عمل؟منظور از عمل شاهد بودنه به قول یک عارف که اشو نام داره باید همه چیو بدیم دست اصل کاری و دخالت تو روندش نداشته باشیم.در اصل تقریبا میشه از تو حرکت و از خدا برکت
یعنی اون عمل فقط شور و عشق یا علاقه فرد به عارف شدن و سالک شدن بوده و فقط دوست داشته بره تو این وادی بعد از اون خدا برکت آسمانیو به روش وا گذاشته یعنی یک نوع مهره چینی شده به نظرم اگه علاقه داشته باشی به این راه فقط باید علاقتو بیش تر کنی و منتظر باشی اون خودش میاد
و راه آسمانی دنیایی بدون تلاش هست یعنی مثل دنیای زمینی نیست واسه چیزی بری تلاش کنی برعکسشه
واسه همینه که زندگی راحت تره واسه دراویش و البته اصلا چشمی به پول ندارن چون سرو کارشون با آسمانه اگه سمبلیک بگیم میشه زمین و آسمان و خدا همه چیزش حساب شدست و حتما یک راهی تو کاره و گرنه بهشت سمبلیک که بیان شده رو من یک جایی میشناسم از اون بهشت هم که گفته شده بهتره و خوشگل تره
در اصل دنیای بعد مکانی نیست و کم کم مرحله مرحله پیش میره زمان هم برداشته میشه و البته جاودان بودن بهشت و جهنم هم بخاطر بدون زمان بودنشه و رمز باد و آب خاک و آتش رو اگه کشف بکنین شما تازه میفهمید قرآن چقدر رمز آلود صحبت کرده مثلا همون جنس ادمیزاد که از خاکه اگه اینارو زمان باشه بیاییم حرف بزیم درموردشون خیلی ساده تر زندگی میکنیم
الان خیلی مشکلات هست اصلا وقت نمیشه واقعا نسبت به پیشینیان و حتی 100 سال پیش ما خیلی احساس بدبختی میکنیم و قدیمیا خوشبخت تر بودن چون یک اعتقادی داشتن و انجام میدادند یکسری چیزارو الان همه رفتن سمت کمیت و مادی گرایی و همین کمبود کیفیت و انگیزه مشخصه یه بچه چهار ساله رو میبینید پیش باباش نشسته باباش در حال رانندگیه بهش میگه آروم برو این ماشین قراره مال من بشه یعنی چی؟؟یعنی که ملت داره به سمت کمیت و به سمت بی انگیزه ای میره و برده داری مدرن داره پیاده میشه و از چندین سال بعد میگن انسان یک ماشینه با این شماره ثبت شده بدون احساسات و عواطف و کلا نسل بشر پوچ میشه ریشه یابی هم شده و بر میگرده به مجهولات انسان وقتی ادمیزاد ندونه چرا دستورات معنوی رو انجام میده و یا پشت پرده اون نهی از منکر ها چیه بی اعتقاد میشه و بی توجهی میکنه رفته رفته توهین هم میکنه و با این کار موجودات غیر ارگانیک هم نامحسوس کار خودشونو میکنن و کلا فرد درگیر افسردگی تشعشعاتی میشه و همینو به دیگران هم منتقل میکنه و فاجعه پیش میاد بنا بر این شاعران و عارفان یک چیزی میدونستند که اومدن با شعر بیان کردند مثلا بنی آدم اعضای یکدیگرند.
سرتون رو درد نیارم امید وارم استفاده بشه...