تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1010 از 2734 اولاول ... 10510910960100010061007100810091010101110121013101410201060111015102010 ... آخرآخر
نمايش نتايج 10,091 به 10,100 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #10091
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    رنجور و خسته گفتی : اگر تو
    بینی به گرد خویش بسی را
    من نیز دیده ام چه بسا لیک
    غیر از تو دل نخواست کسی را

    جانم کشید نعره که : ای کاش
    این گفته از زبان دلت بود
    ای کاش عشق تند حسودم
    یک عمر پاسبان دلت بود

  2. #10092
    اگه نباشه جاش خالی می مونه aftabkhanom's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    374

    پيش فرض

    در منی و این همه ز من جدا
    با منی ور دیده ات بسوی غیر
    بهر من نمانده راه گفتگو
    تو نشسته گرم گفتگوی غیر
    غرق غم دلم به سینه می تپد
    با تو بی قرار و بی تو بی قرار
    وای از آن دمی که بیخبر زمن
    بر کشی تو رخت خویش از این دیار

  3. #10093
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    روز فراق رفت و برآمد شب وصال
    ای روز منقطع شو و ای شب علی الدوام

    ای دوست تا تو باشی اندوه کی بود
    تا جان بود به تن تو خداوند و من غلام

    هر گه که خدمت آیم ای دوست پیش تو
    شادی حلال گردد اندوه و غم حرام

  4. #10094
    اگه نباشه جاش خالی می مونه aftabkhanom's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    374

    پيش فرض

    میگریزم از فسون دیده تردید
    می تروام همچو عطری از گل رنگین رویا ها
    می خزم در موج گیسوی نسیم شب
    می روم تا ساحل خورشید
    در جهانی خفته در آرامشی جاوید
    نرم میلغزم درون بستر ابری طلایی رنگ
    پنجه های نور میریزد بروی آسمان شاد
    طرح بس آهنگ
    من از آنجا سر خوش و آزاد
    دیده می دوزم به دنیایی که چشم پر فسون تو
    راههایش را به چشم تار میسازد
    دیده میدوزم به دنیایی که چشم پر فسون تو
    همچنان در ظلمت رازش
    گرد آن دیوار میسازد


    ببخشيد پست من و sise همزمان شد
    Last edited by aftabkhanom; 20-06-2007 at 11:31.

  5. #10095
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دیدم همان فسونگر مژگان سیاه بود
    بازش هزار راز نهان در نگاه بود

    عشق قدیم و خاطره ی نیمه جان او
    در دیده اش چو روشنی ی شامگاه بود

    آن سایه ی ملال به مهتاب گون رخش
    گفتی حریر ابر به رخسار ماه بود

    پرسیدم از گذشته و ، یک دم سکوت کرد
    حزنش به مرگ عشق عزیزی گواه بود

  6. #10096
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    دست بلند عشق ، همين روزهاي گرم
    نام مرا به نام تو پيوند مي‌زند

    تا عزم مي‌كنم كه بگويم عزيزمي
    اين اضطراب لعنتی ام گند مي‌زند
    Last edited by sise; 20-06-2007 at 11:36.

  7. #10097
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در کوه نشستیم که با لاله نشینیم
    با داغْ دلان الفت خونین جگران بود
    سیمین دگر امروز ندارد خبر از خویش
    با آنکه خود آرام ِ دل بیخبران بود!

  8. #10098
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    دلم به نيم نگاهي خوش است، اما تو
    به اين ملامت سنگين، نگاه مي گويي؟

    رفيق راهي و از نيمه راه مي گويي
    وداع با من بي تكيه گاه مي گويي

    ميان اين همه آدم، ميان اين همه اسم
    هميشه نام مرا اشتباه مي گويي

    به اعتبار چه آيينه اي، عزيز دلم
    به هركه مي رسي از اشك و آه مي گويي


    شرمنده "ی" شد!!

  9. #10099
    اگه نباشه جاش خالی می مونه aftabkhanom's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    374

    پيش فرض

    یکی دیوانه ای آتش بر افروخت
    در آن هنگامه جان خویش را سوخت
    همه خکسترش را باد می برد
    وجودش را جهان از یاد می برد
    تو همچون آتشی ای عشق جانسوز
    من آن دیوانه مرد آتش افروز
    من آن دیوانه آتش پرستم
    در این آتش خوشم تا زنده هستم
    بزن آتش به عود استخوانم
    که بوی عشق برخیزد ز جانم
    خوشم با این چنین دیوانگی ها
    که می خندم به آن فرزانگی
    به غیر از مردن و از یاد رفتن
    غباری گشتن و بر باد رفتن
    در این عالم سرانجامی نداریم
    چه فرجامی ؟ که فرجامی نداریم
    لهیبی همچو آه تیره روزان
    بساز ای عشق و جانم را بسوزان
    بیا آتش بزن خکسترم کن
    مسم در بوته هستیی زرم کن

  10. #10100
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    ندانم این دل صدپاره را چه چاره کنم
    خدا نکرده اگر تیر او خطا بکند

    به یاد زلف و بناگوش او دلم تا چند
    شب دراز بنالد، سحر دعا بکند

    فروغی از پی آن نازنین غزال برو
    که در قلمرو عشقت غزل سرا بکند
    Last edited by sise; 20-06-2007 at 11:46.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •