یه چند تا راهنمایی کنید شاید تو دانشگاه معدلمون رفت بالا
یه چند تا راهنمایی کنید شاید تو دانشگاه معدلمون رفت بالا
سلام.من تقریبا جزء شاگرد اولام...راستش سر کلاس خیلی کم گوش میدم...بیشتر به بحث و گفتگو میپردازیم(غیر درسی).ولی بعد خودم خوب میخونم...اگه جایی هم مشکل داشتم از معلم سوال میکنم که اونم بعد از یکم غرغر کردن دوباره درسو توضیح میده
...خیلی سخت نیست . یکم تلاش میخواد.همین.
![]()
یه سوال ؟
برای خوندن درسهای معارف و ادبیات چه روشی (کنکوری) رو پیشنهاد میکنید
پارسال من تو سه تا درس دینی ادبیات و زبان فارسی افتادم ولی ریاضی
هجده و نیم گرفتم کلا با حفظیات مشکل دارم
شاگرد اول ها به دو دسته تقسیم می شن :
1 ـ اونایی که هوش و گیرایی بالایی دارن ...
2 ـ اونایی که حسابی تلاش می کنن . یا به قول معروف خر میزنن...
مثلا من خودم سال دوم دانشگاه یه هم اتاقی داشتم که از ساعت 5 صبح تا 2 شب در حال درس خوندن بود ولی من روزی 2 ساعت هم به زور می خوندم آخرش جفتمون حساب دیفرانسیل رو 18 شدیم . . .
بعضی آدم ها وقتی توی یه کلاسی اند که همه زرنگ تر از خودشونند، نا امید میشوند در حالیکه اگر توی یه کلاس خیلی ضعیف باشند و با نمره ی مثلا 14 شاگرد اول کلاس بشند روحیه میگرند... (در حالیکه توی کلاس فرضی اول با نمره ی 14 نفر آخرند...)
اینجور افراد بدترین نوع محصلان هستند، در واقع روحیه ی رقابت جویی ندارند
سلام دوستان
من خودم درس های حفظیم خوبه و 17-18یی میگیرم + زبانم خیلی توپهههههه 20 میشم همیشه
مهر ماه امسال هم میرم سوم دبیرستان
اما متاسفانه توی درس های محاسبتی میلنگم و به زور قبول میشم
از راهنمایی که بودم به کامپیوتر علاقه مند شدم و خیلی از کارای حرفه ای رو به راحتی یاد میگرفتم و انجام میدادم. و همین شد که اومدم رشته ی کامپویتر(هنرستان)اینجا همه خنگ بودند هیچ کس حتی نمیدونست یاهو چیه . حتی شاگرد اول کلاسمون هم نمیدونست .فقط کتاب رو میخوند!! تازه بهمون ویندوز XP یاد میدادن . کتاب افیسمون 2003 بود!! همه چی قدیمی بود اما من کتاب ویندوز 7 و افیس 2010 رو خریدم و یادشون گرفتم . چون علاقه داشتم . من همیشه پیش دبیر های درس های تخصصیمون حرف های بالاتر از درس میزدم . مثلا توی مبانی کامپیوتر داشت یک هارد رو توضیح میداد قسمت های مختلفش رو . بعد من گفتم این ها دو نوع اند IDE و SATA الان SATAII هم اومده ..... مارک های توی بازار WEStern . MAxtor . Segate هستند . خود معلم زیاد توی بازار نبود و ازش میپرسیدیم فلان قطعه چی خوبه توی بازار . میگفت من نمیدونم توی بازار نیستم.!!! حتی بچه های کلاسمون بهشون میگفتم من دارم یک طرح فتوشاپی میزنم واسه ی فلان شرکت . میخندیدن و باور نمیکردن . یه کراپ ساده هم بلد نیستند توی فتوشاپ . من هم برای همین همیشه در سطح خودشون باهاشون برخورد میکنم . وقتی دیدم اینجورین!!
. یا مثلا در درس ویژوال بیسیک . سوال های درباره ی زبان C از معلم میکردم . و حتی رو پروژه هایی جدا از درس سوال هایی درباره طراحی میکردم . و این ها باعث میشد که دبیرهامون میدونستند که ما به درس علاقه داریم!!!و خوشحال میشدن . همیشه این روش خوبیه حتی توی امتحانات باعث میشه بهت نمره بده!!
یا مثلا توی زبان . همه توی کلاس بهم میگن زبانکده رفتی؟؟؟حتی زبانم از شاگرد اول کلاسمون هم بهتر بود . تا یک چیز میگفت معلم . عین بلبل جوابش را میدادم!! من تا حالا توی عمرم زبانکده نرفتم . و نمیدونم چجوری زبانم خوبه؟مثلا برای امتحان 2-3 ساعت میخوندم و 20 میگرفتم . اما برای درس های محاسباتی فیزیک و ریاضی تمام روز رو میخوندم که قبول شم اخرش به زور 10-11یی میگیرم . من از وقتی که دبستان بودم یادمه توی ریاضی میلنگیدم . هنوز هم همینجوریه دلیلش رو هم پیدا نکردم . توی خانواده مون همه درسشون خوبه و شاگرد اولن . اما من شاگرد5-6 میشم . و توی درس ریاضی هم به شدت ضعف دارم . هنوز هم دلیلش رو پیدا نکردم!!؟؟!؟!؟
مثلا این یکی از ...خُل های کلاسمون . چند وقت پیش اومد بهم گفت. بهزاد من میخام برم یک جایی کار کنم . هرجا میرم بهم میگن باید بلد باشی ویندوز عوض کنی. بیا یادم بده.مثلا رشته ی کامپیوترهاااااا
![]()
Last edited by behzad74; 12-06-2011 at 12:07.
سلام
همه ی جر و دعواها و سوالها و بر سر همین یک کلمه هست
علاقه
این علاقه به درس رو چجوری در بعضیها از همون کودکی بوجود میاد یا اصلا باهاش بدنیا میان اما بعضیها با وجودیکه میدونند که تحصیل چقدر در تعیین سرنوشتشون اثر داره اما باز هم به درس چندان علاقمند نمیشند !!!!!
من از انگلیسی متنفر بودم اما از سوم راهنمایی با علم هوانوردی و پرواز و خلبانی و پرواز هواپیماهای رادیو کنترل و ساختن ماکتِ هواپیما آشنا شدم و تا سر حد مرگ عاشقش شدم و ارتباطشون با زبان انگلیسی باعث شد مثل برق تو انگلیسی پیشرفت کنم
Last edited by MOHAMMAD_ASEMOONI; 12-06-2011 at 19:05.
دقیقا من خودم هم از بس با کامپیوتر کار کردم و از اونجایی هم که کامپیوتر همش انگلیسیه . از اونجا کلمات جدید یاد گرفتم و البته خودم هم هنوز به انگلیسی علاقه مند ام!!
زمانی که من دانش آموز بودم یعنی بیش از 10 سال پیش ، سخت گیری ها زیادتر از حالا بود ولی خوب ، همه هم برای کنکور و اینها مثل حالا تلاش نمی کردن . من هم بقولی شاگرد اول بودم همیشه . صادقانه میگم کار نشد نداره ... اصلا جزییات و اینها هم نداره ... ! خدا رو شکر بخاطر ذهن و گیرایی بالا درسها رو راحت می فهمیدم و تمام وقت آزادم رو پای اینترنت و بازی و غیره می گذروندم ولی باز شاگرد اول بود . بعضی دوستان هم داشتم که بیشتر از من تلاش می کردن و اونها هم حالا با هر مقدار تیزهوشی که داشتن همیشه نمراتشون عالی بود .
پس یا اینه ، یا اون ... اصلا پیچیدگی هم نداره .
بعد هم دوستان دوران دانش آموزی سریع میاد و می گذره ، لیسانس ، بعد هم مستر بعد هم دکترا و ... همت داشته باشید کافیه .
شاد و پیروز باشید .
غلطه غلط غلوطه غلطه!!بله . کاملا درسته . شاگرد اول با یک کمله ی دیگه همیشه با هم میاد : درس خوان .
من شاگرد اول نیستم!! یعنی هستم ولی نه شاگرد اولی که واقعا باید باشم!!
راستش من از اونایی هستم که لای کتاب رو باز نمیکنم!!
تمام ابتدایی،معدلم 20 بود(شاهکاره کردم!!)
کل راهنمایی معدلم 20 بود!!
دبیرستان اما به 18 رسیدم!!
الان ترم 2 داشنگاه هستم!!
یه سال قبل از اینکه برم کلاس اول،تو موسسهی توحید ایلام،کلاس زبان رفتم!! الان سطح زبانم در حد تخصصی هستش و با خوندن متون و اخبار و مقالات در صورتی که خیلی تخصصی نباشن،تقریبا هیچ مشکلی ندارم و 90 درصد فیلم ها رو متوجه میشم!!
زبانم هیچوقت 20 کمتر نشده،ولی عمرا لاش رو هم باز نکردم!!
برنامه نویسی رو 4 ساله دارم غیر حرفه ای کار میکنم!!سر کلاس وقتی استاد داره درس میده،تقریبا فقط من میفهمم داره از چی حرف میزنه و بقیه فقط نیگا میکنن!!(جدی میگم حمل بر خود بزرگ بینی نشه!!) به خاطر اینکه وقتی استاد داره میگه کلاس،من دقیقا میدونم داره چی میگه،واسه همین وقتی اون میگه ک،من تا اخرش رو رفتم،و خیلی ها سر کلاس،تو همون ک هستن هنوز و برخی سوال براشون ایجاد میشه که این ک رو استاد داره اشتباه میگه و احتمالا داره از ساختار حرف میزنه!!احتمالا داره انگلیسیشو بد تلفظ میکنه!!
لای کتاب برنامه نویسی رو هم باز نمیکنم،با اینکه کلی منبع دارم،ولی اینجوری نیست که 24 ساعته سرم رو کتاب باشه!!شاید هفته ای نیم ساعت هم نخونمشون!!
کتاب های مربوط به شبکه و ساختمان و ... که تخصصی هستن هم به همین شکل!! چون اشنایی قبلی دارم،میتونم ایده ای برای حل مسائلی داشته باشم که استاد تازه میخواد درسشون بده...
ولی حقیقتش،تو درس هایی مثل عربی و اندیشه،با کمک بند پ قبول شدم!! از همون کلاس اول ابتدایی تا الان...مطلقا از این دو درس خوشم نیومده!! یادمه همیشه پول میدادیم به معلما که تو دینی و قران قبولم کنن،بعدش عربی اضافه شد!!(با اینکه راهنمایی و دبیرستان مدرسه ی نمونه بودم،ولی معلم ها با توضیح های خانوادم توجیه میشدن که بیخیال اون یه درس من بشن!!) الان توی امتحان هر کدوم از این درس ها،نیم هم نمیگیرم!!
امتحان های ترم قبل،شاید کلا یه ساعت برا کل درس ها خوندم،ریاضی 1 نیم ساعت -45 دقیقه،و ریاضی 2 هم یه ربع!! هر دو درس رو با نمره ی 15 و 16 قبول شدم!!من حافظه ی خوبی دارم،تو سر کلاس استاد هرچی بگه،تا بمیرم یادم هست!!البته اگه گوش بدم و بدونم داره درباره ی چی حرف میزنه!!
دختر خاله ی من،شاگرد اول واقعیه!! اون هیچوقت کارنامه اش رو با نمره ای زیر 20 ندیده!! الان دیگه داره فوق دیپلمش رو میگیره!!
ولی،نکته ای که بین من و اون هست اینه که من همه جور تفریحی کردم،ولی اون تمام این عمر لامصبش رو داشته کتاب میخونده!!
گاهی بعضی از کتاب ها رو دقیقا میدونه فلان سوال،تو کدوم صفحه هستش!! مخصوصا درس هایی مثل عربی و زبان انگلیسی رو!!
شاگرد اول ها،شاگرد اول به دنیا میان!! با خر خونی کردن،هیچی نمیشید!!
من برا کنکور مطلقا درس نخوندم و قبول شدم،دختر خاله ام یه سال خر خونی کرد،قبول شد!! رتبه های جفتمون تقریبا مثل هم بود،(اون عربی و دینی و اینا رو خوب زد!!)
بعدشم،شاگرد اول بودن،چیزی نیست که کسی بخواد دنبالش باشه!! کلی دردسر داره..مثلا من کتاب زبانم رو دادم یکی از خانوم ها که فکر میکرد من تو کتابم یه جوری نوشتم که میتونم اونجوری سر کلاس بخونم و ترجمه کنم!!بیچاره الان که دیده کتابم مطلقا سفیده و حتی کارخونه هم یکی دو صفحه متن توش گذاشته بود که من اونا رو هم پاک کردم،دیگه کتاب رو بر هم نمی گردونه!!الان همش می ترسم که قبل از امتحان،فرصت نباشه یه دور دیگه متون رو بخونم و چون برا هر امتحانی،برا یاد اوری لازمه که یه دور روزنامه خون کنم که شاید 5 مین هم نباشه!! ولی الزامیه و جزو حساب و کتاب نمیشه!!
صبح اول وقت،درس بخونین تو حافظه خوب جا میگیره!!
دقیقا..سرکلاسشون خودت رو سطح بالا نشون بدی،بهت مثل نقل و نبات نمره میدن!!البته حواست باشه هیچوقت معلم هات به اندازه ی تو نمیدونن!!معلم ها و اساتید این مملکت،اخرین اطلاعی که دارن،بر میگرده به همون دوران دانشجویی خودشون و زیاد اپدیت نیستن!!برا همین،اگه چیزای جدید براشون پیاده کنی و سر کلاس حس کنن که تو بیشتر از اونا حالیته،برخورد قاطع میکنن!!مخصوصا دانشگاه!!کلی استاد سر این مسئله من عوض کردم!!این روش خوبیه حتی توی امتحانات باعث میشه بهت نمره بده!!
کنسول که میدونی چیه؟! به دانشجوی فوق لیسانس برنامه نشون دادم(خدایی برنامه در حد منچستر بود!!) گفت با چی نوشتی؟ گفتم با کنسول!(من عادت دارم اکسپلورر ویندوز رو ببندم موقع اجرای برنامه های خودم!) طرف چند بار کلید ویندوز رو زد(قاعدتا هیچ اتفاقی نمی افته چون اکسپلورر بسته هست!!) بعد گفت ااااااااااااااااااه!! واقعا با کنسول نوشتی؟!!!رفیقم خندید و گفت داداش،برا کنسول نوشتن باید واسه پیکسل ها برنامه نویسی بکنه!به نظرت میکنه؟!!(توجه کن که طرف داشنجوی فوق لیسانس نرم افزاره و 2 ساله که تخصصی ایمیج پراسسینگ سی شارپ کار میکنه!! اگه بپرسی ایمیج پراسس چیه،میفهمی طرف سطح علمیش چقد باید باشه!!) 40% دانشجوی همکلاسی من،ویندوز عوض کردن بلد نیستن(کسی یادشون نمیده واقعا....تو داشنگاه چیزی به اسم سیستم عامل معنا نداره!!همه با یه ویندوز نصب شده شروع میکنن...انگار نه انگار این سیستم عامل توش حق انتخاب هست!)هرجا میرم بهم میگن باید بلد باشی ویندوز عوض کنی. بیا یادم بده.مثلا رشته ی کامپیوترهاااااا
Last edited by senaps; 13-06-2011 at 19:31.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)