Ağ köpǝk, qara köpǝk, ikisi dǝ köpǝkdir.
سگ خواه سیاه باشد،خواه سفید،سگ است.
Ağ köpǝk, qara köpǝk, ikisi dǝ köpǝkdir.
سگ خواه سیاه باشد،خواه سفید،سگ است.
Ağ gün qara günü yaddan çıxardar.
روز خوش روز بد رو از خاطره ها پاک می کند.
Ağac bar verǝndǝ başını aşağı dikǝr.
درخت هنگام دادن میوه سرش رو پایین می اندازد(یعنی کسی که منفعتش به دیگران میرسد((بدون توقع))متواضع است)
Ağac kökündǝn su içǝr.
درخت از بن آب می خورد(شاید منظور به اصیل بودن آدمها مربوط میشود و شایدم به اینکه اگه کاری رو بخوای انجام بدی باید از اصل درستش بکنی!)
Ağac yaş ikǝn ǝyilǝr.
درخت تا وقتی که تر است خم میشود(شاید منظور این است که آدم تا ئقتی که قدرت دارد باید سر به زیر باشد وگرنه وقتی که پیر شدی فایده ندارد،خواهی نه خواهی خم میشوی.شایدم مربوط به کار کردن است یعنی قبل از این که گرد کلفت بشه کسی باید خمش کنی وگرنه دیر میشه؟)
Ağac kölgǝsiz olmaz, insan sevgisiz.
درخت بی سایه وجود ندارد و انسان بی همدم(میخواد بگه که این دو چیز جدا ناشدنی هستن،خوشت بیاد ،یا نیاد)
Ağac öz kökü üstǝ bitǝr..
درخت روی پایه ی خود می ایستد(منظور اصالت را حفظ کردن یا سر پای خود ایستادن)
Ağac tutan baş yarandan çoxdur.
معنیش رو میدونین به منم بگین!
Ağacı qurd içindǝn yeyǝr.
درخت رو کرم از تو می خورد(منظور این که درد باطن رو ناکار می کند شایدم این که هر چی به آدم برسد بدی از نزدیکان است،مهم اینه که هر دو معنی درسته)
Ağacı meyvǝsindǝn tanıyarlar.
درخت رو از میوه اش میشناسند(منظور اینکه این اعمال انسان است که شناسنده ی آدم هاست،ممکن آدم زشت و مهربون رو ببینی و بی اختیار بخندی ولی آدم خوشگل خوش تیپ بد رو ببینی و بی اختیار رو تو بر گردونی)
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)