تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 10 از 10 اولاول ... 678910
نمايش نتايج 91 به 100 از 100

نام تاپيک: متن ترانه های ایرانی

  1. #91
    Super VIP Mehran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    -• برنابلا
    پست ها
    11,405

    پيش فرض

    متن ترانه
    شد خزانه لطفا
    سلام دوست گرامی

    تاپیک را اشتباه آمده اید برای یافتن پاسخ دلخواهتان به آدرس زیر بروید...دوستان برآوردنده ی نیازتان خواهند بود...

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    موفق و برقرار باشید
    با تشکر مهران ...

  2. این کاربر از Mehran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #92
    آخر فروم باز Rahe Kavir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    تواغوش يار
    پست ها
    1,509

    پيش فرض



    ابي - ترانه هيچ تنها وغريبي طاقت چشمات نداره
    هيچ تنها و غريبي طاقت چشمات و نداره
    هر چي دريا رو زمينه
    قد چشمات نمي تونه
    ابر باروني بياره
    ||: وقتي دلگيري يو تنها
    غربت تمام دنيا
    از دريچه قشنگ
    چشم روشنت مي باره :||2
    نمي تونم غريبه باشم
    توي آيينه چشمات
    تو بذار که من بسوزم
    مثل شمعي توي شبهات
    توي اين غروب دلگير جدايي
    توي غربتي که همرنگ چشات
    هميشه غبار اندوه روي گلبرگ لبات
    حرفي داري روي لبهات؛اگه آه سينه سوزه
    اگه حرفي از غريبيت اگر گرماي تموزه
    تو بگو به اين شکسته قصه هاي بي کسيت و
    اضطراب و نگرانيت حرفهاي دلواپسيت و
    نمي تونم غريبه باشم توي آيينه چشمات
    تو بذار که من بسوزم مثل شمعي توي شبهات
    نمي تونم تمي تونم
    نمي تونم نمي تونم
    </SPAN>

  4. #93
    داره خودمونی میشه DoyenMagician's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    خانه ی من در انتهای جهان است
    پست ها
    94

    12 گوگوش-دیگه اشکم واسه من ناز میکنه

    دیگه اشکم واسه من ناز میکنه

    کاشکی تاریکی میرفت فردا میشد صبح میشد چشمون تو پیدا میشد
    لبای ناز تو با قصه ی عشق مثه گلهای بهاری وا می شد

    تا دلم شکوه رو آغاز میکنه دیگه اشکم واسه من ناز میکنه

    یادته قول دادی پیشم میمونی قصه ی عشق زیر گوشم می خونی
    نمیدونست دل وا مونده ی من که تو رسم بی وفایی می دونی

    تا دلم شکوه رو آغاز میکنه دیگه اشکم واسه من ناز میکنه

    هنوز از عشق تو لبریز تنم عاشق چشمون ناز تو منم
    نمیدونم چرا من هم مثه تو نمیتونم زیر قولم بزنم


    تا دلم شکوه رو آغاز میکنه
    دیگه اشکم واسه من ناز میکنه

  5. #94
    داره خودمونی میشه DoyenMagician's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    خانه ی من در انتهای جهان است
    پست ها
    94

    10 گوگوش - هجرت

    هجرت

    با سقوط دستای ما در تنم چیزی فرو ریخت
    هجرتت اوج صدامو از فراز شاخه آویخت
    ای زلال سبز جاری جای خوب غسل تعمید
    بیتو باید مرد و پژمرد زیر خاک باغچه پوسید

    فصلی که من با تو ما شد فصل سبز خواهش من
    فصلی که ما بی تو من شد فصل خاکستری من

    تو بگو جز تو کدوم رود ناجیه لب تشنگی بود
    جز تو آغوش کدوم باد سایه گاه خستگی بود
    بی تو باید بی تو باید تا نفس دارم ببارم
    من برای گریه کردن شونه هاتو کم میارم
    چشم تو با حق حق من با شکستن آشنا نیست
    این شکستن بی صدا بود هر صدایی که صدا نیست

    ای رفیق نا خوشی ها این خوشی باید بمیره
    جز تو همراهی ندارم تا شب از من پس بگیره
    با تو بدرود ای مسافر حجرت تو بی خطر باد
    پر تپش باشه دلی که خون به رگهای تنم داد

  6. #95
    داره خودمونی میشه DoyenMagician's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    خانه ی من در انتهای جهان است
    پست ها
    94

    11 گوگوش-حرف

    حرف

    اگه سبزم اگه جنگل اگه ماهی اگه دریا
    اگه اسمم همه جا هست روی لبها تو کتابا
    اگه رودم رودِ گنگم مثه مریم اگه پاک
    اگه نوری به صلیبم اگه گنجی زیر خاک
    واسه تو قدِ یه برگم پیشه تو راضی به مرگم

    اگه پاکم مثه معبد اگه عاشق مثه هندو
    مثه بندر واسه قایق واسه قایق مثه پارو
    اگه عکسه چهل ستونم اگه شهری بی حصار
    واسه آرش تیر آخر واسه جاده یه سوار
    واسه تو قدِ یه برگم پیشه تو راضی به مرگم

    اگه قیمتی ترین سنگ زمینم توی تابستون دستای تو برفم
    اگه حرفای قشنگ هر کتابم برای اسم تو چنتا دونه حرفم
    اگه سیلم پیش تو قدِ یه قطره اگه کوهم پیش تو قدِ یه سوزن
    اگه تنپوش بلند هر درختم پیشه تو اندازه ی دکمه ی پیرهن
    واسه تو قدِ یه برگم پیشه تو راضی به مرگم

    اگه تلخی مثه نفرین اگه تندی مثه رگبار
    اگه زخمی زخمه کهنه بغض یک در روبه دیوار
    اگه جام شوکرانی تو عزیزی مثه آب
    اگه ترسی اگه وحشت مثه مردن توی خواب
    واسه تو قدِ یه برگم پیشه تو راضی به مرگم

  7. #96
    داره خودمونی میشه DoyenMagician's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    خانه ی من در انتهای جهان است
    پست ها
    94

    4 گوگوش-

    کج کلاه خان

    ابرو به من کج نکن کج کلاه خان یارمه
    خوشکلمو خوشکلم دلها گرفتارمه
    یکی زد و گریه سوارم هیچکجا رغیب ندارم
    عاشق اسب سفیدم دختری چابک سوارم
    گیسو نگو کمنده والا چینگا چینگا بلند والا

    چشمامو تو اون چشات وقتی خمار میکنم
    دل اگه سنگم باشه اونو شکار میکنم
    .........
    تاکه پریشون بشی زلف پریشون بشم
    از نوک پا تا به سر عشوه فراوون دارم.
    .....


    کوچه ها

    خاطرم آید که شبها با تمام آرزوها
    بوسه بر لبهای تشنه میزدیم اما دریغا
    میروم غمگین و خسته با تنی سرد و شکسته
    میروم اشکی بریزم با دلی در خون نشسته
    کوچه ها ای کوچه ها کوچه های آشنا
    بشنوید بحر خدا این قصه ی درد مرا
    می کشم بر دوش خود کوله بار غصه را
    با غمی بی انتها آخر مرا کرده رها
    کوچه ها شاید نداند اینچنین دلگیرم امشب
    این همه افسرده حالم ای خدا میمیرم امشب.
    اگه بمونی اگه نمونی

    اگه بمونی...
    خورشیدو از اون بالا میارم برات خوب میدونی
    اگه بمونی
    اگه بمونی
    میبندم یه دستبند بلور از اشک گرم و پر نور
    داره دستای پر از غرور میگیرم عکس ماهو از آب
    از لبم تنگ شراب هدیه میارم برات تو خواب
    پر میشه صحرا از شبای ما میرن از چمونم ابر سیاه
    اگه بمونی
    اگه بمونی


    اگه نمونی
    اگه نمونی
    شب میاد نور اسیره دیونه میمیره دل میگیره
    اگه نمونی
    اگه نمونی
    میمیره ستارم تو هوا روز میشه سرد و سیاه گریه میکنن باز پریا
    چشمامو میدم به ماهی یا دستامو میدم به دریا میرم از چشم تنگ دنیا
    ماهیه عشقم میشینه به خاک از روی دنیا نامم میشه پاک
    اگه نمونی
    اگه نمونی
    اگه نمونی


    بیزار

    منم این خسته دله درمانده به تو بیگانه پناه آورده
    منم آن از همه دنیا رانده در رهت هستیه خود گم کرده
    از ته کوچه مرا می بینی اما در می بندی
    شاید ای با غم من بیگانه بر من از پنجره ای میخندی
    باتو حرفی دارم خسته ام بیمارم
    جز تو ای دور از من از همه بیزارم

    گریه کن گریه نه بر من خنده یاده من باشو دل غمگینم
    پاکیم دیدی و رنجم دادی من به چشم خودم این می بینم
    خوبه دیروزیه من در بگشا که بگویم ز توهم دل کندم
    خسته از اینهمه دلتنگیها در تو هم عشق و وفا می خندد
    باتو حرفی دارم خسته ام بیمارم
    زیر لب می گویم از تو هم بیزارم



    کاش من جایه تو بودم

    ای که دنیایش تو هستی قلب پر مهرم شکستی
    آمدی جایم گرفتی در کنار او نشستی
    کاش من جای تو بودم
    قصه میگوید برایت از امید و ارزوها
    مینشیند روبرویت با نگاهی پر تمنا
    کاش من جای تو بودم
    مینشینی در کنارش آن شب خوب عروسی
    شادی از اوای تقریر آن سرور و دیده بوسی
    کاش من جای تو بودم
    در عقیقه دیدگانت می نشیند نقش فردا
    میرود از شهر قلبت تک سوار درد و غم ها
    کاش من جای تو بودم


    نفس

    اگه حتی بین ما فاصله یک نفسه،نفسه منو بگیر
    برای یکی شدن اگه مرگ من بسه،نفس منو بگیر
    ای تو هم سقفه عزیز ای تو هم گریه ی من
    گریه هم فاصله بود گریه ی آخر ما آخر بازی عشق ختم این قایله بود

    فصل گر گرفتن عشق در تنور هر نفس
    غم نه اما کم که نیست هم شبه تازه ی تو ترکشه پر تیرِ عشق
    سنگه سنگر هم که نیست
    خوبه دیروز و هنوز طرحی از من بر صلیب روی تنپوشت بدوز
    وقت عریانیه عشق با همین طرح حقیر در حریق تن بسوز

    پلک تو فاصله ی دست کاغذ و غزل
    منو عاشقانه بود رستن از پیله ی خواب
    ای کلید قفل شعر خوده شاعرانه بود

    اگه حتی بین ما فاصله یک نفسه،نفسه منو بگیر
    برای یکی شدن اگه مرگ من بسه،نفس منو بگیر
    از ته چاه سکوت تا بلندای صدا
    یار ما بودی عزیز در تمام طول راه
    با من عاشق ترین همصدا بودی عزیز

    حدس رو گردان شدن از منو از ران ما
    باور بی یاوری روزه انکار نفس روزه میلاد تو بود
    مرگ این خوش باوری
    خوبه دیروز و هنوز طرحی از من بر صلیب روی تنپوشت بدوز
    وقت عریانیه عشق با همین طرح حقیر در حریق تن بسوز

    ای تو هم سقفه عزیز ای تو هم گریه ی من
    گریه هم فاصله بود
    گریه ی آخر ما آخر بازی عشق ختم این قایله بود

    شهریار:
    تو بگو غیبت دست ، تو بگو غیبت دست
    غیبت هرچه نفس بین ما بین ما فاصله نیست
    غیبت اخر تو غیبت آخر تو
    کوچ مرغان صدا ختم این قایله نیست ختم این قایله نیست

    گوگوش:
    اگه حتی بین ما فاصله یک نفسه،نفسه منو بگیر
    برای یکی شدن اگه مرگ من بسه،نفس منو بگیر



    بمان بمان

    بمان برای من بمان دو چشمت اسمان من
    ببین ترانه ی وفا نشسته بر لبان من
    بیا که جز تو بیوفا ندارم آرزو به سر
    سفر نکن بیا مرا به شهر آرزو ببر
    بیا که با تو زنده ام امید و آرزوی من
    ببین که بیتو خسته ام بیا بیا به سوی من
    بیا که جز تو بیوفا ندارم آرزو به سر
    سفر نکن بیا مرا به شهر آرزو ببر
    بمان برای من بمان امید دلنواز من
    بگو به من بگو به من چرا تو خسته ای ز من
    بیا که جز تو بیوفا ندارم آرزو به سر
    سفر نکن بیا مرا به شهر آرزو ببر
    در انتظار دیدنت به دشت غم نشسته ام
    رها مکن دل مرا بیا که دل شکسته ام
    بیا که جز تو بیوفا ندارم آرزو به سر
    سفر نکن بیا مرا به شهر آرزو ببر

    قصه ی بره و گرگ

    بیا تا برات بگم آسمون سیاه شده
    دیگه هر پنجره ایی به دیواری وا شده
    بیا تا برات بگم گل تو گلدون خش شده
    دست سردم تا حالا دست گرمی ندیده
    بیا تا مثل قدیم واسه هم قصه بگیم
    گم بشیم تو رویا ها قصه از غصه بگیم
    بیا تا برات بگم قصه ی بره و گرگ
    که چه جور آشنا شدند توی این دشت بزرگ
    آخا شب بود میدنی بره گرگو نمی دید
    بره از گرگ سیاه حرفای خوبی شنید
    بره ی تنها رو گرگ به یه شهر تازه برد
    بره تا رفت تو خیال گرگ پرید و اونو خرد
    بره باور نمیکرد گفت شاید خواب میبینه
    ولی دید جای دلش خالی مونده تو سینه
    بیا تا برات بگم تو همون گرگ بدی
    که با نیرنگ و فریب به سراغم اومدی

  8. #97
    پروفشنال jigar-tala's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    شمال
    پست ها
    577

    پيش فرض

    داریوش تلنگر

    نه زمين خاکِ قديمی نه هوا همون هواست
    تاچشام کار ميکنه هرچی که مونده نا بجاست
    داره از قبيله ما یکی يکی کم ميشه
    هرچی دوست داشتمو دارم راهی عدم می شه
    مثل ابرای زمستون دلم از گريه پره
    شيشهء نازک دل منتظرِ تلنگره


    غم سفره های خالی دستای نحيف مردم
    داغ شلاق جهالت به تن شريف مردم
    غم اعدام ستاره انهدام سرو آزاد
    تيرباران شقايق باغبانی کردن باد
    همه قطره های خونی که به خاکم شده فرياد
    همه اين هایی که گفتم بغض هرروزمنه
    منو درمن ميشکنه
    مثل ابرای زمستون دلم از گريه پره
    شيشهء نازک دل منتظرِ تلنگره

  9. #98
    پروفشنال jigar-tala's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    شمال
    پست ها
    577

    پيش فرض

    داریوش راه من


    اینک زیر نورافکن اوج شعرمن آخرین پرده قصه ، قصۀ مردی که غرورش را رها نکرده
    هر چه ، هرچه که بود مثل فانوس گرم و روشن بود مثل هیچکس نبود شبیه من بود،
    چون پرنده اگر لرزیدم زیر باران، اگر ترسیدم وحشتم را به تو بخشیدم ،سقوطم را به چشم دیدم حال فهمیدم چه دل شکن بود ،
    این راه من بود، این راه من بود،
    این راه من بود، این راه من بود
    صد آه اگر کشیدم سایه ای را سر نبریدم
    صد بار اگر بوسیدی من هزاران بار بوسیدم
    زخم چین پیرهن هدیۀ دوست وقتن رفتن بود هرگز برنگشتم این راه من بود، این راه من بود، این راه من بود، این راه من بود
    خواب خوب بی قفس بودم بی تو رفتم با تو برگشتم خواب خنده لحظه به لحظه آخر خون ته شکنجه این تمام خواب وطن بود
    این کار من بود ، این کار من بود
    در هم بودم بر هم بودم اما خود خودم بودم ،
    در هم بودم بر هم بودم اما خود خودم بودم
    سایه بودم شبنم بودم زخم گل را مرهم بودم کارم از نو سرزدن بود
    این راه من بود ، این راه من بود،
    این راه من بود، این راه من بود
    صد آه اگر کشیدم سایه ای را سر نبریدم صد بار اگر بوسیدی من هزاران بار بوسیدم
    زخم چین پیرهن هدیۀ دوست وقتن رفتن بود هرگز برنگشتم
    این راه من بود، این راه من بود،
    این راه من بود، این راه من بود

  10. #99
    داره خودمونی میشه DoyenMagician's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    خانه ی من در انتهای جهان است
    پست ها
    94

    12 گوگوش – پل

    گوگوش – پل

    برای خواب معصومانه ی عشق کمک کن بستری از گل بسازیم
    برای کوچ شب هنگام شب وحشت کمک کن با تن هم پل بسازیم
    کمک کن سایه بونی از ترانه برای خواب ابریشم بسازیم
    کمک کن با کلامه عاشقانه برای زخمه شب مرحم بسازیم

    بزار قسمت کنیم تنهاییمونو میونه سفره ی شب تو با من
    بزار بین منو تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن(2x)

    تورو میشناسم ای شب گرده عاشق تو با اسمه من آشنایی
    از اندوه تو و چشم تو پیداست که از ایل و تبار عاشقایی
    تو رو میشناسم ای سر در گریبون قریبگی نکن با هق هق من
    تن شکستتو بسپار به دسته نوازش های دستِ عاشقه من

    کسی به یاد مریم های پرپر کسی تو فکر کوچ کفترا نیست
    به فکر عاشقای دربه در باش که غیر از ما کسی به فکر ما نیست (2x)

    به دنبال کدوم حرف و کلامی سکوتت گفتنه تمامِ حرفاست
    تورو از تپش قلبت شناختم تو قلبت،قلبه عاشقای دنیاست
    تو با تنپوشی از گلبرگ و بوسه منو به جشنه نور و آیینه بردی
    چرا از سایه های شب بترسم تو خورشیدو به دست من سپردی

    بزار قسمت کنیم تنهاییمونو میونه سفره ی شب تو با من
    بزار بین منو تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن(2x)

    کمک کن جاده های مه گرفته منه مسافرو از تو نگیرن
    کمک کن تا کبوتر های خسته روی یخ بستگیه شاخه نمیرن
    کمک کن از مسافر های عاشق سراغه مهربونی رو بگیریم
    کمک کن تا برای هم بمونیم کمک کن تا برای هم بمیریم

    کسی به یاد مریم های پرپر کسی تو فکر کوچ کفترا نیست
    به فکر عاشقای دربه در باش که غیر از ما کسی به فکر ما نیست (2x)

  11. #100
    داره خودمونی میشه DoyenMagician's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    خانه ی من در انتهای جهان است
    پست ها
    94

    12 داریوش - پــــــــرنده و گفتگو با دل

    داریوش - پــــــــرنده


    ای پرنده ی مهاجر ای پر از شهوت رفتن
    فاصله قد یه دنیاست بین دنیای تو و من
    تو رفیق شاپرک ها من تو فکر گلمونم
    تو پی عطر گل سرخ من حریص بوی نونم
    دنیای تو بی نهایت همه جاش مهمونی نور
    دنیای من یه کف دست روی سقف سرد یک گور
    من دارم تو آدمکها میمیرم تو برام از پریا قصه میگی
    من توی پیله وحشت می پوسم برام از خنده چرا قصه میگی
    کوچه پس کوچه ی خاکی در و دیوار شکسته
    آدمای روستایی با پاهای پینه بسته
    پیش تو یه عکس تازست واسه آلبوم قدیمی
    یا شنیدن یه قصه است از یه عاشق قدیمی
    برای من زندگی اینه پر وسوسه پر غم
    یا مثه نفس کشیدن پر لذت دما و دم
    ای پرنده ی مهاجر ای همه شوق پریدن
    خستگی یه کوله بار روی رخوتِ تن من
    مثل یک پلنگ زخمی پر وحشت نگاهم
    میمیرم اما هنوزم دنبال یه جون پناهم
    نباید مثل یه سایه زیر پاها زنده باشیم
    مثل چتر خورشید باید روی برج دنیا باشیم

    -----------------------------------------------
    خواننده : داریوش
    » آلبوم : آهای مردم دنيا
    » آهنگ : گفتگو با دل
    به تو میگم که نشو دیونه ای دل
    به تو میگم که نگیر بهونه ای دل
    من دیگه بچه نمیشم،دیگه بازیچه نمیشم
    به تو میگم عاشقی ثمر نداره واسه تو جز غم و دردسر نداره
    من دیگه بچه نمیشم دیگه بازیچه نمیشم
    عقلمو زیر پا گذاشتی رفتی تو منو مبتلا گذاشتی رفتی
    به غم زمونه ای دل منو جا گذاشتی رفتی
    به خدا،منو رسوا کردی ای دل همه جا مشتمو وا کردی ای دل
    فتنه بر پا کردی ای دل منو رسوا کردی ای دل
    میدونم تو دیگه عاقل نمیشی تو دیگه برای من دل نمیشی
    میدونم تو دیگه عاقل نمیشی تو دیگه برای من دل نمیشی
    من دیگه بچه نمیشم دیگه بازیچه نمیشم
    به تو میگم که نشو دیونه ای دل
    به تو میگم که نگیر بهونه ای دل
    من دیگه بچه نمیشم دیگه بازیچه نمیشم
    به تو میگم عاشقی ثمر نداره واسه تو جز غم و دردسر نداره
    من دیگه بچه نمیشم دیگه بازیچه نمیشم
    Last edited by DoyenMagician; 16-10-2009 at 20:54.

صفحه 10 از 10 اولاول ... 678910

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •