تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 10 از 53 اولاول ... 6789101112131420 ... آخرآخر
نمايش نتايج 91 به 100 از 529

نام تاپيک: کاريکلماتور

  1. #91
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M A R S H A L L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    [Sin City]
    پست ها
    506

    پيش فرض

    سالهاست که کاممان را با حقیقت های تلخ شیرین می کنیم

    بخاطر افکار فسیل واری که داشت, جشنواره فسیلی راه انداخت

    آنقدر فکرش دست نخورده ماند, که کارتونک بست

    بخاطر افکار عتیقه ای که داشت, مغزش را به موزه سپرد

    مغز کوچکش در فضای جمجمه اش, لق میزند

    چراغ راهنما از بس كه چشمك زد، مژه هايش ريخت

    تا دو كلمه حرف حساب زدم، چرتكه لبخند زد!

    وقتي بچه را از شير گرفتند، عاشق بستني شد

    وقتي بهمن سقوط مي كنه، اسفند بالا مي ره!

    لامپ از ذوق روشن شدن سوخت

    بيکاری هم، خودش يک کار است، افسوس که تعطيلی و مرخصی ندارد

    پرنده‌ای که فريب مترسک را بخورد، از گرسنگی می‌ميرد

    ماهی تنها جانوری است که به‌راستی دل به‌دريا می‌زند

    پرنده گوشه‌گير، روی شانه مترسک لانه می‌سازد

  2. #92
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hepco's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    Arak
    پست ها
    460

    پيش فرض

    چقدر خواستم اشك تو را بخندانم ،
    اما تو بغض كردي و نم نم از خودت گفتي
    !

  3. #93
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    يک نخ سيگار کشيدم ... هر کس ديد گفت : چه نقاش زبردستي !!!

  4. #94
    داره خودمونی میشه salma_ar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    163

    پيش فرض

    -برای‌این‌که پرنده خیالش به پرواز در نیاید، با‌‌‌لهایش را چید.
    -از ترس مجازات ، افکار عریانش را حجاب پوشاند.
    -آن قدر تند صحبت کرد ، زبانش سوخت.
    -گربه ها عاشق آدم هایی هستند که در زندگی دیگران موش می دوانند .
    -پزشک ناشی ، به جای تب بر قیچی تجویز می کند .
    -اسپند دود می کنم که چشمم ، کسی را نخورد .
    -به نارنجک بدون ضامن ، وام نمی دهند .

  5. #95
    آخر فروم باز raptor22's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    Te
    پست ها
    1,721

    11 كاريكلماتور

    گربه نگاهش را با ماهي ميزان ميكند.
    تا ضديخ در كاسه سرم نريزم به قطب شمال فكر نمي كنم.
    قفسي كه فكر پرنده نتواند در آن پرواز كند هنوز ساخته نشده است.
    گربه خجالتي وقتي مي خواهد ماهي بگيرد دستش را جلوي صورتش مي گيرد.
    حتي حاضر نيستم مسوليت نوشته هاي روي سنگ قبرم را قبول كنم.

    پرويز شاپور

    -----------------

    ابر زياد اشك آسمان را در مي آورد.
    دنبال خط كشي ميگردم كه عمق فاجعه را اندازه بگيرد.
    رودخانه براي با نمك شدن به دريا مي ريزد.
    پاييز لانه كلاغ ها را لو ميدهد.

    حسين گودرزي

    --------------------

    از نزديك ترين فاصله كلاهم را به احترام حاصل جمع آرا بر ميدارم.
    بعد از گمانه زني ، با چانه زني به زير آب زني مشغول شدم.
    پس از نامزد شدن در انتخابات به دنبال عروس ميگردم.
    با اكثريت مطلق آرا راي نياوردم.

    مهدي فرج الهي

    ------------------------

    به نقل از ماهنامه گل آقا

  6. #96
    کاربر فعال انجمن ادبیات m_kh111's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    297

    پيش فرض کاریکلماتور

    عواطف و احساسات آنقدر یخ شده اند که کارخانه های یخچال سازی و فریزر سازی ورشکست شده اند.
    برای اینکه بخندد افکارش را قلقلک میداد.
    محبت تنها جوشکاری است که دلهای شکسته را مجانی جوش میدهد.

