هییییییییی یادش به خیر که جوونیام همرا سوناتا ((و دوستان دیگه)) تاپیک زیر گل که چه عرض کنم تو آسمونا نگه داشته بودم((به جزء اون چند روزی که جوک و اینا مزاشتم رو مگم))
سوناتا دیگه قرار ملاقات نهشتی![]()
هییییییییی یادش به خیر که جوونیام همرا سوناتا ((و دوستان دیگه)) تاپیک زیر گل که چه عرض کنم تو آسمونا نگه داشته بودم((به جزء اون چند روزی که جوک و اینا مزاشتم رو مگم))
سوناتا دیگه قرار ملاقات نهشتی![]()
آره احتمال زیاد همین طوره .
ولی من یزدی نیستم.
من راهپیماییش رو هستم (البته با چند تا دوست با حال و شوخ)نه چند تا بچه آخوندک.
ولی اونای دیگش رو نیستم.![]()
واقعن که
من رو این چیزا خیلی حساسم.نمیدونستم اینقد برو بچ تا پیک بی........ هستند.
من دوست دارم آواتورم این یا هر چیز دیگه ای باشه به کسی چه ربطی داره(ببخشتا)
در ضمن این یکی از طراحی های خودم هست .اجازه نمیدم کسی به من یاکارای من توهین کنه.
ای بابا این یزدیا که خیرشون به کسی نمیرسه .حتی یه تاپیک پکسنی.
نه همون قرار مون که دو نفری بودیم کافیه.
در ضمن دوستان من دیگه بسمه.هر چی پست گذاشتم .آخه نه که خیلی ازم تعریف میشه منم تشویق میشم.
من دیگه نمیام زیاد تاپیک ماهی یه دفعه میام .برای تجدید دیدار با دوستان.که نگید بی معرفتم.
تعداد پستها 210 پست در چهار ماه.(برای حسن نیت)
اههههههههههههههههه
اهههههههههههههههههههههه
سناتا جون ببخشد چرا نا راحت ميشي من كه حرف بدي نزدم خوب همون اول مگفتي كار خودته
قهر نكن ديه اه .چرا مسله بچكا شدي من كه از تو كوچيكترم قهر نمكنم
راستيييييييييي قرا ر كجا هه
قضيه چيچيه هان
كجا هه
من و زيرو سكتور هم چون بيكارم ميم
[quote=Persian Warrior;2116073]اههههههههههههههههه
اههههههههههههههههههههههحرف راست رو میگن از بچه باید بشنویسناتا جون ببخشد چرا نا راحت ميشي من كه حرف بدي نزدم خوب همون اول مگفتي كار خودته
کی گفته من قهر کردم ؟ فقط یه مقدار زیادی بدم اومد.قهر نكن ديه اه .چرا مسله بچكا شدي من كه از تو كوچيكترم قهر نمكنم
خیلی هم بر و بچ تو تاپیک فعالن که دیگه قرارهم بزاریم.من که به حساب خودم میخواستم ماهی یه دفعه به تاپیک سر بزنم حالا اوندم دیدم یک پست بعد از پست من گذاشته شده.راستيييييييييي قرا ر كجا هه
قضيه چيچيه هان
كجا هه
من و زيرو سكتور هم چون بيكارم ميم
قرارمون 3 آذز فکر کنم بود که فقط من و حسین رفتیم.
در ضمن سوناتا نه سیامک..
Last edited by sonata20; 24-02-2008 at 21:56.
سناتا چه كنم ديه اينجا شبات قبرسون نمده خود قبرسونه نه؟
معلوم ني كجا هسن...........
اخرشم نگفتي كجا كجا كجا كجا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تازه اون بچه ايم كه توگفتي به بچه 4 ساله ها مگن ولي من 15 سالمه روشن شدي؟![]()
اي تاپيك يزد بيا بالا بيا بالا ...................................
بالا بالا بالاتر از ابر هم بالاتر
هرچي بالاتر بهتر
هرچي بهتر زيباتر
» موسیقي و نمایش هاي محلي استان يزد
مردم يزد به دليل موقعيت اين شهر و اطلاق نام «دارالعباده» به آن، كم تر به موسيقي توجه نشان دادهاند. بيش تر كساني كه صداي خوب و خوش دارند، هنر خود را از طريق مجالس عمومي روضهخواني و مداحي عرضه میكنند. از طرفی، چون فضاي جغرافيايي اين شهر در مقايسه با موقعيتهاي جغرافيايي هم جوار، از طراوت و نشاط چنداني برخوردار نبوده، مردم آن كار و تلاش را بر تفريحات ديگر ترجيح دادهاند. تنها سازي كه در يزد به عنوان ساز بومي و محلي نواخته میشود «عربانه» است. عربانه همان دايره است كه يزدیها در مجالس شادماني و عروسي مینوازند و سايرين با كف زدن و گاهاً با خواندن ترانههاي محلي و رقص اين ساز را همراهي میكنند.
بازیهاي محلي استان يزد که در طول سالیان مختلف در این خطه رایج بوده است امروزه کم تر رواج دارد و مهم ترین این بازي ها عبارت اند از:
حوضك حوضکابيزه(بازي مخصوص کودکان)، کولي گرفتن(نوعي بازي زورآزمایي است)، اسابدو، اساي زنجيرباف، درنگ درنگ، لشكركشي (كشتی)، كلاغ پر پر، غزغزک، يغل دوغل، دزد و جلادبازی، چشم قايم بازی، شيطان بازی، خرک بازی، پرپرک، پالكي اک، كولوغک، كرتک بازی، اتلک توت تلک،ترش ترشک، گو، اين چي شبيه؟، آغل بازی، گوبيگير بالا بيا، گرگم به هوا، گوي و چفته بازی، برفي قته لولو، حمون ما مورچه داره، بلالک، باقلا به چند من؟، بقچه بازی، لپر انداز لپرالتلنگ، اوستا بدو، گندم گل گندم، تو رو نه بازی، اتوک كلی، كل بازيک، كره خرک، پشه كش، تلجهی، شاالا يا قرعهكشی، چرخ و چاهوک، دم دوک بازی، اساي لنگ سرتراش، پهلوان بازی، هندونه بری، شيطونبازي و اضاف بازی.
» لباس هاي محلي استان يزد
آثار باستاني به دست آمده در سراسر استان يزد سوابق زندگي در اين منطقه را به سالهاي بسيار دور میرساند. اين آثار خود به عنوان بهترين راهنماي ما براي شناخت چگونگي زندگي اسلاف در اين آب و خاک است. پوشاک يزديان در گذشتههاي دور نيز بر اين شناخت میافزايد.
پوشاک مردان يزدي موارد زیر را شامل مي شده است. پيراهن مردان از جنس چلوار يا مكمل بود يک نوع پارچه نازک سفيد با آستين گشاد كه مچ نداشت با يقه زبانهدار كه از روي شانه بسته مي شد.
تنبون: شلوار مردانهاي كه جنس آن از چلوار سفيد، كرباس رنگ سره، متقال بود كه به جاي كمربند و زيپ و دكمه داخل بند گاهش بند میكشيدند.
شال: مردان به جاي كلاه امروزي شال ميبستند كه انواع مختلف داشت شال هراتي حاشيهدار، شال شير و شكری.
عرقچين: عرقچين از پارچه چلوار بود كه دور آن را با قلم نقش و نگار میكشيدند و دستدوزي میكردند. بهترين نوع عرقچين فلفل نمكي بود.
قبا: قبا لباس تابستاني بود كه از پارچه چلوار آبي يا شكري رنگ دوخته میشد.
ارخالق: لباسي از جنس نخي يا ابريشمي بود كه معمولاً زير قبا میپوشيدند.
ردا يا عبا: معمولاً مردان روي قبا به تن میكردند كه هم نازک و هم كلفت بود.
لباده: فراخ و بلند بود و مردان كه در برخي از اوقات به تن میكردند.
شال كمر: مردان معمولاً روي لباس شال كمر میبستند كه از جنسهاي مختلف از جمله شال ترمه، شال چلوار، شال سفيد مكمل، شال سبز جنس رفس، دبيت.
كفشهايي كه مردان قديم در يزد میپوشيدند شامل گيوه ملكي سفيد رنگ، گيوه چينی، نعلين كه از چرم خوب زرد يا سفيد، نخودي رنگ بود.
پوشاک زنان يزدي نیز شامل موارد زیر مي شده است. پيراهن بانوان در دورههاي گذشته كوتاه بود و تا روي زانو میآمد. جنس آن بيش تر از چيت و آستين اين پيراهن گشاد بود، دور بقيه آن يا بند میكشيدند و يا با قيطون به جاي دكمه گره میزدند و زير آن شلوا پا میكردند كه جنس اين شلوارها شلر مشكی، پارچه مي و گاندي يزدي بود.
شليته: يک نوع دامن پرچين كه معمولاً از پارچه چيت گلدار بود.
چارقد: زنان يزدي از روسري استفاده نمیكردند بلكه به جاي آن چارقد میبستند كه معمولاً مثلثي بود و انواع متعددي داشت از جمله تور مرواريد، تور اشرفی، تور خياباني يا عاليم پسند و چارقد چيتدار گلدار.
چاقچور: چاقچور شبيه دامن شلواري است كه دو تا پاچه دارد كه دور مچ پاچين میخورد كه با كفي و روپايي بسته میشد كه معمولاً از پارچه مشكي يا آبي بود.
چادر: در گذشته چادر زنان از پارچه پشمي بود كه در زمستان و از پارچههاي فاق يا مسی، تافته مشكي يزدي در ايام ديگر استفاده میكردند.
كفش هايي كه زنان قديم میپوشيدند میتوان، نعلين، ساغری، پاشنهدار، ارسی، پاشنه صناری، ترا،گالش، گالش نو سرج، راسي و گيوه را نام برد.
روبند: روبند معمولاً پارچه چلوار سفيد دراز و باريک بود كه تا حدود كمر میرسيد كه از روي چادر با قلاب به روسري بسته میشد.
پيچه: پيچه از موي اسب مشكي بافته میشد كه كوتاه به اندازه صورت بود.
پوشاک مردان زرتشتي شامل پنج تكه است و عبارت اند از: سربند، پيراهن زير، پيراهن رو، شلوار و كفش.
سربند: به طور كلي سربند مردان زرتشتي به چادر شب معروف است و طبق رنگ و نوع بافت، هر كدام اسم خاصي را به خود گرفته است. مانند: چادرشب خرده نباتی، چادر شب وزيري كه معمولاً با نخهاي پنبهاي بافته ميشود و زمينه آن چهارخانه و تركيبي از رنگهاي حنايي، سفيد، قرمز، عنابي و مشكي است.
پيراهن زير: اين پيراهن از پارچه سفيد كتاني با آستين كوتاه و قد كوتاه تهيه میشود و يقه آن در جلو نيمدايره و چاكي دارد. لباس زير به سده هم معروف است.
پيراهن رو: پيراهني يک دست سفيد از پارچه كتاني است. يقه پيراهن گرد و چاكي در وسط،جلو يا در كنار گردن دارد كه با دكمه بسته میشود. قد پيراهن تا بالاي زانو بوده و در دو طرف جيب دارد و شالي دور كمر روي آن بسته میشود.
شلوار: شلوار مردان زرتشتي به غير از رنگ كه سفيد بود،تفاوت ديگري با شلوار مسلمانان نداشت.
كفش: كفش مردان زرتشتي شكل خاصي نداشت و معمولاً از نوع كفشهاي موجود در بازار بود.
پوشاكي كه زنان زرتشتي از آن استفاده میكنند؛ عبارت اند از: كلاهک، سدره (پيراهن زير)، پيراهن مولی، روسری، شلوار و كفش.
كلاهک: كلاهک زنان زرتشتي از پارچههاي الوان و زري تهيه میشود و از لحاظ تركيب و تزيينات شبيه كلاههاي زنان بندري است.
سدره: پيراهني است گشاد با آستين كوتاه و بدون يقه كه از پارچه سفيد دوخته شده و زرتشتيان آن را زير لباسهاي ديگر میپوشند. جلو سدره از گريبان تا سينه چاك دارد و در زير چاک كيسه كوچكي به نام «كيسه كرفه». به معني ثواب و كار نيک قرار دارد. واژههايي كه در اوستا براي سدره آمده، «هومنو» و «ستره» است. به معني لباس نيکانديشی. سدره جامه ستايش و بندگي اهورامزدا و به منزله زره و جوشني است كه پوشنده را از شر تمايلات نفساني و صفات نادرست حفظ میكند.
پيراهن مولی: پيراهني يقه گرد با آستينهاي راسته و سرآستين حاشيهدار است كه معمولاً در پشت و جلو چاكي كوتاه دارد. دامن اين پيراهن فراخ است و معمولاً پايين و دور تا دور آن را حاشيه میدهند. اين پيراهن از زير سينه تا پايين با تكههاي مختلف تركيب میشود.
روسری: پارچهاي رنگين با نقش و نگار و به طول سه متر و نيم و عرض يک متر است. آن را روي كلاهک میگذارند و براي ثابت ماندن بر سر، روي آن را با دستمال كلاغي میبندند.
شلوار: پاچههاي شلوار را از تكههاي باريک پارچههاي الوان و نقش و نگاردار میدوزند و بدين ترتيب جلوه خاصي به شلوار میدهند. دم پاي شلوار را نيز به وسيله بند و به دور ساق و مچپا جمع میكنند و كمر آن ليفي است.
» سایر ویژگي هاي فرهنگي استان يزد
ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد ادامه دارد
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)