این متنو خودم نوشتم: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در تمامی تیمهای گذشته، سیستم 1-3-2-4 جایگاه ویژهای در تفکرات خوزه مورینیو داشته است. در یونایتد نیز همین شرایط ادامه داشته است(شکل سمت چپ). در زمان فنخال مشکل تیم، نداشتن بازیکنان باکیفیت بود و در زمان مورینیو احتمالا نامناسب بودن بازیکنان برای پستهایشان. برای مثال در پست وینگر چپ که آن را توضیح میدهیم.
جدا از تعریف دقیق وینگر، مطمئن هستم که وظایف مارسیال(یا راشفورد) تفاوت زیادی با وظایف رونالدو در پست وینگر چپ دارد. بازیکنان منچستر باید بیشتر از رونالدو در فاز دفاعی شرکت کنند و همچنین برعکس رونالدو بیشتر در لب خط وظیفه موقعیتسازی برای مهاجم هدف را دارند. حال اینکه رونالدو میل گلزنی بیشتری حتی نسبت به مهاجم هدف دارد. البته توانایی مارسیال و راشفورد نیز بیشتر در فاز هجومی است اما شاید یونایتد همانند دیگر تیمها قدرت لازم در خط دفاع و هافبک را ندارد و بنابراین باید از بازیکنان هجومی نیز برای کارهای دفاعی استفاده کند. مخصوصا در دفاع چپ که مشکلات زیادی گریبانگیر تیم است.
شاید روی آوردن به سیستم سه دفاعه که مورینیو در چند بازی بکار برد گزینه بهتری باشد. اما در بازیهای بزرگ(از جمله بازی با منچستر سیتی) نیاز به دفاع 4نفره احساس میشود. برای حل مشکل، سیستم 2-1-3-4 میتواند بکار گرفته شود که باعث میشود بازیکنان توانایی بیشتری در پستشان داشته باشند(شکل سمت راست). لوکاکو و مارسیال(راشفورد) به عنوان دو مهاجم انجام وظیفه میکنند و در پشت آنها میخیتاریان(لینگارد) برای موقعیتسازی و ضد حمله قرار میگیرد. در خط هافبک ماتا که بازیکن خلاقتری است در سمت راست بکار گرفته میشود و میتواند به کمک والنسیا در سمت راست پاسکاری کرده و توپ را به محوطه جریمه نزدیک و موقعیت ایجاد کنند. هافبک دیگر ماتیچ است که کمی عقبتر از مکان فعلی قرار گرفته است و وظایف دفاعی بیشتر و هجومی کمتری به او واگذار میشود. پوگبا نیز که به گفته خودش در پست هافبک چپ توانایی بیشتری دارد، در این پست قرار میگیرد. یونایتد در پست دفاع چپ بازیکن تخصصی ندارد و بنابراین بهتر است از این بازیکنان بیشتر در دفاع استفاده کند تا ضد حملهای نیز صورت نگیرد. برای جبران مارسیال(راشفورد) که در کنارهها هم توانایی دارند، در مواقع ضروری به همراه پوگبا و لینگارد در سمت چپ، وظایف بازیسازی را بر عهده دارند. بدین ترتیب بالانس بیشتری بر تیم حاکم میشود و با توجه به پتانسیل بازیکنان وظایف مناسبتری برای آنها در نظر گرفته میشود.
شاید این سیستم کامل نباشد اما به عقیده من ضعفهای کمتری نسبت به سیستم قبلی دارد.