  7. #97
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    واژه كاريكلماتور اولين بار توسط احمد شاملو بر روي نوشته هاي پرويز شاپور نهاده شد
    (توضيح اينكه پرويز شاهپور شوهر فروغ فرخزاد بوده وفرزندش كاميار ثمره اين ازدواج است )

    چند نمونه از كاريكلماتورهاي پرويز شاپور در اين تايپيك:

    - وقتي عكس گل محمدي در آب افتاد ماهيها صلوات فرستادند.
    - اگر بخواهم پرنده اي را محبوس كنم قفسي به بزرگي آسمان ميسازم .
    - به عقيده گيوتين سر آدم زيادي است .
    - به ياد ندارم نابينائي به من تنه زده باشد .
    - وقتي بهار ديد با دسته گل انتظارش را ميكشم بابت چيدن گلها مرا سرزنش كرد .
    - واژه سلام متواضعترين واژه هاست
    - با اينكه گلهاي قالي خار ندارند اغلب مردم با كفش روي آن راه ميروند.
    - قلبم پر جمعيت ترين شهر دنياست .

  8. #98
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    به حال موجودی اشک میریزم که می خواهد با زنگ ساعت از خواب غفلت بیدار شود.
    *عاشق سکوتی هستم که از فریاد تقاضای پناهندگی میکند.
    *عمر هزار پا کفاف بستن بند کفشهایش را نمیدهد.
    *سقوط در آبشار آبتني ميکند.
    *مسافر منزوي در جاده متروک سفر میکند.
    *گامهایم صدای پایت را نها نمیگذارند.
    *عاشق پرنده ای هستم که ازادیش را با آب و دانه معاوضه نمی کند.
    =================================

  9. #99
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    نمی دونم از كی هستند اما از توی نت خیلی قبل ها جمع اوری كرده بودم!!


    پرواز را نمی شناخت ، هر چه بالاتر رفتم در نگاهش کوچکتر شدم
    قرص ماه را به جای مسکن خوردم !!

    به روی افکار خوابیده ام لحاف انداختم !!

    با یک نسخه از کتابم به داروخانه رفتم !!

    برای رام کردن طبیعت وحشی ، مربی استخدام کردم !!
    مدادي که کلفت بنويسه سرشو مي تراشن*



    * عينکي که رو چشم نباشه فرصت ديدن نداره*



    *پاي ميز محاکمه تو کفش سياستمردا نميره*
    ____________________________________________

  10. #100
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    تا شقایق هست، زندگی باید کرد.
    در چراگاه نصیحت، گاوی دیدم سیر.
    چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
    حیات، غفلت رنگین یک دقیقه‌ی"حواست"
    و اگر مرگ نبود، دست ما در پی چیزی می‌گشت.
    پرده را برداریم/ بگذاریم که احساس، هوایی بخورد.
    من گدایی دیدم، در‌به‌در می‌رفت و آواز چکاوک می‌خواست.
    لب دریا برویم/ تور در آب بیندازیم و بگیریم طراوت را از آب.
    بهترین چیز، رسیدن به نگاهی است که از حادثه‌ی عشق، تر است.
    کسی نیست/ بیا زندگی را بدزدیم، آن‌وقت/ میان دودیدار قسمت کنیم.
    من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن/ من ندیدم بیدی، سایه‌اش را بفروشد به زمین.
    به سراغ من اگر می‌آیید/ نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد/ چینی نازک تنهایی من.
    زندگی رسم خوشایندی است/ زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ/ پرشی دارد اندازه‌ی عشق.
    من قطاری دیدم، فقه می‌برد و چه سنگین می‌رفت/ من قطاری دیدم، که سیاست می‌برد و چه خالی می‌رفت.
    من به اندازه‌ی یک ابر دلم می‌گیرد/ وقتی از پنجره می‌بینم حوری/ دختر بالغ همسایه/ پای کمیاب‌ترین نارون روی زمین/ فقه می‌خواند
    ______________________

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •