سلام به همه دوستان این تاپیک رو فقط واسه ادم هایی مثل خودم که دلشکسته ان راه انداختم همدردهای خودم رو تو این انجمن پیدا کنم
- خواهشا فقط هر مطلبی که اینجا گفته میشه همین جا بمونه
- اگه کسی مصرف کننده بوده از لذت های مواد نگه خواهشا چون باعث تحریک چن نفر دیگه بشه اون دنیا مدیون هم بشیم
- دوست دارم هرکی یه تجربه بده چن نفر اگاهیشون بیشتر شه نسبت به مواد و الکل و .... تا کسی دچار این بیماری نشه
خودم خیلی کم سن و سالم دورو بر ۱۹ سال از بچگی پای کامپیوتر و لایف استایل امریکایی و رپ و علایق خودم چرخیدم بزرگتر شدم اما من هروز کوچیک تر میشدم از جامعه بدپس گردنی خوردم تخریب های شدید
توهمات بسیاری الان همراهمه خواب خیلی کم دارم ترس و اعتماد بنفس صفر و اینکه الان خیلی تنها دارم زندگی میکنم با یه اینترنت و رفیق همیشگی سیگار دارم زندگی میکنم
احساس پوچی و افسردگی شدید بخاطر قطع مصرف دارم جلسات ماتریکس و روان درمانی و اینا بطور منظم شرکت میکنم قرص های ضد افسردگی و خواب هم که نگم بهتره
از خودم بگم
خونوادم هیچکس مصرف کننده نیست و اصلا اهل شش پر دود و ازین داستانا نیستن خوانواده مذهبی هم نداریم
من ۱۱ سالگی با اینکه خیلی بچه بودم اتانول مصرف میکردم و لذت الکل تو خون رو چشیدم
همینطوری پیش رفتم ۱۵ سالم شد سیگار کشیدم اون تایم هیچ درد و مشکلی تو زندگیم نداشتم الکی دنبال دلیل واسه توجیه کارام بودم
تو همین ۱۵ سالگی با ماده ای که صداش میزدن پنیر اشنا شدم (حشیش) تستش کردم از توهماتش خوشم اومد اما تفریحی مصرف میکردم و این احساس رو داشتم که من میتونم و توانایی بیش از حددارم من
یع سال بعد دقیقا با گل هم اشنا شدم دیدم چند تا دختر که از خودم بزرگترن دارن مصرف میکنن خودم قد و وزن و جثه ای که دارم هرکی ببینه فک میکنه خب خیلی سنش بالاس بهمین خاطر با تعارف دخترها مصرف کردم شدت توهم خیلی بیشتر داشت و لذت فوق العاده خوبی داشت از خورد خوراک نمیافتادم
مصرف میکردم همینطوری اسمشم گذاشته بودم تفریحی و ... چن باری ادم هایی رو دیدم که هروین دارن مصرف میکنن از ترس اینکه دیگه وضع ام خراب میشه و خیت میشه باید کارتن خواب بشم خماریو فلان در رفتم لب هم هیچوقت نخورد
همینطوری گذشت دیدم گل و حشیش برام هیچ تاثیری دیگه نداره روی اوردم به LSD چشمتون روز بد نبینه اولین بار توهماتی زدم که خیلی عجیب غریب بود تجربه توهمم از گل یه چیز دیگه بود lsd زدم یه چیز دیگه شد سبک زندگیم تغیر کرد عشق تاتو پیدا کردم با یه ادمایی میگشتم که اصلا نباید میگشتم
سری دوم شد lsd رو با مقدار زیاد تر مصرف کردم توهماش من رو به سمت جنون برد جوری که دیوونه شده بودم و رد داده بودم نزدیک ۲ ماه مصرف نکردم و روی اوردم به حشیش فقط سردرد های عجیب پرخاشگر زندگیم طوری شده بود غیر قابل تحمل حافظه نمونده بود کل مغزم سردرد داره هنوزم که دارم مینویسم این مطلب رو
باز دوباره یه بنده خداهایی رو دیدم قول داده بودم که کم کم حشیش رو هم ترک کنم اما نتونستم اینبار با کمیکال مواد جدید اشنا شدم دیگه توضیح نمیدم چون یاد اورش میشم خیلی عذاب میکشم
یادمه قبل ورق ورق الپرازولام میخریدم که فقط بتونم یه ساعتی بخوابم
عاجز شدم از ترک قضیه رو به خواهرم قبل عید گفتم من رو به یه مرکز بهبودی بردش دوماه قطع مصرف کردم با روانشناس مرتب میرم و حرف میزنم روانپزشک میرم
اما با همه اینا دلم برای قبل خودم تنگ شده سردرد افسردگی ترس اصلا نمیتونم به چیزی بخندم بی تفاوت به همه چی فقط رپ گوش میدم پشت سیستمم پای سمت راستم کلا تیک شده رانندگی هم که نگم براتون
اینستاگرام و ... ادمهایی رو دارم تو کوچه پس کوچه میبینم که دارن به سرنوشت من کمکان دچار میشن جامعه داره به بد سمتی میره
عاشق یه بنده خدا بودم یه شماره ایدی داشتم ازش اون رو هم پاک کردم فکرم کلا سمت اون میره پیداش کردم نامزد کرده
هیچ امیدی ندارم امیدم خونوادم شده که اینقد غم و قصه من رو خورده
فقط یه حرف میتونم به امثال خودم بگم که
نذارید برسید به نقطه ای که بگید پشیمونم