bb عزیز:
بنام خدایی که هر چه دارم ز اوست و این لیست از کرم او پر گردد و چون او به جهان زیبا رویان بسیار خلق نمود ز ایشان چندی به فروم نهاد که ما نام ایشان بر لیست خویش بنگاریم و زیوری باشند به این کاغذ سپید و همو که چون تو مادری معنوی بیافرید که ما را نصیحت و اندرز کنی و ما گوش جان به سخنان پر گوهرت نیوش .
بنام خداوند رحمان و کریم، که بی بی را در این فروم عضو نهاد که ره هدایت پیش گیرد و اندر پندهای چون درّ مادر معنوی به سرمایه ی سعادت دست یابد.
1- چگونه باشد که حق تعالی تمام اعضای انسانی به هنگام جنینی به طفل دهد و دندان ندهد او را تا به سنی رسد که ز شیر خوارگی در آید؟
همچنان که جنین را آنقدر کوچک بیافرید که در یک دست تواند بلند کردنش، و وی کم کمک رشد کند و کامل گردد.
2- نظر آن مادر معنوی آن شیرزن بیشه متفرقه را آن گل زیبای فروم را ز مسئله ذیل جویاییم
که چون زن و مردی را اختلاف پیش آید قصد جدایی کنند و ایشان را طفلی باشد این طفل را گناه چیست که تا سن 7 به مادر سپارند و سپس به پدر و فرزند ز هر دو رانده و در تشویش ؟
این طفل را همان بس که گناه پدر و مادرش بر وی زیان رساند، و شاید بسی روشنفکر به بار آید که جدایی را به کسی نیاموزد.
3- چگونه باشد که بانوان چون به هم رسند غیبت این و آن کنند و خصوصا به نگام خرد نمودن تره بار؟![]()
خداوند زن جماعت را حساس آفریده که طویلی از آنان حساسیت تا اوج اعمال دگران برند و به یکدیگر گویند، آنچنانکه مردان زنان گونه هم اندک نباشن.
4- چون آن گوهر زیبای فروم آن رعنای خوش قامت این سامان به همسری مردی دهند فحاش و بد کاره آن مه رو چه کند ؟
انسان خود تابع محبت و احترام است، خود دانی که چون به فحاشترین انسان محبت فراوان و احترام قائل شوی، او خود به خیانتش پی خواهد برد و صد مرتبه توبه از خدایش.
5- ز بهر چه قیلسوفی بگفت علم نیروست و ایمان جهت ؟ کدام را به بدیدی؟
ایمان بسی زیباتر از علم است، که چون بسیار است فیلسوفانی که ندانستند ایمان چیست و بی دین به سوی حق شتافتند.
6- ز گذشتگان آیندگان را چه خیری رسد و ز آیندگان گذشتگان را چه خیری؟
ز گذشتگان تنها امید فردایی نیکو، و ز آیندگان یادگیریه حسن نیکو تواند رسد.
7- چون بی بی شبی فرغون بدست بر سر کوی یار نشست مهدی نام مردی بدید آشفته و نالان و چون بی بی را طافت دیدن اشک مظلوم نیست ز ایشان ماجرا جویا شد و او با ناله بگفت یا شیخ تو عالم دهری و بع لیستت هزاران هزار زیبا رو و من را نباشد چیزکی و دل داده به جگری هستم که به لیست با ارزش توست و حال من بی بی که ندارم طاقت دیدن اشک بیچارگان چه کنم که نه ز خرما توانم دل کند و نه ز خدا
اندکی حرکتی دوباره برگزین و مهدی نام را به لیستت اضافه کن، که اورا خشنود نمائی.. و چون تو مهدی نام را نه شاید که در لیستت نگه داری، روزی مجبور خواهی شد هر دو دلبره لازم و ملزوم در کنار هم، را حذف نمایی تا هم به خرما رسیده باشی و هم خدا.
8- شاعران را با خم ابروی زیبا رویان چه کار است ؟ که به هر شعر خویش ز خم ابروی آن نگار گفتند و گوشه زلف این نگار و ما را بیش ز بیش پریشان حال که یارب این لیست ما را برکتی ده که نام دگران هم بنگاریم به آن
خداوند توانا بر عمر جمله نگاران لیستت بی افزاید، و بی بی را توفیق نگهداریه آن زیبا رویان دهد.![]()
9- دولت مردان را چه رسمی است که رعیت ایشان انتخاب کنند و ایشان بر رعیت ظلم کنند ؟
دولت مردان را چون پول و ثروت و قدرت فراوان باشد و ضعیف را ناتوانی و ترس از خاکستر شدن، که همه عمر فرمان دولت مردان اجرا کند و دولت مردان ظلم روا دارد از جهت غرورش و به ظاهر توانائیش.
10- گر من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه ؟
چنانکه دانم در شهر پلیس و مسئله ی جمع آوریه اراذل و اوباش بر پاست، یحتمل هر دوی ما را در سلولی تاریک و فراوان از مشتی اراذل خانه گزینند.
تا بعد![]()
مرسی، خوشحالم کردی.
سربلند باشی.![]()