اگر بارسا بمیرد...
فردا شب بازی بارسا و چلسی رو می بینیم. بازی که ما رو میخکوب می کنه. اما من ته دل می ترسم و کمی نا امیدم. نه به خاطر حذف بارسا که دوسش دارم بلکه بخاطر اینکه شاید ازین به بعد چیزی به اسم فوتبال زیبا نبینیم.
از وقتی گواردیولا روی نیمکت بارسا نشست و چیزی به اسم تیکی تاکا وارد لغت نامه فوتبالی شد روزهای تلخ و شیرین زیادی گذشته. روزهای شیرینش خیلی بیشتر بوده حداقل برای ما طرفدارای بارسا: بردهای ال کلاسیکو، قهرمانی های لالیگا و اروپا و ...
هرچند باختهای خیلی تلخی هم وجود داشته: باخت به اینتر میلان، باخت به رئال و ...
شاید روی کاغذ هنوز بارسا شانس خوبی برای پیروزی داشته باشه اما من ناامیدم. احساس می کنم اگر بارسا حذف بشه دیگه از تیکی تاکا و فوتبال ناب خبری نیست. من یقین دارم با شکست بارسا توی این بازی دوران یکی از بهترین تیمهای تاریخ هم به پایان می رسه. شاید رئال مادرید برای چند سال جای بارسا رو بگیره اما مطمئن نیستم به رئال مورینیو لقب یکی از بهترین تیم های تاریخ رو بدیم، که اگر مطمئن بودم تلخی شکست برام قابل تحمل بود.
من فکر می کنم فردا شب بارسا به زمین می افته و رسانه ها ، کارشناس ها و مردم و مردم و مردم با لذت تمام ادرار کلماتشون رو روی جنازه بزرگ بهترین تیم تاریخ می ریزند.
برای من رفتار و احساسات طرفدارای رئال و چلسی قابل درکه ، اما نمیتونم احساسات بقیه فوتبال دوستان رو درک کنم. شاید خیلی ها چند روزی خوشحال بشن اما وقتی فقدان تیکی تاکا پس از چند ماه حس بشه تصور می کنم همه ما برای لحظاتی هم که شده دلمون برای مالکیت هفتاد و چند درصدی یک تیم تنگ بشه.
احساس بدی دارم.
فکر می کنم اگر فرداشب بارسا بمیره تا مدتها در فراق فوتبال به سوگ بنشینم.
روزهای تلخی در انتظار فوتبال خواهد بود اگر بارسا بمیرد...