تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 100 از 640 اولاول ... 509096979899100101102103104110150200600 ... آخرآخر
نمايش نتايج 991 به 1,000 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #991
    اگه نباشه جاش خالی می مونه leira's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    267

    پيش فرض

    امشب غم تو در دل دیوانه نگنجد
    گنج است و چه گنجی که به ویرانه نگنجد
    تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت
    آن قدر بزرگ است که در خانه نگنجد
    بیرون زده ام تا بدرم پرده ی شب را
    کاین نعره ی دیوانه به کاشانه نگنجد
    خمخانه بیارید که آن باده که باشد
    در خورد خماریم به پیمانه نگنجد
    میخانه ی بی سقف و ستون کو که جز آنجا
    جای دگر این گریه ی مستانه نگنجد
    مجنون چه هنر کرد در آن قصه ؟ مرا باش
    با طرفه جنونی که به افسانه نگنجد
    تا رو به فنایت زدم از حیرت خود پر
    سیمرغم و سیمرغ تو در لانه نگنجد
    در چشم منت باد تماشا که جز اینجا
    دیدار تو در هیچ پریخانه نگنجد
    دور از تو چنانم که غم غربتم امشب
    حتی به غزل های غیربانه نگنجد

  2. #992
    آخر فروم باز Lovelyman's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    محل سكونت
    همین دورو برا!
    پست ها
    1,330

    پيش فرض

    يك نيمكت كنار خيابان دو تا سكوت



    اين زندگي كشيده به اين جا چرا ؟سكوت



    من را نگاه كن به تو هم فكر مي كنم ...!



    پس فكر مي كند به خودش بي صدا، سكوت



    اين ماجراي تلخ خيابان و عشق ها است



    يك روز سرد توي خيابان دو تا سكوت



    هر يك شبيه آن يكي آبي ، بنفش ، سرخ



    هر چند بود منشا اين رنگ ها سكوت



    در هم قدم زدند و به هم فكر فكر فكر



    آخر رقم زدند سر آغاز را سكوت



    يك ماه بعد ، هر دو به هم خو گرفته اند



    چون كودكي به مادر و چون كوه با سكوت



    شش ماه بعد ، روي پل عابري بلند



    من دوست دارمت مثلا تا كجا ؟ سكوت



    در روز هاي بعد يكي فكر مي كند



    عشق اشتباه بوده و گرنه چرا سكوت؟



    يك سال بعد ، ما به هم اصلا نمي خوريم



    يك نيمكت كنار خيابان دوتا سكوت



    شاعر : آقاي برات پور

  3. #993
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض


    ای دل فریاد بزن تنهاییت را
    ای دل فریاد بزن غریبگیت را .....
    ای دل فریاد بزن.........
    فریاد بزن
    و پیروز مندانه تارهای سکوت را
    رشته رشته پاره کن ....

  4. #994
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    سکوتم را به باران هدیه کردم
    تمام زندگی را گریه کردم
    نبودی درفراغ شانه هایت
    به هر خاکی رسیدم تکیه کردم

  5. #995
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    همیشه می گفتم :
    من و سکوت ؟
    محال است
    سکوت عین زوال است
    سکوت
    _یعنی مرگ

    سکوت
    نفس رضایت
    سکوت
    عین قبول است
    سکوت
    _که در زمینه اشراق اتصال به حق_
    در این زمانه نزول است
    سکوت
    یعنی مرگ
    کجایی ای انسان
    عصاره عصیان
    چگونه مسخ شدی
    با سکوت خوکردی
    تو ای فریده هر افریده
    _بر تو چه رفت ؟
    کز افریده خود
    از خدای بی همتا
    به لابه مرگ مفا جات ارزو کردی ؟

  6. #996
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    در دالان سرد و تاريك زندگي
    ها كردن شايد كمي دستمان را گرم كند
    اما اگر نبود گرماي عشقي
    وجودمان همان خاك بود كه بود...
    هماره بايد روشن بماند اين شمع كه
    زندگي شمع و پروانه بودن است ،‌
    - سوختن و سوختن -
    تا شايد سرماي اين ويرانه را تاب آوریم .

  7. #997
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    معنای این همه سکوت چیست؟
    من گم شدم در تو یا تو گم شدی در من ای زمان؟
    کاش هرگز آن روز از درخت انجیر پایین نیامده بودم
    کاش.

    "ح.پناهی"

  8. #998
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    کارها کردم و نشناخت مرا اهل دلی
    مثل آن سوسن وحشی که به دیوانه دمید
    نعمت روی زمین قسمت پررویان است
    خون دل میخورد آن کس که حیایی دارد

  9. #999
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
    داستان غم و پنهانی من گوش کنید
    قصه بی سرو سامانی من گوش کنید
    گفت گوی من و حیرانی من گوش کنید
    شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی
    سوختم سوختم این راز نگفتن تا کی؟

  10. #1000
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    بگوئید بر گورم بنویسند:
    زندگی را دوست داشت
    ولی آن را نشناخت
    مهربان بود
    ولی مهر نورزید
    طبیعت را دوست داشت
    ولی از آن لذت نبرد
    در قلبش جنب جوش
    ولی کس بدان راه نیافت
    وخلاصه بنویسید: ............
    زنده بودن را برای زندگی دوست داشت
    وزندگی را برای زنده بودن
    _______________________
    سپاس دوست عزیز

  11. 2 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •