اون موقع که بحث تکمیل ظرفیت داغ بود
این قراره برای88 اجرا شه
منبع شبکه خبر
تهران هستم و موافقم
تهران نیستم و موافقم
تهران هستم و مخالفم
تهران نیستم و مخالفم
اون موقع که بحث تکمیل ظرفیت داغ بود
این قراره برای88 اجرا شه
منبع شبکه خبر
چون دخترا درس نمیخونن پس برای اینکه نرن شهر دیگه و مثلا به فساد کشیده نشن باید یک حق یک عده ای که درس خوندن و شهرستانی هستن ضایع بشه؟بله چون شما تهران یا ... نیستی !
ولی خیلی از دخترا نمی تونن یا خونواده ها شون این شرایطو ندارن که شهر دیگه ای درس بخونن بنابراین حداقل بومی گزینی یه درصدی بهشون کمک میکنه تا شهر خودشون قبول بشن و به قول معروف آواره این شهر و اون شهر نشن !
اینم یه مطلب درمورده عدالت بومی گزینی از یه دوست از دانشگاه شریف:
این روزا تیتر روزنامه ی شریف که در دانشگاه منتشر می شود تیتر تکان دهنده ای بود : دانشگاه ها به نفس نفس افتاده اند. همه شاید این روزا یه جورایی بحث بومی سازی و قبولی های عجیب غریب دانشگاهها و ناحقی هایی را شنیده اید اما بیایید برای یک بار هم شده این موضوع را از یک بعد دیگه بررسی کنیم تا شاید بعضی چیزا مشخص تر شود. همان طور که بعضی از شما آگاهید و شاید خیلی ها آگاه نباشند 30% قبولی های امسال دانشگاه شریف ، دانشگاه نمونه ی کشور، رتبه ی بالای 3000 کشوری دارند. هر چیز که بگندد نمکش می زندد ... وای به روزی که بگندد نمک ! بیایید زندگی 1 ساله ی یک فرد تهرانی که رتبش بالای 3000 شده و الان داره تو شریف درس می خونه رو با یه شهرستانی دارای رتبه ی 2 رقمی کشوری مقایسه کنیم
وقتی که شهرستانیه سالها قبله کنکور دادنش تعریف دانشگاه شریف رو شنیده بود و با خودش می نشست که خدایا چه شود که من به این دانشگاه راه پیدا کنم ، فردی که شاید در عمرش 1 یا 2 بار یا هیچ بار به تهران اومده باشه و شاید تنها چیزی که از دانشگاه شریف که الان به آرزوش تبدیل شده دیده تابلوی ورودی دانشگاه باشه ، وقتی شهرستانیه تعریف این دانشگاه رو از زبان پدر و مادرش می شنید ، وقتی دعاهای مادرش رو میشنید که از هر فرصتی استفاده می کرد تا از خدا بخواد که فرزندش به اون چیزی که آرزوشه و حقشه برسه ، تهرانیه شاید بارها و بارها دانشگاه شریف رو دیده بوده و شاید بارها به محوطه ی این دانشگاه هم رفته و شاید اون رو نه به عنوان یک نماد و یک آرزو بلکه فقط به عنوان ساختمانی معمولی مثل دیگر بناهای شهر تهران دیده ، و شاید به این طرز فکر و رفتاره شهرستانیه می خندیده
وقتی شهرستانیه از تایستان قبل و یا حتی قبل تره کنکور به دنبال انواع کتابها و یا شاید کلاسها می رفت ، روزها و شبهای ایام فراغتش رو به خاطر درس خوندن و رسیدن به آرزوش و شاد کردن دل پدر و مادرش بر خود حرام می کرد ، وقتی چنان پولهایی را به کتابهای کمک آموزشی می داد که شاید در استطاعت مالی اونها هم نبوده ولی پدرش با هزار زحمت برایش جور می کرد ، تهرانیه هنوز زمانه درس خوندنه جدیش شروع نشده بود و هنوز از امکانات مختلف تفریحی شهر تهران استفاده می کرد و خوش می گذروند و خوشحال بود و باز هم این تهرانیه بود که می خندید
