تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 10 از 11 اولاول ... 67891011 آخرآخر
نمايش نتايج 91 به 100 از 101

نام تاپيک: من بی او

  1. #91
    پروفشنال ssaraa's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    پست ها
    973

    پيش فرض

    مرسی عزیزم............خسته نباشی
    راستش همش تو هول و ولای این بودم که وسط جریان سر و کله شایان پیدا بشه

  2. 3 کاربر از ssaraa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #92
    آخر فروم باز officer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    ایران - گیلان
    پست ها
    1,346

    پيش فرض

    به سلامتی بعد از قرنی تمومش کردی

    خیلی خوشم اومد از رمانت ، خسته نباشی

  4. 3 کاربر از officer بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #93
    Moderator vahidgame's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    6,503

    پيش فرض

    با اینکه هنوز اونو نخوندم ولی خیلی رمان قشنگیه.
    نمیشه PDF اونو درست کنید؟

  6. 2 کاربر از vahidgame بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #94
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    آخیییییش. بالاخره تموم شد!

    عالی بود! واقعن من متحول شدم الان : دی

    معلومه !؟!!؟؟؟
    مررسی.....آره خیلی خیلی معلومه...خخخخخخخخ
    مرسی عزیزم............خسته نباشی
    راستش همش تو هول و ولای این بودم که وسط جریان سر و کله شایان پیدا بشه
    خواهش میکنم فدات شم......دیدم داستان دیگه خیلی تخیلی میشه بیخیالش شدم....
    ه سلامتی بعد از قرنی تمومش کردی

    خیلی خوشم اومد از رمانت ، خسته نباشی
    اوهوم.....خخخ.....مرسی عزیزمم....
    با اینکه هنوز اونو نخوندم ولی خیلی رمان قشنگیه.
    نمیشه PDF اونو درست کنید؟
    مررررسی.....من بلد نیستم...خخخخخ

  8. 5 کاربر از sara_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #95
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    37

    پيش فرض

    با اینکه هنوز اونو نخوندم ولی خیلی رمان قشنگیه.
    نمیشه PDF اونو درست کنید؟
    من هم با این دوستمون موافقم اگه بتونین پی دی اف این رمان زیبا رو به صورت دانلود قرار بدین خیلی خوب می شه
    خب ما توی اداره مون دسترسی همیشه به نتمون کنترل می شه و وقتی پی دی اف بذارین می تونیم در زمان های آف هم مطالعه کنیم و استفاده کنیم از زحمتی که کشیدین
    با تشکر

  10. 2 کاربر از hoosein62 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #96
    در آغاز فعالیت **pishi**'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    kheyli dur...kheyli nazdik.....hamin dor o bara
    پست ها
    17

    پيش فرض

    سارا جون تقریبا نصفشو خوندم........
    خیلی طول کشید اماهااااااااااااا
    وری نایس......
    خیلی خوشم اومد با اینکه اصلا با رمانای ایرانی حال نمیکنم

  12. 2 کاربر از **pishi** بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #97
    در آغاز فعالیت nafas_lovly's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2011
    محل سكونت
    under the God's umbrella
    پست ها
    1

    پيش فرض

    ببخشید نویسنده این رمان کیه؟

  14. 2 کاربر از nafas_lovly بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #98
    پروفشنال nil2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    PARADISE
    پست ها
    766

    پيش فرض

    دوست عزيز...
    خسته نباشي...رمانت جالب بود و جاي بحث زيادي داره ...اجازه مي خوام چند نكته رو تذكر بدم...روايت آدم ها و توصيفي كه از شخصيت اونا به خواننده ميدي خوبه و قلم وذهن بازي داري ...آرزو ،دختري شوخ و شيطون كه مي خواد با برادر دوست صميمي اش كه اتفاقا" دوست صميمي برادر ِ خودشم هست ازدواج كنه و شرح دلدادگي شايان و آرزو ...تا اينجا داستان روال منطقي داره ،اما ناگهان با غرق شدن شايان ،يكباره همه چي به هم ميريزه همين جا پرانتز باز كنم كه همه ي كساني كه كنار دريا زندگي مي كنند يا براي تفريح اونجا ميرن ميدونن كه در فصل سرد سال كمتر كسي پيدا ميشه كه بخواد با تمايل شخصي خودش (ومثلا" نه براي صيد) حتي نوك انگشت پاشو خيس كنه ،چه برسه به اينكه اونقدر تو آب بره كه جريانهاي گردابي حتي كم عمق اونو بكشن پايين ...به هر حال اگه اين اتفاق توي تابستون ميفتاد كمي قابل قبول تر بود...و آرزو كه عاشق سينه چاك ِ شايان بوده ميره كه بعد از دو سال كه از مرگ شايان مي گذره خودشو غرق كنه درست مثل شايان ...كه نجاتش ميدن ...عشقي كه نميشه فراموشش كرد ...اونوقت چطور ميشه كه يكدفعه با ورود آريا ،اين عشقي كه حتي مي خواسته جون صاحبشو بگيره يكدفعه صدو هشتاد درجه تغيير جهت ميده به سمت آريا ...يعني كسي كه مي فهميم در واقع عشق اول آرزو خانوم بوده...اينجاش يكمي غير قابل قبوله و نميشه به اين راحتي باورش كرد عشقي كه در نوسان بين شايان و آريا است .قسمتهايي از رمانت خيلي برام جالب بود...اينكه اسامي قشنگ و باسليقه اي انتخاب كردي براي شخصيت ها ...آرمان و آرزو...خواهر و برادري كه هركسي رو دوست دارن اونم واسه اشون ميميره...و در جايي كه آرزو خواهر شوهر بودن خودشو كاملا" به نمايش ميذاره...وقتي مي فهمه برادرش مي خواد ازدواج كنه ميگه:ديگه داداشم متعلق به من نيست و مي خواد منو با اين غم تنها بذاره...يا اينكه ساعت 12 ظهر تازه از خواب بيدار ميشه و ميگه صبح به خير...يا جايي كه گفتي : كاش ميشد به زمان كودكي برگشت ...
    چند تايي هم اشتباه تايپي داشتي كه درستش اينا بود(منوال-ضجه-بن بست)
    در جايي هم كه آريا و آرزو با هم بيرون از خونه حرف ميزنن در حالي كه شبه نوشته بودي به آسمان آبي نگاه مي كنن...و اين جمله ات هم «به ياد آخرين تماس تلفني ام با آريا افتادم كه التماس ميكردم گوشيو قطع نكنم»كه احتمالا" ميم التماس ميكردم اضافه تايپ شده...

  16. این کاربر از nil2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #99
    پروفشنال nil2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    PARADISE
    پست ها
    766

    پيش فرض

    ادامه ي مطلبم رو توي اين پست مجبور شدم تايپ كنم
    و در اين جمله «اشكهاي سردم بر روي گونه هاي داغم...» اگه سرمايي كه گفتي در نظر بگيريم بهتر بود برعكسشو مي نوشتي«اشكهاي داغم بر روي گونه هاي سردم...»
    به هر حال چون نظر خواهي كردي منم اگه جسارت نباشه تا جايي كه بنظرم رسيد نكته ها رو گفتم ...بازم با جديت به نوشتن ادامه بده بهت تبريك مي گم چون استعدادت خوبه و در آخر بگم از رمانت خوشم اومد زحمت كشيدي
    Last edited by nil2008; 26-07-2011 at 20:19.

  18. 2 کاربر از nil2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #100
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    ببخشید نویسنده این رمان کیه؟
    منم عزیزم.....

    ---------- Post added at 01:35 PM ---------- Previous post was at 01:31 PM ----------

    وست عزيز...
    خسته نباشي...رمانت جالب بود و جاي بحث زيادي داره ...اجازه مي خوام چند نكته رو تذكر بدم...روايت آدم ها و توصيفي كه از شخصيت اونا به خواننده ميدي خوبه و قلم وذهن بازي داري ...آرزو ،دختري شوخ و شيطون كه مي خواد با برادر دوست صميمي اش كه اتفاقا" دوست صميمي برادر ِ خودشم هست ازدواج كنه و شرح دلدادگي شايان و آرزو ...تا اينجا داستان روال منطقي داره ،اما ناگهان با غرق شدن شايان ،يكباره همه چي به هم ميريزه همين جا پرانتز باز كنم كه همه ي كساني كه كنار دريا زندگي مي كنند يا براي تفريح اونجا ميرن ميدونن كه در فصل سرد سال كمتر كسي پيدا ميشه كه بخواد با تمايل شخصي خودش (ومثلا" نه براي صيد) حتي نوك انگشت پاشو خيس كنه ،چه برسه به اينكه اونقدر تو آب بره كه جريانهاي گردابي حتي كم عمق اونو بكشن پايين ...به هر حال اگه اين اتفاق توي تابستون ميفتاد كمي قابل قبول تر بود...و آرزو كه عاشق سينه چاك ِ شايان بوده ميره كه بعد از دو سال كه از مرگ شايان مي گذره خودشو غرق كنه درست مثل شايان ...كه نجاتش ميدن ...عشقي كه نميشه فراموشش كرد ...اونوقت چطور ميشه كه يكدفعه با ورود آريا ،اين عشقي كه حتي مي خواسته جون صاحبشو بگيره يكدفعه صدو هشتاد درجه تغيير جهت ميده به سمت آريا ...يعني كسي كه مي فهميم در واقع عشق اول آرزو خانوم بوده...اينجاش يكمي غير قابل قبوله و نميشه به اين راحتي باورش كرد عشقي كه در نوسان بين شايان و آريا است .قسمتهايي از رمانت خيلي برام جالب بود...اينكه اسامي قشنگ و باسليقه اي انتخاب كردي براي شخصيت ها ...آرمان و آرزو...خواهر و برادري كه هركسي رو دوست دارن اونم واسه اشون ميميره...و در جايي كه آرزو خواهر شوهر بودن خودشو كاملا" به نمايش ميذاره...وقتي مي فهمه برادرش مي خواد ازدواج كنه ميگه:ديگه داداشم متعلق به من نيست و مي خواد منو با اين غم تنها بذاره...يا اينكه ساعت 12 ظهر تازه از خواب بيدار ميشه و ميگه صبح به خير...يا جايي كه گفتي : كاش ميشد به زمان كودكي برگشت ...
    چند تايي هم اشتباه تايپي داشتي كه درستش اينا بود(منوال-ضجه-بن بست)
    در جايي هم كه آريا و آرزو با هم بيرون از خونه حرف ميزنن در حالي كه شبه نوشته بودي به آسمان آبي نگاه مي كنن...و اين جمله ات هم «به ياد آخرين تماس تلفني ام با آريا افتادم كه التماس ميكردم گوشيو قطع نكنم»كه احتمالا" ميم التماس ميكردم اضافه تايپ شده...
    مرسی عزیزم که خوندی و نظر دادی.....من چون اولین رمانم بود اشباهات زیادی هم داشتم و ممنون که مطرحشون کردی.....

  20. 2 کاربر از sara_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •