تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 9 از 9

نام تاپيک: نقد رمان "بوف کور" نوشته صادق هدایت

  1. #1
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Dec 2019
    پست ها
    12

    پيش فرض نقد رمان "بوف کور" نوشته صادق هدایت

    بوف کور نه‌تنها یکی از تأثیرگذارترین رمان‌های فارسی قرن بیستم است، بلکه در ادبیات مدرن ایران جایگاهی خاص دارد. این اثر درون‌مایه‌ای تاریک، سوررئالیستی و روان‌شناختی دارد و بارها از منظرهای مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است.


    [h=2]

  2. #2
    آخر فروم باز روانپریش's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2013
    پست ها
    2,474

    پيش فرض

    به شدت اثر افسردگی آوری هست مخصوصا برای آدم های که روح لطیفی دارن

  3. #3
    داره خودمونی میشه The Ghost Writer's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    پست ها
    141

    پيش فرض

    الان با این چهارتا خط مثلا نقد کردی؟!

    صادق هدایت شدیدا تحت تاثیر کافکا مینوشت و بوف کور هم بسیار یادآور تم و آتمسفر کارهای کافکاست.

  4. #4
    آخر فروم باز روانپریش's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2013
    پست ها
    2,474

    پيش فرض

    الان با این چهارتا خط مثلا نقد کردی؟!

    صادق هدایت شدیدا تحت تاثیر کافکا مینوشت و بوف کور هم بسیار یادآور تم و آتمسفر کارهای کافکاست.
    سلام به نظرم کارهای هدایت مثل بوف کور زیاد مثل نوشته های کافکا نیست توی اثار هدایت یه جنون خاصی هست

  5. #5
    داره خودمونی میشه The Ghost Writer's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    پست ها
    141

    پيش فرض

    سلام به نظرم کارهای هدایت مثل بوف کور زیاد مثل نوشته های کافکا نیست توی اثار هدایت یه جنون خاصی هست
    هدایت یه نوشته مفصل داره بنام "پیام کافکا".

    دوره این چیزا دیگه گذشته... کافکا یه یهودی غریبه و طردشده تو جامعه اروپایی بود که این سرخوردگی هاش رو توی رمان هاش منعکس میگرد. و آخر سر هم گرایشات zionistـی پیدا کرده بود!!...

    هدایت هم یه انسان منفعل بود که اتفاقا در دوران طلایی رشد ایران، در دورانی که الان تازه خیلی ها قدرشو میدونن تز سیاه نمایی و ننه من غریبم بازی داشت درمیاورد!!....

    بوف کور چون گُنگ و مبهم نوشته شده خیلیا رو بر این داشته تفسیرش کنند... اما هدایت دیدگاه های خودش رو صراحتا توی "توپ مرواری" و "پیام کافکا" نوشته و صرفا یه دید بدبینانه به زندگی هست و چیز خاصی هم نداره.

  6. #6
    آخر فروم باز روانپریش's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2013
    پست ها
    2,474

    پيش فرض

    هدایت یه نوشته مفصل داره بنام "پیام کافکا".

    دوره این چیزا دیگه گذشته... کافکا یه یهودی غریبه و طردشده تو جامعه اروپایی بود که این سرخوردگی هاش رو توی رمان هاش منعکس میگرد. و آخر سر هم گرایشات zionistـی پیدا کرده بود!!...

    هدایت هم یه انسان منفعل بود که اتفاقا در دوران طلایی رشد ایران، در دورانی که الان تازه خیلی ها قدرشو میدونن تز سیاه نمایی و ننه من غریبم بازی داشت درمیاورد!!....

    بوف کور چون گُنگ و مبهم نوشته شده خیلیا رو بر این داشته تفسیرش کنند... اما هدایت دیدگاه های خودش رو صراحتا توی "توپ مرواری" و "پیام کافکا" نوشته و صرفا یه دید بدبینانه به زندگی هست و چیز خاصی هم نداره.
    تمام کتابهای کافکا و هدایت رو خوندم دیدگاهتون محترمه ولی اصلا باهاش موافق نیستم

  7. #7
    داره خودمونی میشه The Ghost Writer's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    پست ها
    141

    پيش فرض

    تمام کتابهای کافکا و هدایت رو خوندم دیدگاهتون محترمه ولی اصلا باهاش موافق نیستم
    نهیلیسم یا هیچ انگاری یه مرحله قدیمی از فلسفه اروپاست که خیلی وقته جوابشو دادن.

    اگه میخواهید جوابشو پیدا کنید کارهای نیچه و هایدگر فلاسفه بزرگ آلمانی رو بخونید. هیچ انگاری هدایت 100 سال از اروپا عقب بوده.

  8. این کاربر از The Ghost Writer بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #8
    ناظر انجمن توسعه و ساخت بازی Reza Azimy_RW's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    بی سرزمین تر از باد
    پست ها
    3,321

    پيش فرض

    به همه کسایی که دبال معنی زندگی میگردن :
    که واسه چی زندگی میکنن ؟
    هدف زندگی چیه ؟

    خصوصا به افراد افسرده ای که با معنای بنیادی زندگی مشکل دارن
    من کل پیشرفتم توی زندگی ( از نظر معرفتی - خودشناسی و...) :
    1 - اولین مرحله من مسلمون بودم یه مدت توی نوجوونی یه مسلمون به قول معروف واقعی . کم کم با افزایش آگاهیم و تحقیق متوجه شدم تمام معجزات و ... که تو مغز ما کرده بودن دروغی بیشتر نیست حتی کتاب آسمونیمون هم اگه واژه " نقد قرآن " رو سرچ کنید اشتباهات بسیاری داره یا نظریاتی که بهت میگه نویسنده کتاب یه انساس نا آگاه بیشتر نبوده !

    2 - مرحله دوم زندگیم گشتن توی انواع دینها بود یه روز مسیحی بودم یه روز شیطان پرست یه روز ... ولی همه پوچ بودن .
    3 - تا متوجه شدم بقیه دینها هم همینطورن و هیچ کدوم اصل حقیقت نیستن ! به قولی خدامو پیدا نکردم ! که بدترین دوره زندگیم بود افسشردگی شدیدی هم به دنبالش بود چون زندگی رو بی هدف میدیدم
    4 -بعد از سالها یه روز از درد افسردگی کتاب " رهایی از گذشته " "اوشو" رو خوندم همونجا بود که متوجه شدم چیزی که میخاستمو پیدا کردم . ته فلسفس . فلسفه ای خالص تر از این وجود نداره

    به شدت پیشنهاد میشه کتاب رو دانلود کنین
    موفق باشید
    Last edited by Reza Azimy_RW; 17-08-2025 at 23:40.

  10. #9
    داره خودمونی میشه The Ghost Writer's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    پست ها
    141

    پيش فرض

    فلسفه و آموزه‌های اوشو

    ۱. مراقبه (مدیتیشن)؛ قلب آموزش‌ها

    • اوشو می‌گفت انسان مدرن به دلیل زندگی پرشتاب نمی‌تواند به‌راحتی ساکن بنشیند.
    • او روش‌های مدیتیشن پویا (Dynamic Meditation)، شامل حرکت، رقص، نفس‌گیری و تخلیه انرژی را معرفی کرد تا ذهن آرام شود.
    • هدف: رسیدن به آگاهی ناب و حضور کامل در لحظه.


    ۲. عشق، شادی و جشن

    • اوشو معتقد بود زندگی باید پر از عشق و لذت باشد، نه ریاضت خشک.
    • شادی، رقص، موسیقی و حتی خنده را شکل‌های مدیتیشن می‌دانست.
    • او می‌گفت: “زندگی جشن است، آن را جشن بگیر.”


    ۳. آزادی فردی

    • اوشو با هرگونه ایدئولوژی بسته، چه مذهبی و چه سیاسی، مخالف بود.
    • تأکید داشت هر فرد باید راه خودش را کشف کند، نه اینکه کورکورانه از سنت‌ها یا مراجع پیروی کند.
    • آزادی در فکر، احساس و انتخاب را اصل می‌دانست.


    ۴. بدن و معنویت

    • برخلاف سنت‌هایی که بدن را مانع معنویت می‌دانند، اوشو بدن را معبر آگاهی می‌دید.
    • تمرین‌های تنفسی، رقص، لمس و حتی روابط انسانی را بخشی از مسیر معنوی می‌دانست.


    ۵. عشق و رابطه

    • اوشو عشق را شکلی از مدیتیشن می‌دید:

      • عشق بدون تملک
      • آزادی در کنار صمیمیت
      • رهایی از ترس و وابستگی

    • او می‌گفت عشق واقعی زمانی است که دو نفر در آزادی کامل، بدون قید و بند، یکدیگر را تجربه کنند.


    ۶. ترکیب شرق و غرب

    • آموزه‌هایش ترکیبی بود از:

      • ذن و تائوئیسم (شرق آسیا)
      • یوگا و تانترا (هند)
      • عرفان صوفیانه (اسلام)
      • روانشناسی و اگزیستانسیالیسم (غرب)


    ۷. نقد دین‌های سازمانی

    • اوشو سازمان‌های مذهبی را عامل سرکوب، ترس و بردگی می‌دانست.
    • می‌گفت: “دین راستین تجربه‌ی شخصی است، نه پیروی از کتاب یا کشیش.”


    ⚡️ به همین خاطر اوشو خیلی محبوب شد، ولی در عین حال جنجالی هم بود؛ چون با سنت‌ها، کلیساها، احزاب و حتی دولت‌ها درگیر شد.

    __________________________________________________ __________________________________________________ __________

    اوشو
    (۱۹۳۱ – ۱۹۹۰) نام دیگر بهاگوان شری راجنیش بود؛ یک عارف، فیلسوف و معلم معنوی هندی. اوشو دیدگاه‌هایی ترکیبی از مراقبه، آزادی فردی، لذت، عشق، و نقد سنت‌های سختگیرانه مذهبی ارائه می‌داد.
    چند نکته درباره اوشو:

    • نام اصلی‌اش راجنیش چاندرا موهان جین بود.
    • در دههٔ ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ با سخنرانی‌هایش دربارهٔ عرفان، روانشناسی و عشق شهرت جهانی پیدا کرد.
    • او آموزه‌هایش را ترکیبی از ذن، تانترا، تصوف، عرفان هندو و حتی روانشناسی مدرن ارائه می‌کرد.
    • به خاطر سبک متفاوت و گاهی جنجالی‌اش، هم طرفداران بسیار داشت و هم منتقدان سرسخت.
    • بعد از مرگش، کتاب‌ها و سخنرانی‌هایش هنوز هم چاپ و مطالعه می‌شود و طرفداران زیادی دارد.


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •