تو با شکستگی پا قدم به راه گذار
که ما به جــاذبه امداد میکنیم ترا
با تشکر مهران...
تو با شکستگی پا قدم به راه گذار
که ما به جــاذبه امداد میکنیم ترا
با تشکر مهران...
بی تـو اشـک و غـم و حسـرت همه مهمـان مننـد
قدمـی رنجـه کـن از مهـر، به مهمـانی مـن
صفــــحـهٔ روی ز انــظــار، نهـــــان میــــــدارم
تا نخـوانند بــر ایـن صفـحه، پریشــانی مـن
دهــر، بسیـار چــو مــن سربگریبـان دیــده است
چه تفــاوت کنــدش، سـر به گریبــانی مـن
پروین اعتصامی
آن چنان سخت نیاید سر من گر برود
نازنینا که پریشانی مویی ز سرت
- "سعدی"
سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
که خوش نقشی نمودی از خط یار
- حافــــــــــــظـ
افسوس که شد دلبر و در دیده گریان
تحریر خیال خط او نقش بر آب است
" حافظ "
خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد
که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز
شهــره شهــر مشــو تا ننهــم سر در کــوه
شــور شیـریــن منمــا تا نکنـی فرهــادم
رحــم کن بر من مسکیــن و به فریــادم رس
تــا بــه خــاک در آصـــف نرســد فریــادم
حافــظ از جــور تو حاشــا که بگردانــد روی
مــن از آن روز که دربنـــــد تـــــوام آزادم
"حافظ"
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم
- حافظ
دوش در حـلقه ی ما قصه ی گیســوی تو بود............................تا دل شب سخن از سلســله ی موی تو بود
حافظ
Last edited by mojtabaivi; 15-09-2014 at 17:44.
گفت که دیوانه نهای لایق این خانه نهای
رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت که سرمست نهای رو که از این دست نهای
رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم
" حافظ "
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)