صدای سوزه گربه رو شنیدید..که ادم فکر میکنه گر یه می کنه یه جورایی...
فرض کنید ساعت 1 شب توی یک کوچه بن بست خلوت واستادید همه خواب و فقط شما هستید و یک باد اروم هم میوزه و کت بلندی که بر تن دارید تکون میده ..سکوت سکوت فقط صدای گریه گربه میاد نور مهتاب طوری افتاده که سایه شما جلو و چشمان گربه رو در تاریکی مطلق میبینید که گربه را مانند سایه ای بر
پشت بام نشون میده ته کوچه خرابه ای هستش که شی نامعلومه داره دقت میکنید دختری با لباس های سفید موهای بلند ریخته بر جلوی صورتش که فقط چشمانش را میبینی که به تو خیره شده. و همچنان صدای گریه گربه میاد..
به این میگن بغض........