دستها پنهان ;
نفسها ابر,دلها خسته و غمگین,
درختان اسکلتهای بلور آجین,
زمین دلمرده,سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده,مهر ماه
زمستان است
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر,درها بسته,سرها در گریبان,دستها پنهان ;
نفسها ابر,دلها خسته و غمگین,
درختان اسکلتهای بلور آجین,
زمین دلمرده,سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده,مهر ماه
زمستان است
دوست عزیز باید با اخر شعر قبل یعنی "ی" شروع کنید
یک سو سرشک و یکسو داغ دل....... پر باغ لاله ساخت کنارم را
گر باغ لاله داد به من، پس چون ........ از من گرفت لاله عذارم را؟
در خاک کرد عشق و شبابم را ........ بر باد داد صبر و قرارم را
بر گور مرده ریخت شرابم را ....... در کام سگ فکند شکارم را
جام میام فکند ز کف و آن گاه ........ اندر سرم شکست خمارم را
امشب در یک خواب عجیب رو به سمت کلمات باز خواهد شد
باد چیزی خواهد گفت
سیب خواهد افتاد
امشب ساقهء معنی را وزش دوست تکان خواهد داد
بهت پرپرخواهد شد
در گوش مشتری شده آواز چنگها ..... بر چرخ زهره خاسته بانگ ربابها
فصلی خوش و شبی خوش و جشنی مبارک است .... وز کف برون شده است طرب را حسابها
بستند باب انده و تیمار و رنج و غم ....... وز شادی و نشاط گشادند بابها
رنگین کند به باده کنون دامن سپید ...... زاهد که بودش از می سرخ اجتنابها
گویند: « می منوش و مخور باده، ز آنکه هست ........... میخواره را گناه و گنه را عقابها»
الا يا ايها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشايد
ز تاب جعد مشکينش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزل جانان چه امن عيش چون هر دم
جرس فرياد میدارد که بربنديد محملها
به می سجاده رنگين کن گرت پير مغان گويد
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
شب تاريک و بيم موج و گردابی چنين هايل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشيد آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها
حضوری گر همیخواهی از او غايب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنيا و اهملها
سلام
عمرا اگه این شعر تکراری باشه
Last edited by mohammad99; 23-06-2007 at 15:30.
ای دیو سپید پای در بند! ........ ای گنبد گیتی! ای دماوند!
از سیم به سر یکی کله خود ........ ز آهن به میان یکی کمر بند
تا چشم بشر نبیندت روی ........ بنهفته به ابر، چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران ........ وین مردم نحس دیومانند
با شیر سپهر بسته پیمان ....... با اختر سعد کرده پیوند
ایول ایول
محمد جان عجب شعرت جدید بود
Last edited by Asalbanoo; 23-06-2007 at 16:00.
این ابجیمون عمل تو پدیده مشاعره منو حذف میکنه؟؟؟
به کدامین گناه اخه؟!!؟!؟!؟
ديگر فريب هم به سرابم نمي برد
پر كن پياله راتا شهر يادها
ديگر شرابم جز تا كنار بستر خوابم نمي برد
پر كن پياله را
اگر مراد نصیحت کنان ما این است
که ترک دوست بگویم تصوری ست محال
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)