تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 102 از 109 اولاول ... 252929899100101102103104105106 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,011 به 1,020 از 1081

نام تاپيک: میزگرد علمی-فلسفی

  1. #1011
    آخر فروم باز Haj_Amoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    پادشاهی قدسی اخوت برحق
    پست ها
    1,554

    پيش فرض

    موافقم / خیر به تصور ما بستگی نداره قبل و بعد در تغیرات وابسته به ذهن ما نیست چه ما باشیم چه نباشیم قبل و بعد در تغیرات وجود داره/ ... تا انتهای این ارسال.
    حالا دو راه هست یا شما هم مثل ایشون از موضع خودت عقب نشینی نکنی، یا فداکاری کنی و استدلال کردن از طریق علم فیزیک رو کنار بگذاری.
    پیشنهاد خوبی است! من این بحث رو تموم شده فرض می‎کنم. بحثی که بعد از این چند صفحه هنوز به نتیجه نرسیده و هنوز همون جای اول‎اش هست، دیگه بعیده به جایی برسه! من نظرهام رو شرح داده‎ام و اگه الان بخوام پاسخی بدم، چیزی جز اونا نخواهد بود!
    در کل یک‎بار هم که شده رو به تکثرگرایی می‎آوریم و موسا را به دین خویش و عیسا را به کیش خود وامی‎گذاریم!
    من احساس می کنم یک چیز مهمی را فهمیدم، وقتی می گیم:
    زمان وجود ندارد و یک تصور ذهنی ناشی از تغییر است.
    دقیقا با همین نوع طرز فکر می توانیم بگوییم:
    علت وجود ندارد و یک تصور ذهنی ناشی از تغییر است.
    می‎شه گفت ولی نه به اون صورتی که زمان رو میشه تصور ناشی از تغییر دونست. علیت ضرورت داره، ولی صرف تغییر ضرورت رو نشون نمی‎ده. مثلن شما می‎تونی جهانی سراسر تغییر رو تصور کنی که تغییر در اون پیرو هیچ علتی نیست ولی تصور همون دنیا بدون زمان ممکن نیست. (نمی‎دونم لازم هست بگم یا نه که این ناممکنی، در تضاد با اون‎چه که پیش از این درباره‎ی زمان گفتم نیست!)
    این همان جهان دیگر است، دیگه! اسم های مختلفی داره و در گذر زمان افراد مختلف در مورد اش نظر های مختلف داده اند، بعضی ها می گویند آن جهان ما بعد از همین جهان است، پشت همین دیوار های اتاق مان شاید جهنم باشد. بعضی ها اون رو به کل ورای این جهان می دونن، بعضی اون جهان رو یک آسمان بالاتر، بعضی اون جهان رو هفت آسمان بالاتر. همه اش توضیحاتی است که ادیان و فیلسوف های مختلف در گذر زمان ارائه کردند. وجه مشترک همه آنها هم خدا است.
    من متوجه نیستم. دقیق بفرمایین کیا حرف از این جهان‎ها زدن و چی گفتن تا اگر چیزی درباره‎شون خوند‎ه‎ام، به خاطر بیارم.
    این چطور خارج بودنیه که، وقتی قراره علت العلل کل پدیده ها باشه، وارد حوزه میشه وقتی قراره علت خوداش بررسی بشه از حوزه خارج میشه؟
    سخن در این‎جا از جبر و اختیار شد. اگر من اختیار داشته باشم، پس کارهای من با زنجیره‎ای از علت‎ها قابل پیشبینی نیست و در نتیجه رخدادش ضروری نخواهد بود. ولی این مسئله با این نکته که من علت کارهام هستم،تناقضی نداره. نمی‎دونم منظور رو رسوندم یانه.
    ولی خب، این خودش بحث مفصل دیگری هست. تناقض جبر و اختیار، مدت‎ها مورد بحث فیلسوفان بوده و هنوز هم هست.

    درباره‎ی خدا و ماده هم من متوجه منظورتون هستم، ولی پاسخ یا توضیحی براتون ندارم! عذر من رو بپذیرین!

  2. این کاربر از Haj_Amoo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #1012
    داره خودمونی میشه legend.seeker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    51

    پيش فرض

    نه تنها جهان مادی، بلکه به نظر من در یک جهان غیر مادی هم تغییر رخ میده. تغییر که فقط حرکت ماده از یک جا به جای دیگه نیست. مثلا ارزش یک چیزی در ذهن انسان تغییر می کنه.

    .
    برای نمونه، " علم" چیزی نیست جز انباشت مادی آگاهی ها در باره ی ذرات دیگر جهان و رفتار آنها . یك چیز غیر مادی نیست! انباشت علم هم تنها برروی مدیوم مادی ( مغز، كتاب، سی دی ، نوار و سنگنبشته و ...) شدنی است و نه جز آن.
    مغز انسان مانند یه کامپیوتر عمل میکنه مفاهیم ذهنی بر روی اون ذخیره میشن و باز هم تغییر در ارزش ها
    از جنبش وحرکت در مغز بوجود میاد
    در باره ی اینكه چگونه كد در یك كدپرداز تفسیر میشود آنهم یك روند مادی است. هر كـُدی هم یك كد نویس و یك كدخوان ویژه ی خود را دارد كه توانا بر تفسیر آن كد است.
    فرض کنید در مغز هیچ چنبشی نباشه ایا اصلا مفهوم و ارزش بوجود میاد که بخواد تغییر کنه
    Last edited by legend.seeker; 07-10-2011 at 09:25.

  4. #1013
    داره خودمونی میشه legend.seeker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    51

    پيش فرض

    من چکیده حرفم اینه
    در فیزیك ، زمان وجود مستقلی بشمارنمیرود و بهمراه مكان، مفهوم فضا-زمان در فیزیك كلاسیك داریم و در فیزیك كوانتوم در مورد زمان تحقیق کردم فهمیدم كه اصولا ً زمان وجود خارجی ندارد.
    زمان واقعا مبحث سختی
    من توی این نکته گیر کردم قبول دارم که زمان انتزاعی از تغییر ولی چون تغییر عینیت داره میگم زمان هم عینیت داره شاید اشتباه میکنم فکر کنم بیشتر باید فکر کنم

  5. 2 کاربر از legend.seeker بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #1014
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    1,419

    پيش فرض

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    1.موافقم

    2.خیر به تصور ما بستگی نداره قبل و بعد در تغیرات وابسته به ذهن ما نیست چه ما باشیم چه نباشیم قبل و بعد در تغیرات وجود داره

    3.غیر ممکن تغیر نباشد شما یک مثال بزنین در جهان مادی تغییری نباشد

    4.قبول دارید تغیر در جهان عینت داره؟ اگه جوابتون مثبت زمان هم عینیت داره
    من نمی دونم از اینکه زمان و تغییر لازم ملزوم هم هستند چطور نتیجه می گیرید که زمان فقط تصور ذهنی ماست و در خارج ذهن ما وجود نداره
    تغییر از زمان بر اومده زمان هم از تغییر بر اومده شما وقتی تغییر رو عینی بدونین ناچارین زمان هم عینی بدونین

    5.خب من که پی نبردم شما پی بردین دوستان هم نظر بدن در این مورد شما تغییر رو عینی می دونی بعد زمان رو ذهنی چه تغییری خارج از زمان رخ داده تا کنون؟
    تغییر جنبش حرکت جابه جایی مگه میشه فقط در بعد مکان اتفاق بی افته و بعد زمان رو حذف کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟
    دوستانی که فیزیک خوندن بگن حرکت خارج از زمان هم اتفاق می افته یا خیر

    6.بله صد درصد شما بیا سر کلاس فیزیک بگو حرکت خارج از زمان هم می تونه اتفاق بی افته و قبل و بعد فقط در ذهن انسان وجود داره استاد هم فکر میکنه دستش انداختی
    1.شما که موافقید بگید چطور وقتی زمان نباشه و به تبعه اون قبل و بعدی وجود نداشته باشه چطور علت وجود داره؟!!!
    و یه مطلبی رو هم بگم
    معادله ای که شما صفحه ی پیش گذاشتین یعنی سرعت/زمان یکی از معادلات فیزیک کلاسیکه!

    2.در مورد "خیر" ای که گفتید توضیح بیشتری بدین
    از نظر علمی دو دیدگاه در این باره وجود داره
    یکی دیدگاه نیوتونی هست که میگه زمان وجود داره و یکی دیدگاهی هست که من و بیشتر دوستان داریم و اون اینکه زمان یک حسه و قبل و بعد و در کل زمانی وجود نداره
    دیدگاه دوم از 2 سال پیش تغریبا تایید شده و من مقاله اش رو هم داشتم ، اگر پیدا کنم میذارم براتون
    نظریه های کوانتمی هم تغریبا این مسئله رو تایید میکنن و حتی میشه از نسبیت انیشتن به این موضوع رسید
    توصیه میکنم نسبیت رو مطالعه کنید

    3.این طرز فکر شما غلطه "غیر ممکن"
    وقتی اولین انسان روی ماه فرود اومد مرز غیر ممکن ها شکست
    و اما توضیح در مورد حرفتون
    ببینید تغییر به چیزی میگن که از بنیاد دگرگون بشه!
    در صورتی که ذره ی بنیادی جهان هیچوقت عوض نمیشه و همیشه یکیه و همیشه ام مقدارش ثابته و عوض نمیشه
    وقتی نحوه ی قرار گیری ذرات بنیادی جهان تغییر میکنه یک شکل نو از خودشون بروز میدن
    پس نمیشه گفت تغییری صورت میگیره!
    و توصیه میکنم از لغت "جهان مادی" استفاده نکنید به خاطر اینکه بنیاد همه چیز وقتی یکیه چرا ما بیایم جهان واحد رو به مادی و غیر مادی و... تقسیم کنیم که بعضی افراد هم بیان از این موضوع سواستفاده کنن و از جهان ماورا و این شبه علم ها وارد مغز مردم کنن!

    4.توضیحات بالا به نظرم کامله اما برای بیشتر شدن درک شما نسبت به این موضوع توضیحات تکمیلی میدم
    هرچیزی یک پارادایم و یک پروسه داره
    برای مثال اسنان به دنیا میاد و بزرگ و میشه و بعد مرگ
    یا خورشید اول صبح طولوع میکنه و بعد غروب یا زمین 360 روزه دور خورشید میگرده
    و...
    این پروسه ها باعث میشن ذهن ما خیال کنه که چیزی به اسم زمان وجود داره ، یک چیز واحد به نام زمان که در مورد همه چیز صادقه

    5.توضیحات بالا کافیه

    6.همیشه اینجوریه که در مقابل نظریه ها و یافته های جدید مقاومت میشه اما خب بالاخره قبول میکنن
    بعدشم کی گفته حتما کتابهای درسی درست هستن و به اصطلاح استادهایی که با این کتابها تحصیل کردن درست میگن؟!!
    یادمه وقتی کلاس میرفتیم استاد منوچهر مددی که چند سالی هم در راکتور های هسته ای ایران کار کرده نمونه های زیادی از غلط های موجود رو نشون داد و...
    اصولا شما باید طرز فکرت رو عوض کنی به این طرف که هیچ چیزی حتما درست یا حتما غلط نیست حالا هرکسم که میخواد بگه
    همین هفته پیشم یافته های تازه ای بدست اومد که خیلی از حرفای انیشتاین رو زیر سوال برد!
    انتشار خبر نتایج شگفت انگیز آزمایش Cng 1s در دستگاه آشکارساز "اپرا" توسط فیزیکدانان شورای تحقیقات هسته ای اروپا (سرن) و لابراتوارهای "گرن ساسو" در موسسه ملی فیزیک هسته ای ایتالیا مبنی بر کشف ذراتی که سریعتر از نور حرکت می کنند، فیزیکدانان در سراسر جهان واکنشهای جالب توجهی از خود نشان دادند.

