اينم يه سوتي از من البته به پاي سوتي هاي بقيه نمي رسه. ديگه ببخشيد دستم خاليه
يه بار من 7 سالم بود

و بد جور سرما خورده بودم . با بابام رفتيم دكتر . اقا دكتر هم بعداز معاينه و تجويز دارو ميخواست يه كم سر به سر من بزاره منم كه اون موقع گيييييييييج بودم .
خلاصه ازم پرسيد دختر گلم.بهناز خانم .كلاس چندمي بابايي
منم اصلا تو باغ نبودم اينجوري شدم

بعد باز خودش پرسيد اول دبستان ؟ ( من با دبيرستان اشتباه گرفتم

) گفتم نه . باز پرسيد اول ابتدايي ؟ باز من اينجوري شدم

كه ابتدايي چه جونوريه ديگه ؟!!!
گفتم نه !
گفت چي پس ؟؟؟؟؟
منم كه ديدم اخ جون سوال جواباش تموم شد حالا ميگم بهش كلاس چندمم . با اعتماد به نفس بالا گفتم اول مدرسه