وقتی شهرستانیه پا به یک مدرسه ی سطح پایین می گذاشت و با معلمانی رو به رو می شد که شاید اطلاعاته درسیش از اون هم بیشتر بود ، وقتی مجبور بود به خاطر یک رفع اشکال به دنبال چند نفر بیفته تا شاید یکی بتونه اون رو قانع کنه ، وقتی روز و شب به این فکر بود که چرا سطح آموزشی ما باید در این حد باشه ، این تهرانیه بود که در بهترین مدرسه های سطح شهر و مسلماً کشور مشغول تحصیل بود ، این تهرانیه بود که با بهترین معلما سر و کله میزد و با بهترین امکانات آموزشی و بهترین سطح تحصیل دوران آموزشی خود را پشت سر می گذاشت ، و باز هم این تهرانیه بود که می خندید
وقتی شهرستانیه مجبور بود به خاطر کمبود امکانات آموزشیش به ناچار ساعات مطالعه ی درسی و طیف کتابهای کمک آموزشی خود را افزایش دهد و چه بسا 11-12 ساعت در روز مطالعه کند ، وقتی کلاسی در خور توجه نمی یافت و فقط باید به خودش تکیه می کرد ، این تهرانیه بود که 3-4 ساعت مطالعه در روز داشت و از بهترین کلاسهای آموزشی هم برخوردار بود
وقتی شهرستانیه کنکور داد و جواب آن اعلام شد و از رتبه ی 2 رقمی خودش باخبر شد اون موقع بود که برای اولین بار یک نفس راحت کشید و از خدا تشکر کرد که به آرزوش رسیده و برای اولین بار این شهرستانیه بود که می خندید و این او بود که برای آینده ی خودش هزاران نقشه ها کشید و این او بود که به آینده امید داشت و برق شادی در چشمانش بود و دل پدر و مادرش را شاد کرده بود واین او بود که اشک شوق مادرش رو پاک کرده بود و جواب زحمتهایشان را داده بود
اما
وقتی که نتایج نهایی کنکور اعلام شد ، این شهرستانیه بود که در رشته و دانشگاه مورد علاقش قبول نشد ، چیزی که یک ماه به امید آن خوشحال بود و لبخند بر لب داشت ، چیزی که حقش بود و اینک در میان بهت همه به آن نرسیده بود ، کاخ آرزوهای او و پدر و مادرش به سادگی هر چه تمام تر به هم ریخت و جز گریه و غم و اندوه چیزی برایش نمانده بود ، چیزی که شاید الان هم باورش نکرده باشه ، , و این تهرانیه بود که در پوست خودش نمی گنجد و چپ و راست کلاس می گذاشت که من دانشگاه شریف قبول شدم چیزی که حتی خودش هم انتظارش را نداشت ، چیزی که هیچ کس انتظارش را نداشت ، اما شد و باز هم این تهرانیه بود که می خندید و باز هم این شهرستانیه بود که از حقش محروم شد ، حقی که باز هم به تهرانی ها اعطا شد و امکاناتی که باز هم به تهرانی ها اعطا شد ، و شهرستانی ایه که
اکنون دانشگاه شروع شده است ... تهرانیه با رتبه بالای 3000 در دانشگاه شریف و شهرستانیه با رتبه ی 2 رقمی در جایی غیر از دانشگاه شریف و چه بسا غیر تهران !!! وقتی از تهرانیه سوال میشه که به نظرت با اومدنت به این دانشگاه با این رتبه حق چند نفر رو ضایع کردی جواب می دهد هیچ کس ! چون اندوه شهرستانیه رو درک نکرده چون گریه های شبانه ی مادرش رو ندیده چون این رو به حق خودش میدونه ! پس مثل همیشه حق به حقدار رسید
و باز هم این تهرانیه است که می خنده ... و باز هم این شهرستانیهاست که
و اينگونه است كه واژه ي عدالت
Last edited by f.taghizadeh; 11-01-2009 at 23:59.
یکم درشترش می کردی بابا
چشمامون نمی بینه !!![]()
نماينده مردم آبادان درمجلس شوراي اسلامي گفت: به منظور رعايت عدالت و استفاده همه شهرستانها از دانشگاههاي مادر کشور، اين مراکز از رديف دانشگاههاي بومي خارج ميشوند.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) ـ منطقه خوزستان ـ سيدعلي موسوي با بيان اين مطلب اظهار داشت: 70 درصد پذيرش مراکز علمي و دانشگاههاي هر شهر به افراد بومي آن شهر اختصاص داده شده كه در اين ميان دانشگاههاي مادر همچون تهران، شيراز، اصفهان و... از اين قانون مستثني شدهاند.
وي افزود: رديف بودجه مناطق بازسازي به مدت پنج سال گشوده شده و اميدواريم با اعتباراتي که از اين رديف بودجه به آبادان اختصاص داده ميشود، بتوان براي عمران و آبادي آن بيشترين استفاده را كرد.
اینم لینکش:
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دوستان سلام
خداییش راسته راستهاینم یه مطلب درمورده عدالت بومی گزینی از یه دوست از دانشگاه شریف:
من دقیقا همچین کسی رو دیدم
رتبه منطقه3 رو نمیدونم 1 بود یا 7
ولی کشوری 51 بود
اینقدر مطمئن بود که شریف و یا حالا نشد امیر کبیر قبوله که نمی خواست زیاد انتخاب رشته بکنه و به اصرار قبول کرد
حالا هم باید بشینه توی علم وصنعت درس بخونه
سلام
منم 200% با توام.
اگه دانشجوي پولي گرفته نمي شد 300%و سهميه هاي بومي نبودند150% من الان اينجا نبودم.
بومی گزینی یعنی بی عدالتی محض تو مملکتی که دم از عدالت می زنند بومی گزینی احمقانه ترین کاریه که سنجش می کنه ،خوردن حق دانش آموزان شهر های دور افتاده که نه یک دانشگاه درست و حسابی تو سهمیه های بومی شان هست نه مدرسه و امکانات برای درس خوندن !!!!!!،<<<چرا؟؟؟؟؟؟>>>
شاید بشه گفت بومی گزینی یه رابطه خیلی نزدیکی با تضاد طبقاتی داره در اونجا یه عده با خوردن حق مردم پولشون از پارو بالا می ره یه عده هم اون پایین پایینا پول خرید نوونشون رو ندارند .
در بومی گزینی هم اونایی که تو شهرای بزرگ و با امکانات کلون زندگی میکنن با کمترین زحمتی به دانشگاهای کلون می رند ولی در شهرای دور افتاده بعضیا اونم با هزار مکافات می تونن به یه همچین دانشگاهایی برسن.
شاید علت اینکه تو این دانشگاها اغلب افرادی که از شهرای دور اومدن موفقند این باشه که اونا تلاش کردند ،تلاش در معنای واقعی، وبرای به دست آوردن این جایگاه بی خوابی کشیدند.
بابا اون بالا یه عده دارند حق مارو میخورند چرا کسی کاری نمی کنه>>>؟؟؟![]()
Last edited by Vict0Ria; 04-02-2009 at 09:43.
منم زخم خورده ی بومی گزینیم.
کلی ذوق و شوق داشتم که مواد شریف قبول می شم ولی موقع اعلام نتیجه داغون شدم.
بازم خدا رو شکر که گزینش مهندسی پزشکی کشوری بود.
از ما که گذشت! ولی از ته دل امیدوارم دانشگاه های مادر رو جدا کنند.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)