    محققان و فیزیکدانان در سراسر جهان در برابر مشاهده ذراتی که سریعتر از نور حرکت می کنند توسط محققان سرن، واکنشهای متفاوتی از خود نشان داده اند که بیشتر این واکنشها در راستای انکار و متهم کردن این یافته های جدید بوده است.
    به گزارش خبرگزاری مهر، در پی شدت شگفتی و جبهه گیری فیزیکدانان در برابر این یافته تایید نشده تا حدی است که حتی یکی از فیزیکدانان انگلیسی قول داده در صورتی که این یافته به تایید رسمی برسد، در یک برنامه زنده تلویزیونی شلوارک ویژه بوکس خود را ببلعد!
    یافته ای که جهان را مبهوت کرد
    دانشمندان بزرگترین لابراتوار فیزیک جهان در نزدیک ژنو پنجشنبه شب با انتشار این خبر که موفق به مشاهده ذراتی کوچک مشهور به نوترینوها با سرعتی بالاتر از سرعت نور شده اند جهان را در بهت و شگفتی فرو بردند.
    این ادعا در صورت تایید شدن می تواند به تقابل با نظریه نسبیت خاص انیشتین برخیزد، یکی از اساسی ترین بخشهای فیزیک مدرن که بر اساس آن هیچ پدیده ای قادر به حرکت کردن در سرعتی بیشتر از سرعت نور نخواهد بود.
    محققان در سرن به اندازه ای از این کشف خود حیرت زده بودند که برای کنترل دوباره اطلاعات به دست آمده ماه ها زمان صرف کردند و نتوانستند خطایی که منجر به رد کردن ادعای آنها شود را بیابند و از این رو از دانشمندان جهان برای تایید یا رد یافته خود کمک خواستند.
    دانشمندانی که در این پروژه که به اوپرا شهرت دارد، مشارکت داشته اند می گویند نتایج به دست آمده باید پیش از نتیجه گیری نهایی درباره درک انسان از جهان هستی، بارها مورد آزمایش قرار گرفته و به دقت کنترل شوند.
    واکنش فیزیکدانان جهان در برابر ذراتی که سریعتر از نور هستند
    به گزارش مهر، دانشمندان و فیزیکدانان مختلف جهان نیز در قبال این خبر واکنشهای متفاوتی از خود نشان داده اند. "جیم الخلیلی" استاد فیزیک دانشگاه سوری می گوید: احتیاط دانشمندان سرن در ترجمه یافته های جدیدشان کار بسیار درستی است. در صورتی که نوترینوها سرعت نور را شکسته باشند، می توانند نظریه بنیادین فیزیک متعلق به قرن اخیر را زیر و رو کند.
    به گفته وی این رویداد می تواند حقیقت داشته باشد اما احتمال اینکه در انجام مطالعات خطایی رخ داده باشد بسیار بیشتر است. الخلیلی می گوید: اگر نتایج آزمایشهای سرن به اثبات برسند و نورترینوها سرعت نور را شکسته باشند، من در یک برنامه زنده تلویزیونی شلوارک ویژه بوکس خود را می بلعم!
    "استفان هاوکینگ" فیزیکدان مشهور انگلیسی نیز با بیان تردید در زمینه درست بودن نتایج این تحقیقات می گوید: هنوز بسیار زود است که بتوان این یافته ها را تفسیر کرد. برای این کار به آزمایشها و شفاف سازی های بیشتری نیاز خواهد بود.
    دیگر فیزیکدانان بر این باورند با اینکه باید دقت این آزمایشها به تایید برسد، تاثیر آن بر روی درک انسان از علوم و جهانی که او را احاطه کرده می تواند کاملا بی سابقه باشد.
    "برایان کاکس" فیزیکدان و تهیه کننده برنامه های علمی تلویزیونی نیز در این باره می گوید: در صورتی که این یافته به تایید برسد، مهمترین کشف فیزیکی طی 100 سال گذشته خواهد بود، با این همه تایید آن کار بسیار دشواری بوده و نیازمند بازنویسی درک انسان از جهان هستی خواهد بود. این ادعا به اندازه ای غیر عادی است که باور کردن آن ممکن نیست.
    از سویی دیگر"جان کاستلا" فیزیکدان استرالیایی نتایج این تحقیقات را زیر سوال برده و محققان را به انجام اشتباهی شرم آور در محاسبات خود متهم کرده است.
    بر اساس گزارش تلگراف، "کاستلا" می گوید: هر فیزیکدانی که ذره ای از نوتریونوها آگاهی داشته باشد در برابر این نتایج تاسف خواهد خورد زیرا مشخص است که نتایج "اوپرا" کاملا اشتباه است.
    من چکیده حرفم اینه
    در فیزیك ، زمان وجود مستقلی بشمارنمیرود و بهمراه مكان، مفهوم فضا-زمان در فیزیك كلاسیك داریم و در فیزیك كوانتوم در مورد زمان تحقیق کردم فهمیدم كه اصولا ً زمان وجود خارجی ندارد.
    زمان واقعا مبحث سختی
    خب این پست شما جواب بحثای خودتون بود!!!
    منکه بالاخره نفهمیدم شما منظورت چیه و اعتقادت

  7. این کاربر از saiiddz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #1015
    داره خودمونی میشه legend.seeker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    51

    پيش فرض

    1.شما که موافقید بگید چطور وقتی زمان نباشه و به تبعه اون قبل و بعدی وجود نداشته باشه چطور علت وجود داره؟!!!
    و یه مطلبی رو هم بگم
    معادله ای که شما صفحه ی پیش گذاشتین یعنی سرعت/زمان یکی از معادلات فیزیک کلاسیکه!

    2.در مورد "خیر" ای که گفتید توضیح بیشتری بدین
    از نظر علمی دو دیدگاه در این باره وجود داره
    یکی دیدگاه نیوتونی هست که میگه زمان وجود داره و یکی دیدگاهی هست که من و بیشتر دوستان داریم و اون اینکه زمان یک حسه و قبل و بعد و در کل زمانی وجود نداره
    دیدگاه دوم از 2 سال پیش تغریبا تایید شده و من مقاله اش رو هم داشتم ، اگر پیدا کنم میذارم براتون
    نظریه های کوانتمی هم تغریبا این مسئله رو تایید میکنن و حتی میشه از نسبیت انیشتن به این موضوع رسید
    توصیه میکنم نسبیت رو مطالعه کنید

    3.این طرز فکر شما غلطه "غیر ممکن"
    وقتی اولین انسان روی ماه فرود اومد مرز غیر ممکن ها شکست
    و اما توضیح در مورد حرفتون
    ببینید تغییر به چیزی میگن که از بنیاد دگرگون بشه!
    در صورتی که ذره ی بنیادی جهان هیچوقت عوض نمیشه و همیشه یکیه و همیشه ام مقدارش ثابته و عوض نمیشه
    وقتی نحوه ی قرار گیری ذرات بنیادی جهان تغییر میکنه یک شکل نو از خودشون بروز میدن
    پس نمیشه گفت تغییری صورت میگیره!
    و توصیه میکنم از لغت "جهان مادی" استفاده نکنید به خاطر اینکه بنیاد همه چیز وقتی یکیه چرا ما بیایم جهان واحد رو به مادی و غیر مادی و... تقسیم کنیم که بعضی افراد هم بیان از این موضوع سواستفاده کنن و از جهان ماورا و این شبه علم ها وارد مغز مردم کنن!

    4.توضیحات بالا به نظرم کامله اما برای بیشتر شدن درک شما نسبت به این موضوع توضیحات تکمیلی میدم
    هرچیزی یک پارادایم و یک پروسه داره
    برای مثال اسنان به دنیا میاد و بزرگ و میشه و بعد مرگ
    یا خورشید اول صبح طولوع میکنه و بعد غروب یا زمین 360 روزه دور خورشید میگرده
    و...
    این پروسه ها باعث میشن ذهن ما خیال کنه که چیزی به اسم زمان وجود داره ، یک چیز واحد به نام زمان که در مورد همه چیز صادقه

    5.توضیحات بالا کافیه

    6.همیشه اینجوریه که در مقابل نظریه ها و یافته های جدید مقاومت میشه اما خب بالاخره قبول میکنن
    بعدشم کی گفته حتما کتابهای درسی درست هستن و به اصطلاح استادهایی که با این کتابها تحصیل کردن درست میگن؟!!
    یادمه وقتی کلاس میرفتیم استاد منوچهر مددی که چند سالی هم در راکتور های هسته ای ایران کار کرده نمونه های زیادی از غلط های موجود رو نشون داد و...
    اصولا شما باید طرز فکرت رو عوض کنی به این طرف که هیچ چیزی حتما درست یا حتما غلط نیست حالا هرکسم که میخواد بگه
    همین هفته پیشم یافته های تازه ای بدست اومد که خیلی از حرفای انیشتاین رو زیر سوال برد!



    خب این پست شما جواب بحثای خودتون بود!!!
    منکه بالاخره نفهمیدم شما منظورت چیه و اعتقادت
    من تمام حرف های شما رو قبول دارم خودم هم ادم شکاکی هستم ولی این که قبل و بعد و جود عینی نداشته باشه هضمش برام خیلی سخته

    فکر کنم زمان نه ذهنیت مطلق نه عینیت مطلق
    چون نمیشه زمان رو مفهوم بدونیم و نمیشه زمان رو ماده بدونیم
    ولی میتونیم زمان رو یک عامل روند مادی بدونیم که عینیت داره
    Last edited by legend.seeker; 07-10-2011 at 14:45.

  9. #1016
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    1,044

    پيش فرض

    الان دقیقا بحث سر چیه؟! اینکه زمان انتزاعی از تغییره که دیگه از بدیهیاته! حقیقت داشتن قبل و بعد هم که دیگه فوق بدیهیه!
    از یه جنبه هم میشه اینطور فکر کرد:
    ما آدم ایم مجبوریم از حیثیت خودمون دفاع کنیم، ولی روبات حیثیت نداره که! براش فرقی نمی کنه بهش فحش بدیم یا نه! هر چقدر هم فحش بدیم، این خودمونیم که حیثیت مون به باد میره، تو این بازی ما مغلوب ایم.
    جالب نبود!

  10. #1017
    آخر فروم باز Haj_Amoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    پادشاهی قدسی اخوت برحق
    پست ها
    1,554

    پيش فرض

    با اجازه‎تون بحث دیگه‎ای رو آغاز می‎کنم. البته نمی‎دونم اونچه خواهم نوشت چقدر جای بحث داره، ولی امتحانش ضرری نداره!

    آیا علیت توضیحی برای جهان ارائه می‎دهد؟ یا آیا با علیت می‎توان جهان را توضیح داد؟

    توضیح همیشه در پاسخ پرسشی هست. توضیح باید قانع‎کننده باشه، یعنی ابهامی باقی نذاره.
    خب؛ تغییری در جهان رخ می‎ده. پرسشی که ایجاد میشه این هست: چرا؟ یا گاهی: چگونه؟ ما در پاسخ به چرایی تغییر، علتی رو پیدا می‎کنم. [ در اینجا، مهم نیست که این علت ضرورت داره یا تصور استقرایی ماست، هرچه هست توضیح چرایی تغییر با استفاده از اون داده میشه. نمونه‎ی واضحش در علم. هیچ‎ دانشمندی بنابر سخن هیوم علم را نادرست نمی‎دونه هرچند که هیوم رو قبول داشته باشه! ] با معرفی این علت، بسیاری قانع خواهند شد.
    ولی مشکل در اونجا ایجاد میشه که کنجکاوانی پیدا میشن که از چرایی چرا می‎پرسند. یعنی از علتِ علت. برای مثال، سوختن کاغذ رو در نظر بگیرین. کاغذ سوخت. چرا؟ چون ذره بینی نور افتاب رو بر کاغذ متمرکز کرد. [هنوز هم میشه ادامه داد] چرا؟ چون پرتوهای نور توسط عدسی به سمت نقطه‎ای بر کاغذ به نام کانون منحرف شدند [و باز هم ... ] چرا؟ چون سطح عدسی ذره‎بین به گونه‎ای تراش خورده که نور در حین عبور از آن می‎شکند. [و ... ] چرا؟ ... و ...
    خب تا کی میشه این رو ادامه داد؟! دلیلی وجود نداره که ما رو در نقطه‎ای متوقف کنه. هرچه قدر که بخواهیم می‎تونم علت‎هایی رو بین این‎ها پیدا کنیم ولی همیشه این سوال وجود داره که چرا این علت‎ها با هم ربط دارن. این چرا ما رو به علت دیگه‎ای در میان اون دو علت می‎کشونه که در نهایت نه‎تنها وضع رو بهتر نمی‎کنه بله تعداد علت‎های نامرتبط رو افزایش میده و چراها رو بیشتر می‎کنه. در واقع در نهایت، هر تعداد علت رو بین دو پدیده‎ی الف و ب بیابیم باز هم این پرسش بی‎پاسخ خواهد بود که: چرا پدیده‎ی ب رخ داد؟!!
    این‎جاست که کسی می‎پرسه: آیا علیت توضیحی برای جهان ارائه می‎دهد؟ یا آیا با علیت می‎توان جهان را توضیح داد؟
    Last edited by Haj_Amoo; 07-10-2011 at 21:06.

  11. این کاربر از Haj_Amoo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #1018
    داره خودمونی میشه legend.seeker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    51

    پيش فرض

    با اجازه‎تون بحث دیگه‎ای رو آغاز می‎کنم. البته نمی‎دونم اونچه خواهم نوشت چقدر جای بحث داره، ولی امتحانش ضرری نداره!

    آیا علیت توضیحی برای جهان ارائه می‎دهد؟ یا آیا با علیت می‎توان جهان را توضیح داد؟

    توضیح همیشه در پاسخ پرسشی هست. توضیح باید قانع‎کننده باشه، یعنی ابهامی باقی نذاره.
    خب؛ تغییری در جهان رخ می‎ده. پرسشی که ایجاد میشه این هست: چرا؟ یا گاهی: چگونه؟ ما در پاسخ به چرایی تغییر، علتی رو پیدا می‎کنم. [ در اینجا، مهم نیست که این علت ضرورت داره یا تصور استقرایی ماست، هرچه هست توضیح چرایی تغییر با استفاده از اون داده میشه. نمونه‎ی واضحش در علم. هیچ‎ دانشمندی بنابر سخن هیوم علم را نادرست نمی‎دونه هرچند که هیوم رو قبول داشته باشه! ] با معرفی این علت، بسیاری قانع خواهند شد.
    ولی مشکل در اونجا ایجاد میشه که کنجکاوانی پیدا میشن که از چرایی چرا می‎پرسند. یعنی از علتِ علت. برای مثال، سوختن کاغذ رو در نظر بگیرین. کاغذ سوخت. چرا؟ چون ذره بینی نور افتاب رو بر کاغذ متمرکز کرد. [هنوز هم میشه ادامه داد] چرا؟ چون پرتوهای نور توسط عدسی به سمت نقطه‎ای بر کاغذ به نام کانون منحرف شدند [و باز هم ... ] چرا؟ چون سطح عدسی ذره‎بین به گونه‎ای تراش خورده که نور در حین عبور از آن می‎شکند. [و ... ] چرا؟ ... و ...
    خب تا کی میشه این رو ادامه داد؟! دلیلی وجود نداره که ما رو در نقطه‎ای متوقف کنه. هرچه قدر که بخواهیم می‎تونم علت‎هایی رو بین این‎ها پیدا کنیم ولی همیشه این سوال وجود داره که چرا این علت‎ها با هم ربط دارن. این چرا ما رو به علت دیگه‎ای در میان اون دو علت می‎کشونه که در نهایت نه‎تنها وضع رو بهتر نمی‎کنه بله تعداد علت‎های نامرتبط رو افزایش میده و چراها رو بیشتر می‎کنه. در واقع در نهایت، هر تعداد علت رو بین دو پدیده‎ی الف و ب بیابیم باز هم این پرسش بی‎پاسخ خواهد بود که: چرا پدیده‎ی ب رخ داد؟!!
    این‎جاست که کسی می‎پرسه: آیا علیت توضیحی برای جهان ارائه می‎دهد؟ یا آیا با علیت می‎توان جهان را توضیح داد؟
    جوجه‌ای هر روز می‌دید که چون زن دهقان به محوطه جوجه‌ها می‌آید، به او خوراک می‌دهد؛ پس نتیجه گرفت که میان آمدن زن دهقان و ریختن دانه در ظرف غذا رابطه علی‌است؛ اما روزی زن دهقان آمد و سر جوجه را کند.

    هم جک بود هم فلسفی
    فکر نمی کنم علیت توضیح جامعی از جهان رو بده مخصوصا بعد از کوانتم فیزیک که شاهد نقض علیت بودیم

  13. #1019
    آخر فروم باز Haj_Amoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    پادشاهی قدسی اخوت برحق
    پست ها
    1,554

    پيش فرض

    جوجه‌ای هر روز می‌دید که چون زن دهقان به محوطه جوجه‌ها می‌آید، به او خوراک می‌دهد؛ پس نتیجه گرفت که میان آمدن زن دهقان و ریختن دانه در ظرف غذا رابطه علی‌است؛ اما روزی زن دهقان آمد و سر جوجه را کند.

    هم جک بود هم فلسفی
    فکر نمی کنم علیت توضیح جامعی از جهان رو بده مخصوصا بعد از کوانتم فیزیک که شاهد نقض علیت بودیم
    این مثال و مثال‎های مشابه برای نشون دادن نقص و ایراد استقرا ارائه شده‎ان و در نتیجه گاهی برای نشون دادن ضعف بنیان علیت استفاده می‎شن. ولی حرف من چیز دیگری است.
    سخن این هست نتیجه‎ای که از علت و معلول گرفته میشه، در نهایت توضیحی درباره‎ی جهان نمی‎ده. این ادعای گنده‎ای هست! وقتی این نتیجه رو به معرفت‎های براومده از علیت مثل علم هم تسری بدین، نتیجه عجیبی می‎گیرین، مبنی بر این که علم هم در نهایت، هیچ توضیحی درباره‎ی جهان نمی‎ده!! دیگه خودتون تصورش کنین ... !

  14. #1020
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    1,044

    پيش فرض

    با اجازه‎تون بحث دیگه‎ای رو آغاز می‎کنم. البته نمی‎دونم اونچه خواهم نوشت چقدر جای بحث داره، ولی امتحانش ضرری نداره!

    آیا علیت توضیحی برای جهان ارائه می‎دهد؟ یا آیا با علیت می‎توان جهان را توضیح داد؟

    توضیح همیشه در پاسخ پرسشی هست. توضیح باید قانع‎کننده باشه، یعنی ابهامی باقی نذاره.
    خب؛ تغییری در جهان رخ می‎ده. پرسشی که ایجاد میشه این هست: چرا؟ یا گاهی: چگونه؟ ما در پاسخ به چرایی تغییر، علتی رو پیدا می‎کنم. [ در اینجا، مهم نیست که این علت ضرورت داره یا تصور استقرایی ماست، هرچه هست توضیح چرایی تغییر با استفاده از اون داده میشه. نمونه‎ی واضحش در علم. هیچ‎ دانشمندی بنابر سخن هیوم علم را نادرست نمی‎دونه هرچند که هیوم رو قبول داشته باشه! ] با معرفی این علت، بسیاری قانع خواهند شد.
    ولی مشکل در اونجا ایجاد میشه که کنجکاوانی پیدا میشن که از چرایی چرا می‎پرسند. یعنی از علتِ علت. برای مثال، سوختن کاغذ رو در نظر بگیرین. کاغذ سوخت. چرا؟ چون ذره بینی نور افتاب رو بر کاغذ متمرکز کرد. [هنوز هم میشه ادامه داد] چرا؟ چون پرتوهای نور توسط عدسی به سمت نقطه‎ای بر کاغذ به نام کانون منحرف شدند [و باز هم ... ] چرا؟ چون سطح عدسی ذره‎بین به گونه‎ای تراش خورده که نور در حین عبور از آن می‎شکند. [و ... ] چرا؟ ... و ...
    خب تا کی میشه این رو ادامه داد؟! دلیلی وجود نداره که ما رو در نقطه‎ای متوقف کنه. هرچه قدر که بخواهیم می‎تونم علت‎هایی رو بین این‎ها پیدا کنیم ولی همیشه این سوال وجود داره که چرا این علت‎ها با هم ربط دارن. این چرا ما رو به علت دیگه‎ای در میان اون دو علت می‎کشونه که در نهایت نه‎تنها وضع رو بهتر نمی‎کنه بله تعداد علت‎های نامرتبط رو افزایش میده و چراها رو بیشتر می‎کنه. در واقع در نهایت، هر تعداد علت رو بین دو پدیده‎ی الف و ب بیابیم باز هم این پرسش بی‎پاسخ خواهد بود که: چرا پدیده‎ی ب رخ داد؟!!
    این‎جاست که کسی می‎پرسه: آیا علیت توضیحی برای جهان ارائه می‎دهد؟ یا آیا با علیت می‎توان جهان را توضیح داد؟
    علت اینکه بعد از جواب باز سوال پیش میاد اینه که شما سوالت کلیه! شما اگه کاملا جزئی بپرسی، بعد از جواب "چرا"ی دیگه ای باقی نمیمونه

    جوجه‌ای هر روز می‌دید که چون زن دهقان به محوطه جوجه‌ها می‌آید، به او خوراک می‌دهد؛ پس نتیجه گرفت که میان آمدن زن دهقان و ریختن دانه در ظرف غذا رابطه علی‌است؛ اما روزی زن دهقان آمد و سر جوجه را کند.

    هم جک بود هم فلسفی
    این جک ماله راسل هست، کلا توی حرفه ی جک ساختن بیشتر استعداد داشت تا فلسفه
    شما هم مشخصاً وضعیت مشابهی داری که اینطور به وجد اومدی
    دفعه بعدی پیش کسی داشتی بحث می کردی اول ببین طرف چه دلیلی برای علیت آورده بعد شروع کن به گفتن جک هایی که شنیدی
    این ماله موقعیه که شخص بخواد از معلول به علت برسه و از طریق استقراء به علیت پی ببره

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •