تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 102 از 131 اولاول ... 252929899100101102103104105106112 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,011 به 1,020 از 1301

نام تاپيک: معرفي كتاب هايي كه خوانده ايم

  1. #1011
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    سنگ صبور
    صادق چوبک




    یکی از رمانهای معروف ایرانی از نویسنده ای بزرگ که بعضی اونو هم پایه صادق هدایت میدونن.

    چوبک نویسنده ای هست که بسیار عریان مینویسه و تمام پلشتی ها و خرافات و حماقت ها رو به شکلی برجسته نشون میده
    به همین دلیل اونو یه ناتورالیست میدونن. یه مثال معروف هست که میگه یه رئالیست به یه بیل میگه: "بیل" ولی یه ناتورالیست به یه بیل میگه: "کج بیل کهنه ی لعنتی!"

    ویژگی دیگه نثر فوق العاده چوبک هست که به خاطر آشنایی اون با زبون کوچه و بازاره. رمان با دو لهجه ی بوشهری (زادگاه چوبک) و شیرازی (جایی که مدتی در اون زندگی کرده) نوشته شده.

    رمان به صورت "تک گویی درونی" از زبان شخصیت های داستان بیان میشه.البته دو فصل پایانی هم به صورت نمایشنامه نوشته شده.(شاید قسمت ضعیف رمان همین جا باشه)

    با توجه به عریان گویی در این رمان این کتاب مطمئنا در وضعیت کنونی چاپ نخواهد شد مگر شانس بیارید از کتابخونه ها نسخه های قبل انقلاب رو گیر بیارید. البته خوشبختانه نسخه e-book در نت موجوده.

    قسمتی از کتاب:( بوشهری بخوانید)

    اگه من بکشت میگن قضا قدر این طور خواسه بود که احمد آقا بکشدش. اگه ولت کنم خودت نفله بشی، اون وخت میگن اگه هزار لشگر دور و ورش بود که بکشدش، چون خدا خودش نخواس نتونسن کاریش بکنن. هر کاری سرت بیاد میگن خدا خواسه بود. مسخرس! همه چی رو اتفاقه، وجود مام رو اتفاقه. من میتونستم باشم یا نباشم اگه دو نفر زیر لحاف به هم نچسبیده بودن الان دیگه احمد آقایی وجود نداشت.

  2. 5 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1012
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    یادداشتهای یک دیوانه
    نیکلای گوگول / خشایار دیهیمی



    یکی از بهترین یا شاید هم بهترین کتابی که خوندم.
    گوگول پدر داستان نویسی مدرن روسیه و یکی از پایه گذاران ادبیات انتقادی.
    طنز بی پرده و دوست داشتنی گوگول در این مجموع داستان برای من چیزی فراتر از تصور بود

    مخصوصا داستان "دماغ" که چیزی فراتر از عالی و فوق العاده بود.
    "شنل" " ماجرای نزاع ایوان............" و خود " یاداشت های........" واقعا همه عالی و بسیار مدرن و باعث حیرت بود.
    البته از ترجمه زیبای دیهیمی به سادگی نباید گذشت.

  4. 6 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1013
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    زندگی گالیله
    برتولت برشت
    ترجمه ی عبدالرحیم احمدی
    نشر نیلوفر

    برتولت برشت نمایشنامه نویس آلمانی که سارتر او را بزرگ ترین نمایشنامه نویس معاصر می داند.
    و چه کسی جز او شایسته ی این عنوان است ؟
    برشت در نمایشنامه هایش میخواهد ما را به دیدن چیزهایی پشت حوادث معمولی ببرد.
    او خودش اکثر نمایشنامه هایش را کارگردانی کرد و تا چهار روز قبل از مرگش هم صحنه را ترک نکرد.

    زندگی گالیله بخشی از زندگی گالیله فیزیکدان و منجم و ریاضی دان ایتالیایی را به تصویر میکشد.
    با اینکه من به عنوان خواننده تمام مدت انتظار این رو دارم که به اعتراف تاریخی گالیله برسم
    اما برشت خیلی خوب این عطش رو تا اون موقع برطرف می کنه.

    +

    از برشت کتاب کوتاه سقراط زخمی هم را خواندم.
    داستان فیلسوف معروف یونانی که در جنگ با ایران شرکت می کند
    و در همان ابتدا پا به فرار می گذارد. اما در حین فرار خاری در پایش می رود و.....

    +
    مجموعه داستان های فلسفی اثر دیگری از این نویسنده است که نشر مشکی اون رو به چاپ رسونده.

  6. 4 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1014
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    بوف کور
    صادق هدایت
    چاپ امیرکبیر 1331
    ؛
    بار اولی که بوف کور رو خوندم فقط یه داستان سورئالیسم رو فهمیدم
    که رو دور تکرار افتاده. یه دور سیاه و ناکام.

    برای من قبل از خواندن " داستان یک روح " که شرح و تفسیر بوف کور است با بعد از خواندنش، بوف کور زمین تا آسمان فرقش است.
    با اینکه همیشه نظرم این بوده که تفسیر کننده ها همه چیز را به هم ربط می دهند و می گفتم که نویسنده وقتی آن را می نوشته
    اصلا به آن فکر نمی کرده- حداقل این طور فکر نمی کرده - اما خواندن داستان یک روح شیرینی خاصی داشت. بوف کور را دوست داشتنی کرد..

    داستان بوف کور؛
    همان ابتدا با مردی روبرو می شویم که می خواهد خودش را به سایه اش بنماید.
    و از تجربه ای که بر او گذشته می نویسد.
    کتاب دو بخش دارد. یک بخشی که حالت عرفانی دارد و بخش دوم که زمینی ست.
    اما در واقع زمان بخش دوم قبل از بخش اول اتفاق می افتد.
    آن مرد ابتدا از حال خودش می نویسد و در بخش دوم روایت را نقل می کند از گذشته تا زمان حال.
    وارد جزئیات نمی شوم نباید داستان لـو برود: دی

    شاهکار است. اما ترسناک نه. می توانستم زودتر از اینها بخوانمش.
    Last edited by amir 69; 15-08-2010 at 15:40.

  8. 3 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1015
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض


    کـمال تعجب!!!

    عمران صلاحی
    به انتخاب یاشار صلاحی


    از یادداشت ابتدای کتاب می خوانیم :


    «خاطرات کمال تعجب» نام ستونی در روزنامه ی آسیا بود که در آن عمران صلاحی

    خاطرات طنزآمیز خود را از دوستان اهل ادبیات با نام مستعار کمال تعجب می نوشت.
    عمران صلاحی به پشتوانه ی چهل – پنجاه سال فعالیت مطبوعاتی، در هر شماره
    چهار – پنج خط اط خاطرات خود با هنرمندان و دوستان اهل قلم نقل کرد تا این قطعات
    کوتاه و طنزآمیز نشان دهنده ی تکه هایی از تاریخ ادبیات معاصر ایران باشند.
    این قطعات که اغلب در قالب خاطره نوشته شده اند، با نثر خاص او از یک خاطره نویسی
    معمولی خارج شده و به لطیفه هایی نزدیک می شوند که تاریخ مصرف ندارند
    و می توان همیشه از خواندن آنها لذت برد.

    عمران صلاحی در همین مجموعه گفته است :

    «می توان این خاطره ها را به سه بخش تقسیم کرد:
    دیده ها، شنیده ها و خوانده ها.
    کمال تعجب خیلی از این افراد را از نزدیک دیده و شاهد ماجرا بوده،
    بعضی از ماجراها را از این و آن شنیده و بعضی را هم در کتاب ها و نشریات خوانده است.»

    خواندنش لذت بخش است. خاطره های کسانی که جور دیگر می شناسیم و دوست داریم شان.

  10. این کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #1016
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    شازده احتجاب
    هوشنگ گلشیری


    بهترین رمان گلشیری یکی از بزرگان ادبیات داستانی ایران و بقول خودش نهنگ داستان نویسی ایران

    شازده احتجاب رمانی ست که از لحاظ تکنیک بسیار قوی و پختست.
    رمان در روش جریان سیال ذهن نوشته شده واز نکات جالب عوض شدن مداوم راوی در طول رمان میباشد.گاهی در یک پاراگراف چند بار راوی عوض میشه.از دانای کل به اول شخص

    محتوای رمان راجع به فروپاشی یک خاندانِ اشرافیست.

    اما راجع به خود گلشیری زیاد میشه حرف زد
    یکی از بزرگترین خدمات او کارگاه های داستان او بود که تعداد زیادی نویسنده پرورش داد که بعضی از اونها بهترین های داستان نویسی معاصر هستند مثل: عباس معروفی، حسین سناپور، ابوتراب خسروی، آبکنار و....

  12. 3 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1017
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    سرزمین گوجه های سبز؛
    هرتا مولر؛
    برنده ی جایزه ی نوبل 2009

    ترزا گفت : اون از جون شماها چی میخواد ؟
    من گفتم : ترس.

    ما مجبوریم بترسیم،
    ما مجبوریم ناامید باشیم.
    ما مجبوریم بمیریم.
    اینجا سرزمین گوجه های سبز است.
    جسد آویزان لولا در گنجه ی اتاق پیدا میشود.
    و داستان با دوستی ادگار ، کورت، گئورت و من پیش می رود.
    در چهره ی همشان ولایتی ساده ای پیداست که درخت توتی به دوش می کشند.
    آنها دور از روستایشان کار میکنند..
    صفحه های اول خوندن کتاب سخته. شاید چون من داستان های روون تر می خوندم.
    اما راه که افتادی.. در سیاهی و ناامید و ترس فرو می روی...
    ان قدر که وقتی کتاب را زمین می گذاری و دوباره برداری ش، می ترسی که کسی نباشد..
    جرئت نمی کنی کتاب را زمین بگذاری..

    سیاه و دوست داشتنی..

  14. 4 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1018
    داره خودمونی میشه sarah313's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    35

    پيش فرض




    مرشد و مارگاریتا[Master I Margarita].رمانی از میخائیل بولگاکف (1)(1891- 1940)، نویسنده روس. این اثر از 1928 تا 1940 نوشته شد و در سال 1966-1967 انتشار یافت. مرشد و مارگاریتا شاهکار بولگاکوف و یکی از متنهای مهم ادبیات جهان در قرن بیستم است. شیطان، که در سالهای 1930 در ظاهر وولاند(2)،‌ معلم آلمانی و متخصص جادوی سیاه،‌ به مسکو آمده است،‌ خود را به برلیوز(3) و بیزدومنی(4)، ادبایی که نه به خدا معتقدند و نه به شیطان، می‌نمایاند. طی مکالمه‌ای بر یک نیمکت، شیطان- وولاند به آنها تأکید می‌کند که در اشتباه‌اند: لحن بیگانه‌اش محو می‌شود و به جادوی کلام مخاطبان خود را به پیش پونتیوس پیلاتوس(5)،‌ پنجمین والی یهودا می‌برد، که در آن لحظه قصد دارد حکم مرگ یوشع، پیش‌گوی سرگردان، را تصویب کند که اصل و نسب نامعلومی دارد و به ایراد سخنان خرابکارانه در مورد قدرت دولت و فراخواندن مردم به تخریب معبد متهم شده است. یوشع اظهار می‌دارد که قلمرو حقیقت و عدالت پدیدار خواهد شد؛ جایی که هیچ قدرتی ضرورت نخواهد داشت، زیرا که قدرت همیشه خشونتی تحمیل شده بر انسان است. وولاند در این وقت «هفتمین دلیل» وجود خداوند را به آن نویسندگان واخورده نشان می‌دهد: پیش‌گوییهای او تحقق می‌یابد. در واقع، برلیوز بر روی روغنی سر می‌خورد که زنی به نام آنوشکا بر زمین ریخته است و سرش در برخورد با تراموایی که دختری از جوانان کمونیست هدایت می‌کند قطع می‌شود و...
    Last edited by sarah313; 18-08-2010 at 10:06.

  16. #1019
    داره خودمونی میشه sarah313's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    35

    پيش فرض

    مرشد و مارگاریتا[Master I Margarita].رمانی از میخائیل بولگاکف (1)(1891- 1940)، نویسنده روس. این اثر از 1928 تا 1940 نوشته شد و در سال 1966-1967 انتشار یافت. مرشد و مارگاریتا شاهکار بولگاکوف و یکی از متنهای مهم ادبیات جهان در قرن بیستم است. شیطان، که در سالهای 1930 در ظاهر وولاند(2)،‌ معلم آلمانی و متخصص جادوی سیاه،‌ به مسکو آمده است،‌ خود را به برلیوز(3) و بیزدومنی(4)، ادبایی که نه به خدا معتقدند و نه به شیطان، می‌نمایاند. طی مکالمه‌ای بر یک نیمکت، شیطان- وولاند به آنها تأکید می‌کند که در اشتباه‌اند: لحن بیگانه‌اش محو می‌شود و به جادوی کلام مخاطبان خود را به پیش پونتیوس پیلاتوس(5)،‌ پنجمین والی یهودا می‌برد، که در آن لحظه قصد دارد حکم مرگ یوشع، پیش‌گوی سرگردان، را تصویب کند که اصل و نسب نامعلومی دارد و به ایراد سخنان خرابکارانه در مورد قدرت دولت و فراخواندن مردم به تخریب معبد متهم شده است. یوشع اظهار می‌دارد که قلمرو حقیقت و عدالت پدیدار خواهد شد؛ جایی که هیچ قدرتی ضرورت نخواهد داشت، زیرا که قدرت همیشه خشونتی تحمیل شده بر انسان است. وولاند در این وقت «هفتمین دلیل» وجود خداوند را به آن نویسندگان واخورده نشان می‌دهد: پیش‌گوییهای او تحقق می‌یابد. در واقع، برلیوز بر روی روغنی سر می‌خورد که زنی به نام آنوشکا بر زمین ریخته است و سرش در برخورد با تراموایی که دختری از جوانان کمونیست هدایت می‌کند قطع می‌شود و...
    بر مبنای یک نظرسنجی «مرشد و مارگریتا» شاهکار میخاییل بولگاکوف به عنوان محبوب‌ترین اثر ادبی روس‌ها انتخاب شد.

    به گزارش ایبنا به نقل راشا اینفوسنتر، بر مبنای یک نظرسنجی که اخیرا در روسیه انجام شده، مردم از مرشد و مارگریتا به عنوان محبوب‌ترین اثر ادبی‌شان نام بردند.

    در این نظرسنجی «جنگ و صلح» اثر لئو تولستوی در مقام دوم و «جنایات و مکافات» اثر فئودور داستایوفسکی در رتبه سوم قرار گرفتند.

    در این نظرسنجی آثار کلاسیک دیگری چون «اوژن اونیگین»، «ارواح مرده»، «قهرمان عصر ما» و «آنا کارنینا» در کنار آثار متاخرتری چون «دکتر ژیواگو»، «لولیتا»، «سربازان خوب»، «سه مرد در یک قایق» و «رابینسون کروزوئه» جای گرفته‌اند.

    این نظرسنجی از سوی موسسه «سوپر جاب» در میان 3 هزار نفر از مردم روسیه در مناطق مختلف این کشور انجام شد و از این میان 16 درصد مرشد و مارگریتا را برگزیدند. این در حالی است که 7 درصد به جنگ و صلح و 3 درصد به جنایات و مکافات رای دادند.

  17. #1020
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    کلیسای جامع
    ریموند کارور



    "من شاهد زندگی شکست خورده ها هستم" ریموند کارور

    هوم... بسی حال نمودیم: دی
    برگزیده داستان های کوتاه کارور از سه کتاب او.
    آدمهای قصه های کارور همگی با مشکلاتی دست به گریبانند که علی رغم تلاششون شکت خورده هستند.

    کارور رو یکی از بزرگان داستان مینیمال میدونن. داستانها بدون هیچ حرف اضافه ای شروع و به پایان میرسه.
    البته این بر میگرده به زندگی سخت خود کارور؛ در هیجده سالگی ازدواج کرده و در بیست سالگی صاحب دو فرزند شده و هر شغلی که فکرش رو بکننین داشته از چوب بری تا دربانی در ضمن گرفتار الکل ه بوده.
    از داستانهای" هیچ کس حرفی نزد" " مگر آلاسکا چه خبر است" " وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم" این همه آب و این قدر نزدیک به خانه" و چندتای دیگه که اسمشون یادم نیست خیلی خوشم اومد.

    اگه از فضاهای سرد خوشتون میاد حتما بخونید.

  18. 4 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •