یک نان به دو روز اگر بود حاصل مرد ......... از کوزه شکستهای دمی آبی سرد
مامور کم از خودی چرا باید بود .............. یا خدمت چون خودی چرا باید کرد....
یک نان به دو روز اگر بود حاصل مرد ......... از کوزه شکستهای دمی آبی سرد
مامور کم از خودی چرا باید بود .............. یا خدمت چون خودی چرا باید کرد....
در هوايت پر گشودن
باور بال و پر من باد
شعله ور از آتش غم
خرمن خاکستر من باد
دشمن به غلط گفت من فلسفیم ......... ایزد داند که آنچه او گفت نیم
لیکن چو در این غم آشیان آمدهام ............ آخر کم از آنکه من بدانم که کیم
مو احوالم خرابه گر تو جويى
جگر بندم کبابه گر تو جويى
ته که رفتى و يار نو گرفتى
قيامت هم حسابه گر تو جويى
سلام دوستان
يه عمــره که تو راهـــم تو جــــاده خيالت
تو چشم به راه من باش دارم مي آم کنارت
تو ابراي آسمـــون چشماي نازت پيداسـت
من عاشق چشاتم تـوي دلم چه حرفاست
من دربدر تو راهــــم تو تـــوي آسمـــوني
خسته نمي شم هرگـز آخه! تو مهربوني
چه سلامی چه علیکی
هنوز نیومده "ی" میدی؟
Last edited by sise; 21-06-2007 at 22:05.
یک چند بکودکی باستاد شدیم / یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید / از خاک در آمدیم و بر باد شدیم
اقا ی ندین
تو را خدا تموم شد
ذخیره ام
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب
فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند
قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست
بوسهای چند برآمیز به دشنامی چند
زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر
تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند
من "ی" دادم که حال آقا محمد بگیرم. نمیدونستم شما جواب میدین. شرمنده!
دلت اى سنگدل بر ما نسوجه
عجب نبود اگر خارا نسوجه
بسوجم تا بسوجانم دلت را
در آذر چوب تر تنها نسوجه
من میمیرم برا ی
امادگی برای جوابگویی به هر 32 حرف زبان فارسی
Last edited by mohammad99; 21-06-2007 at 22:15.
هرچه شکفتم تو ندیدی مرا
رفتی و افسوس نچیدی مرا
اوه چه تبلیغی می کنه محمد واسه خودش
آمده ام تا تو نگاهم کنی
عاشق آن لحظه طوفانیم
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی
محرف بزن حرف بزن سالهاست تشنه یک صحبت طولانیم
کار ما نشانه کیفیت ماست و بهترین تبلیغ برای ما!!!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)