ممنون بابت به چالش کشیدن
آرمان جان جداً از جوابات لذت بردم وحقیقتا استفاده کردم
اصلا پنهان نمیکنم که در بین سوالاتم البته بیشتر در مورد داروین سعی کردم گاهی با جوابات گفته های بعضی از سایتهای به قول تو مذهبی رو محک بزنم
بعضی جاها سوالاتی رو که در یک فروم دیگه از دوستان پرسیده بودم از تو هم پرسیدم چون دغدغه من هستن
بعضی جاها قانعم نکردی که کاملا طبیعیه. به ندرت جواب حاشیه ای دادی و البته خیلی جاها از اینکه در حال خوندن جوابت بودم خوشحال بودم
تو این دنیای سرشار از پیچیدگی و ابهام و به نظر من ضد تعریف، کسی که در مورد چیزی به یقین رسیده باشه واقعا خوشبخته
در انتها میخوام بدون احساس نشستن روی صندلی داغ و به چالش کشوندنت نظرت رو در مورد یکی از معدود حرفهایی که به من آرامش میده بدونم
مثالیه در جلد اول از کتاب سه جلدی «خواستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دو جایگاهی» نوشته جولیان جینز
با کوروش در اون یکی صندلی داغ هم در میون گذاشتم
من از این مثال اونقدر مفهوم استخراج کردم که دیگه میتونم بگم این مثال در حد درک من هست و از توانِ بیانم فراتر، هر جا به بی جوابی رسیدم این مثال دستم رو گرفت هر جا سردرگم شدم این مثال کمکم کرد
«توی یک اتاق کاملا تاریک به یک چراغ قوه میگیم خودشو روشن کنه و ببینه که جایی در این اتاق تاریک هست یا نه چراغ قوه بعد از ساعتی گشتن این طرف و اون طرف اتاق به این نتیجه میرسه که اتاق کاملا روشنه.»