سریال ستایش 2

[reza_jolie]

آقا عجب تعقیب و گریزی بود ماشین ۴۰۵ بود یا پرشیا نمیدونم، ولی چطور کوپه رو گرفت!؟
بعد اون همه مواد واسه یه سال مصرفشون هم زیاد بود.
بابا عجب کارگردانی داره فیلم مخصوصا صحنه ای که مهدی سلوکی شیشه ماشین رو خورد میکنه تشر میره واسه یارو، ماشالله انقدر خوب بود سیمرغی، اسکاری، خرس طلایی یه چیزی باید بدن به کارگردان و بازیگر!

Sent from my GT-P6800 using Tapatalk

[m-530]

سلام
من یه تیکه از تبلیغش رو دیدم . ستایش رفته بود خونه فردوس و جلوی درخونه فردوس بود . حشمت فردوس هم داشت به ستایش میگفت که پسرت شوفر این خونست !!!!!!!!!!
شاید باورش نشده این پسر طاهر هستش .

[Soroush HD]

یه سوال.تو سری قبل اسمی که ستی و طاهر رو بچه هاشون گذاشته بودن محمد و نازگل بود.بعدش بعد از اینکه شناسنامه های قلابی رو هم از اون پیرزنه گرفتن هنوزم مامانشون اونارو محمد و نازگل صدا میکنه.
یعنی اسم اون بچه های مرده هم محمد و ناز گل بوده؟

[[Mohsen]]

قسمت بعدش باید جالب باشه. از به بعد دیگه احتمالا محمد، حشمت رو تحویل نگیره و براش طاقچه بالا بگذاره!

[a.g g.a]

یک چیز شگفت انگیزه که خود بازیگران این سریال مثل محمد و اون داماد ستایش توی مصاحبه هاشون گفتن اینکه سری دوم هم تموم میشه اما به اصطلاح خودشان خیلی از قصه ها ناتموم میمونه و وقت نمیشه کامل بشه ( شگفتا!) اون دامده که خیلی ناراضی بوده و میگه نقشش اون چیزی نیست که بهش گفتن و قصه هاشو بریدن ... حالا محمد سلوکی هم ادعا کرده چون وقت کم بوده باید سری سوم هم ساخته بشه (واحیرتا)

ای بابا !

اینا وقت کم دارن ؟!؟! خدایی ؟!؟ این دیگه از اون حرفاست !

خوب این قدر آب نبندن بهش که وقتشون بیشتر شه ! اگه هر دفعه نیم ساعت به شاهکار قبلیشون(ستایش I ) فلشبک نزنن و خیلی از صحنه ها رو(مثل نگاه کردن محمد توی کشوی فردوس که عکس پدرشم او جا بود)الکی طولانی نکنن و خیلی کارای دیگه یه عالمه وقت اضافه میارن

ولی نگران نباشید با این سرعتی که داره پیش میره بالاخره،آخرش،نهایتا،در نهایت توی ستایش 12 یا 13 داستانش تموم میشه

[MoXa]

مسخره ترین تعقیب و گریزی بود که دیدم ، آخه با این ماشین ؟؟؟؟ چطوری اون ماشینو گرفت ؟؟؟؟؟؟؟

[ghassam2]

این قضیه زلزله چیه که توی اون بیرون رفتنشون پسرش گفت یعنی بهشون گفته پدرتون توی زلزله شمال کشته شده پس جسدش چطوری اومده تهران؟ در ضمن من جایی شنیدم که هفته بعد هم اتفاق خاصی رخ نمیده چرا که حشمت ستایشو نمیشناسه و ستایش که پسرشو اونجا دیده غافلگیر میشه و قضیه به دیدن محل کار محمد خاتمه پیدا میکنه!

[m-530]

این قضیه زلزله چیه که توی اون بیرون رفتنشون پسرش گفت یعنی بهشون گفته پدرتون توی زلزله شمال کشته شده پس جسدش چطوری اومده تهران؟ در ضمن من جایی شنیدم که هفته بعد هم اتفاق خاصی رخ نمیده چرا که حشمت ستایشو نمیشناسه و ستایش که پسرشو اونجا دیده غافلگیر میشه و قضیه به دیدن محل کار محمد خاتمه پیدا میکنه!

دقیقا ......!

کارگردان میخواد نشون بده هشمت فردوس عاشق ستایش شده و ممد رو یادش میره

[REZAHOSEYNGANI]

این قضیه زلزله چیه که توی اون بیرون رفتنشون پسرش گفت یعنی بهشون گفته پدرتون توی زلزله شمال کشته شده پس جسدش چطوری اومده تهران؟ در ضمن من جایی شنیدم که هفته بعد هم اتفاق خاصی رخ نمیده چرا که حشمت ستایشو نمیشناسه و ستایش که پسرشو اونجا دیده غافلگیر میشه و قضیه به دیدن محل کار محمد خاتمه پیدا میکنه!

شما آشنا داری تو صدا و سیما؟

[Life24]

دقیقا ......!

کارگردان میخواد نشون بده هشمت فردوس عاشق ستایش شده و ممد رو یادش میره

یعنی بعد از 20 سال آدم عروس خودش رو نشناسه؟!!!
یک نکته جالب این بود که شوفر فردوس که اگر اشتباه نکنم چند روز رفت مکه و جاش نوه حشمت اومد راننده اش شد. نشون داد که طرف چندین سال پیش حشمت کار میکنه و این قدر چلوسی حشمت رو میکنه اما چشم ش رو روی همه چیز نوه های طرف بسته و هیچی نمیگه .
واقعا ادم باید از این طور افراد ترسید