چقدر مسخره بود کل داستان فقط میخواست یک رمان بنویسه
مردم رو الکی معطل میکنن!!!
چقدر مسخره بود کل داستان فقط میخواست یک رمان بنویسه
مردم رو الکی معطل میکنن!!!
جالب اینجاست توی جشن خداحافظی ای که دیشب توی تالار شیان توی لویزان گرفتن 12000000 تومان به جناب محسن (حمید گودرزی ) تقدیم کردن به عنوان جایزه
خوبه سریال مزخرف بود
مجری : چرا این کتیبه 5 تا خورشید داشت ؟مثلا 6 تا خورشید نداشت ؟
افخمی(کارگردان) : خوب همینجوری دیگه ...!!!
------
به نظر من حداقل برای این یکی.. دیگه باید یه دلیل منطقی داشتند چون مظمون سریال هم پنجمین خورشید هست ..![]()
نه اشتباه نکن افتضاح بود
نگفت همین جوری! گفت باید تعداد عدداش فرد می بوده...
اگه سه تا می بود کم میشد. یعنی جذابیت پیدا نمی کرد...
اگه هم 7 تا یا مثلا بیشتر بود خیلی کش پیدا می کرد...
دلیلش هم منطقی بود دیگه. نبود؟
حالا یه دلیل منطقی می آورد که چرا آخر فیلمه افتضاحه می تونستن خیلی بهتر تمومش کنن
داستان نویسی فیلم یعنی در واقع همون سناریو از مبتدی ترین حالت برای پایان دادن به داستان استفاده کرد
حالم بهم خورد
مسخره ترش اینه که اگه همش داستان بود اون 1000 تومنی که امضا شده بود چی بود ؟ یا چرا خواهرش پیر نشده بود ؟ ولی مادرش مرده بود ...
در مجموع گند زدن با این داستان نوشتنشون !
یعنی شماها هنوز نگرفتین که داستان چی شد ؟؟
کل داستان سرکاری بود ... محسن فقط داشت یه کتاب مینوشت ... همین !!![]()
آره والا محسن حتی متوجه نشد تو داستانی که نوشته بود مرگ قابل تغییر بود در نتیجه وقتی برگشت 40-ام مامان غزل بود و نمی تونست عروسی غزل باشه...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)