تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 10 از 19 اولاول ... 67891011121314 ... آخرآخر
نمايش نتايج 91 به 100 از 186

نام تاپيک: سریال سقوط یک فرشته

  1. #91
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    May 2008
    پست ها
    716

    پيش فرض

    شما رو چه حسابي ميگي سريال مقواس.

    يه دليل بيار!!!
    یه دلیل : موضوعش تکراریه.

    بازیگر متولیِ مسجد (همونی که سیده) اسمش "فرخ نعمتی"ـه، در صورتی که توی تیتراژ می نویسه، راوی: .....علیمردانی (اسمشو یادم رفته)
    در ضمن فکر نکنم هیچکدوم از شخصیتای داستان شیطان باشن. شیطان همون صداس که خودشم داره میگه من این کارو می کنم، من اون کارو می کنم. مثل خودِ شیطان که کارش اینه که آدمو وسوسه کنه.
    البته اینم نظر منه، حالا تا آخر ماه رمضان باید صبر کنیم ببینیم چی میشه.
    من حدس خودمو گفتم معمولا برایه اینکه بیننده هارو سورپرایز کنن میان یه شخصیت خنثی رو اخره فیلم طی یه عملیات شهادت طلبانه منفی میکنن
    شما آقای سفارتی عزیز نیستی؟ از جملت خودتو لو دادی ناقلا. من جیرانیم. چطوری فراستی؟
    ااا سلام فری
    توام تو این سایتایه مقوا میای؟

  2. این کاربر از J@viD بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #92
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2011
    محل سكونت
    یونان دست راست :d
    پست ها
    371

    پيش فرض

    یه دلیل : موضوعش تکراریه.
    نمیدونم چی بگم!

  4. #93
    آخر فروم باز h-blade's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    همدان
    پست ها
    1,486

    پيش فرض

    یه دلیل : موضوعش تکراریه.

    پس اينجور نتيجه ميگيريم كه هر سريالي موضوعش تكراري باشه ميشه مقوا!!!!!!!!!!!!!

  5. این کاربر از h-blade بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #94
    آخر فروم باز بی باک بی بال's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    جهنم
    پست ها
    2,654

    پيش فرض

    باز تو این سریال پلس رو خدا نشون ندادن که هم چیز می دونه
    Last edited by بی باک بی بال; 16-08-2011 at 23:09.

  7. #95
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم nar nia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,444

    پيش فرض

    «سزار» وارد مي‌شود
    گزارش ايسنا از پشت صحنه «سقوط يك فرشته»

    دود و آتش همه جا را پوشانده و چهره «حاجي» هم انگار آتش گرفته است. او درحالي كه مبهوت و عصباني است، زير لب چيزي مي‌گويد و مي‌رود.
    اين يك پلان از «سقوط يك فرشته» است؛ سريالي كه اين روزها در جاجرود تصويربرداري و از شبكه يك پخش مي‌شود.
    به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، از تهران تا جاجرود ـ لوكيشن اصلي سريال «سقوط يك فرشته» ـ حدود نيم ساعت راه است كه علي‌رغم گرماي تابستان به سرعت سپري مي‌شود. اعضاي گروه سريال، روزانه چندين بار اين فاصله را در خواب و بيداري و شب و روز در بين اتومبيل‌ها و كاميون‌هايي كه مسير تهران ـ مشهد را طي مي‌كنند، پشت سر مي‌گذارند.
    در حالي ‌كه در گرماي تابستان، جاده تهران ـ جاجرود را طي مي‌كنيم، مدير روابط عمومي گروه توضيح مي‌دهد كه اعضاي گروه روزانه 17 تا 18 ساعت كار مي‌كنند تا سريال ماه رمضان شبكه اول سيما به موقع آماده پخش شود.
    او همچنين ادامه مي‌دهد كه اعضا براي سرعت در تصويربرداري به دو گروه تقسيم شده‌اند و گروه دوم به سرپرستي حميد بهراميان هم به ضبط تصاوير مي‌پردازد.
    بالاخره در كمتر از يك ساعت به جاجرود مي‌رسيم و پس از چند دقيقه رانندگي در كوچه و خيابان‌هاي جاجرود، از سردر حوضچه پروش ماهي گذر كرده و با عبور از يك جاده خاكي به باغ اصلي كه گروه «سقوط يك فرشته» در آن مشغول به كار هستند، مي‌رسيم.
    هرچند عده‌اي از اهالي جاجرود در پشت‌ صحنه سريال حاضر هستند و روند توليد را از نزديك دنبال مي‌كنند اما جاجرود شهر كوچكي است كه زندگي روزمره ساكنان آن بدون توجه به گروه تصويربرداري ادامه دارد.
    ورودي باغ شبيه به پاركينگي است كه اتومبيل‌هاي زيادي در آن پارك شده است. وجود يك بنز الگانس با بازيگراني كه لباس پليس به تن دارند و از آفتاب سوزان تابستان به سايه درختان پناه برده‌اند، نشان مي‌دهد پليس نيز در سكانس‌هايي از سريال حضور دارد. در تمام مدت حضور ما آن‌ها منتظرند تا نوبت بازي‌شان برسد.
    ***
    لوكيشن سريال كه بازيگران در آن بدون توجه به اهالي شهر مشغول به كار هستند، باغ بزرگي است كه دو راه خاكي با درخت‌هاي چنار بلند در دو طرفش دارد و از وسط آن يك جوي آب عبور مي‌كند. يك ساختمان كوچك در وسط باغ بنا شده و اطراف آن نيز مزرعه‌هاي كوچك آفتابگردان قرار دارند. حوضچه پرورش ماهي هم در سمت ديگر باغ است. آب‌راه‌هايي كه در باغ تعبيه شده باعث مي‌شود صداي آرام‌بخش حركت آب از همه جاي باغ به گوش برسد؛ البته از آن سوي ديوار باغ نيز رودخانه‌اي عبور مي‌كند.
    در باغ، يكي از دو جاده‌ي خاكي را پايين مي‌رويم و از كنار ساختماني كه لوكيشن خانه علي و اتاق گريم در آن واقع شده و در آن سوي آن، حوضچه پرورش ماهي است، عبور مي‌كنيم.
    اين حوضچه پرورش ماهي پيش از اين هم لوكيشن سريال‌هاي ديگري مثل «شمس‌العماره» بوده است. بعد از مدتي پياده‌روي روي جاده خاكي باغ متوجه مي‌شويم گروه در قسمت ديگري از باغ مشغول تصويربرداري است. پس راه آمده را برمي‌گرديم و به آن سمت باغ مي‌رويم.
    در آن جا گروه مشغول آماده كردن يك صحنه براي تصويربرداري است. هنگام نزديك شدن به صحنه با ديدن دود و آتش و بوي آتش بيش از پيش متوجه مي‌شويم كه به پشت صحنه‌ي يك سريال ماورايي آمده‌ايم. همه جا را دود فرا گرفته و چند پُِشته از برگ خشك شده درخت در چند طرف جاده خاكي قرار گرفته است. تعدادي از اين پشته‌ها براي ايجاد دود و آتش، شعله‌ور شده‌اند.
    چند بشكه بزرگ نفت نيز در صحنه وجود دارد. اين بشكه‌ها پر از چوب و برگ شعله‌ور است تا دود و آتش بيشتري توليد كند. اعضاي گروه از چوب و برگي كه در اطراف درختان ريخته براي شعله‌ور كردن آتش استفاده مي‌كنند.
    مسعود رايگان در اين صحنه بازي دارد. او بايد به سمت آتش بيايد و درحالي كه دود و آتش او را احاطه كرده ديالوگي را بگويد.
    كارگردان پشت مانيتور مستقر مي‌شود. صحنه يك بار ثبت مي‌شود، اما در نماي نزديك از چهره‌ي مسعود رايگان يكي از چوب‌هاي داخل بشكه در كادر دوربين قرار مي‌گيرد، درنتيجه اين پلان بايد تكرار شود.
    ***
    پس از دستور كات، عوامل صحنه تعدادي از چوب‌ها را از داخل بشكه خارج و روي زمين خاموش مي‌كنند. يكي از عوامل تذكر مي‌دهد مواظب كابل‌هاي روي زمين باشند تا آتش‌سوزي نشود.
    اين صحنه چند بار تكرار مي‌شود. در پايان، نمايي نزديك از مسعود رايگان در ميان دود و آتش به ثبت مي‌رسد.
    با پايان اين صحنه، گروه به سرعت وسايل صحنه را جابه‌جا مي‌كنند. در همين حين يك سگ بزرگ سياه به نام «سزار» وارد صحنه مي‌شود. «سزار» در اين صحنه بازي دارد. او پيش از اين در «شمس‌العماره» هم بازي كرده است؛ سزار كمي عصباني به نظر مي‌رسد و ناآرامي مي‌كند. او انگار با هيچ كس سر شوخي ندارد حتي با خبرنگار ايسنا كه براي تهيه گزارش سر صحنه حاضر شده است. سزار ‌مرا غافلگير مي‌كند و ضربه محكمي با سرش به من مي‌زند كه باعث مي‌شود چند قدمي به جلو پرتاب شوم.
    سزار را به درخت مي‌بندند و به او آب مي‌دهند. شبنم مقدمي هم كه در اين سكانس با سزار بازي دارد وارد صحنه مي‌شود. قرار است در اين صحنه سزار را رها كنند تا به طرف دوربين بدود. به همه اخطار مي‌دهند كه با فاصله بايستند و اگر سزار به طرفشان آمد فرار نكنند چون در اين صورت سزار به آنها حمله خواهد كرد. صحنه چند بار تكرار مي‌شود و هر بار سزار به سمتي مي‌دود و عوامل صحنه مجبور مي‌شوند به دنبال او بروند.‌
    شبنم مقدمي درباره‌ي بازي در سريال‌هاي مناسبتي كه فشردگي‌هاي خاص خود را دارد، مي‌گويد: در سريال‌هاي مناسبتي زماني كه تايم كار بالا باشد، قطعا انرژي چندين برابري را از بازيگر و همه عوامل مي‌گيرد.
    اين بازيگر تلويزيون مي افزايد: در كل زماني كه بخواهيم يك كار خوب به روي آنتن ببريم بايد از همه لحاظ انرژي صرف كنيم، آن موقع است كه تمام خستگي‌ها از تن بيرون مي‌رود.
    در اين بين با مشاور انتظامي سريال هم صحبت مي‌كنم. او توضيح مي‌دهد كه «سقوط يك فرشته» يك سريال پليسي نيست اما صحنه‌هاي پليسي انتظامي آن در كلانتري 125 يوسف آباد تصويربرداري شده است. سپس مي‌گويد گاهي پليس مجبور به دخالت در اين سريال شده و روند بررسي مسائل به همان صورتي كه در واقعيت وجود دارد در سريال نيز به تصوير كشيده شده است. در حين صحبت من با سرهنگ، سزار چند بار به طرفمان مي‌آيد.
    ***
    از اين لوكيشن فاصله مي‌گيريم و به سمت ساختمان مي‌رويم. بعد از چند پله، پايين در انتهاي راهرو، لوكيشن اتاق علي ديده مي‌شود. ماهي‌هاي قرمزي كه روي ديوار نقاشي شده و يك سطل پر از ماهي مرده روي تاقچه جلب توجه مي‌كند. وسايل اتاق در يك موكت كهنه و تعدادي مقوا و روزنامه كه كف اتاق پخش شده خلاصه مي‌شود. اتاق كناري اتاق گريم است و خاطره اسدي ـ بازيگر نقش سارا ـ منتظر است تا گريم شود.
    يكي از عوامل صحنه درجريان آتش‌سوزي داخل باغ دچار سوختگي از ناحيه دست و صورت شده و در اتاق گريم در حال مداواست. در اين فرصت، خاطره اسدي در لوكيشن اتاق علي از نقش سارا و حضورش در سريال ماه رمضان شبكه يك مي‌گويد.
    او مي‌گويد نقش سارا را خيلي دوست دارد و عاشق كار كردن با بهرام بهراميان است. اسدي از همكاري با گروه «سقوط يك فرشته» خوشحال است و از كار با افرادي مثل مسعود رايگان، فرخ نعمتي و شبنم مقدمي اظهار رضايت مي‌كند.
    خاطره اسدي كه براي نخستين بار در يك سريال تلويزيوني بازي مي‌كند، «سقوط يك فرشته» را بهترين كارش چه در سينما و چه در تلويزيون مي‌داند. او فشردگي كارهاي مناسبتي ماه رمضان را بر كيفيت كارش به عنوان بازيگر موثر نمي‌داند و معتقد است در اين پروژه توانسته كارش را به خوبي انجام دهد.
    ***
    پس از گفت‌وگو با خاطره اسدي به سمت ديگر باغ مي‌رويم. تلاش‌هايمان براي صحبت با كارگردان، طراح صحنه و ديگر بازيگران به دليل فشردگي كار آن‌ها بي‌نتيجه مي‌ماند. گروه در حال جابه‌جا شدن براي يك صحنه جديد است. با شروع اين صحنه، بازديد ما هم به پايان مي رسد تا قبل از غروب آفتاب در تهران باشيم.

  8. #96
    پروفشنال Amirdb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    800

    پيش فرض

    یه سریالی ماه رمضون چند سال پیش میذاشت اسمشو یادم نمیاد.حسین یاری داخلش بازی میکرد که "داداشی" صداش میکردند!

    این سریال هم تقریبا مثل همونه!
    یه سری هستند میخوان زندگی یه سری دیگه رو خراب کنند .... موفق هم میشند بعد همینجوری ادامه داره ادامه داره تا قسمت آخر که یهو دستشون رو میشه و همه چیز به خوبی و خوشی تموم میشه!

    آخرش هم همشون (نیما و پریچهر) خار و ذلیل و زبون میشند و سارا به آغوش گرم خانواده بر میگرده!

  9. این کاربر از Amirdb بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #97
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2011
    محل سكونت
    یونان دست راست :d
    پست ها
    371

    پيش فرض

    وای جدا ترسناک بود ، من خودم ترسیدم
    اونجایی که ریحانه از نیما تعریف کرد رو نفهمیدم :|

  11. #98
    آخر فروم باز h-blade's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    همدان
    پست ها
    1,486

    پيش فرض

    عجب قسمتي بود امشب!! واقعا يه حرفي واسه گفتن داشت.


  12. #99
    آخر فروم باز بی باک بی بال's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    جهنم
    پست ها
    2,654

    پيش فرض

    چه جن بازاری بود امروز
    نیم ساعت سریال هست وسطش 10 دقیق تبلیغ 10 دقیق هم از قسمت قبل

  13. #100
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elahe_n12345's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    242

    پيش فرض

    وااای، چه قسمتی بود امشب ما که چراغا رو هم خاموش کرده بودیم توی تاریکی، جداً ترسناک بودااااااا

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •