با تشکر از راهنمایی دوست خوبمmagmagf جان
ادامه ی مطالب را در این تاپیک ادامه میدم:
در خواست لطفا شما تاپیک اول و فهرست را ویرایش کنید..چون من به ویرایش پست اول دسترسی ندارم.
ممنون.
آوا
----
پاهاي كثيف
آه ، پاهاي كثيفي دارم
نمي توانمتميزشان كنم.
پاهاي كثيفي دارم
براي اينكه
مدت زيادي
در خيابان هاي كثيف« با اين و آن » دست به يقه مي شدم
من با پاهايكثيف از آنجا مي آيم .
پاهايكثيفي دارم
كه به آنها افتخارنمي كنم .
پاهايم كثيف اند
ولي نمي توانم از آنها جدا شوم .
شايد كثيف كنم
ملافه هاي تميز و قشنگت را،عزيزكم
با پاهاي كثيفم .
در زنگيم ، در اين دنيا
تنها پاهاي كثيفي دارم .
از ميان تمامي آنچه مي توانستمبه دست آورم
تنها پاهاي كثيفيدارم .
شما افكار لطيف و مطبوعداريد
پاهاي كثيفي دارم ،
كه ديگر خيلي دير شده است آنهارا تميز كنم .
پاهاي كثيف
كثيف ، به نحوي كه نمي توان آنهارا سوهان كرد .
اما عزيزم ، ميداني چيزي كم خواهي داشت
بدونپاهاي كثيف من .
پاهاي كثيفيدارم
كه نمي توان آنها را به شكلاول در آورد .
پاهاي كثيفي دارم
كه از خود رد كثيفش به جا ميگذارند ،
به همين دليل ، در پيجايي هستم
كه برافروخته نشوم
بخاطر پاهاي كثيفم .
پاهاي بزرگ كثيفي دارم
كه همچنان بزرگ مي شوند
پاهاي كثيفي دارم
آنها هستند كه مرا راه مي برند
اكر زمين قلبي داشت ، مي توانستماحساس كنم
ضربانش را با كف پاهايكثيفم.