[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوشیرمه یا دوشرمه (به ترکی عثمانی: دوشیرمه به معنای جمعآوری، به یونانی: παιδομάζωμα، بلغاری: Кръвен данък، صربی: Данак у крви) نوعی سیستم جمعآوری مالیات توسط امپراتوری عثمانی بود که در آن برخی از پسران خانوادههای مسیحی اروپا و آسیای صغیر را به اجبار از خانوادههایشان جدا میکردند و برای پیوستن به سپاه ینیچری و یا برعهدهگرفتن مناصب دیوانی تحت تربیت و تعلیم قرار میدادند.
برخلاف سایر امپراتوریهای مسلمان که بردگانشان را از خارج از دنیای اسلام میخریدند، امپراتوری عثمانی بردگان مورد نیاز خود را از میان شهروندان مسیحی خود تأمین میکرد که بر خلاف شریعت اسلام بود زیرا که به بردگی گرفتن اهل ذمه از نظر شریعت اسلام ممنوع است. احتمالاً در سربازگیری برای سپاه ینیچری از قاعدههایی تبعیت میشدهاست، مثلاً کودکان مسیحی جمعآوریشده میبایست بین ۸ تا ۲۰ سال و در حالت مطلوبتر بین ۱۲ تا ۱۴ سال سن میداشتند. تعداد کودکانی که برای نظام دوشیرمه جمعآوری میشدند متغیر بوده و بستگی به میزان نیاز سپاه داشتهاست. گاه به ازای هر چهل خانوار، یک پسر جمعآوری میشدهاست و گاه کمتر یا بیشتر. تعداد افراد منتخب طی هر «دوشیرمه» از ۱٬۰۰۰ تا ۱۲٬۰۰۰ تن متغیر بودهاست.
بنا بر قوانین ینیچریان که در سال ۱۶۰۶ توسط یکی از اعضای سابق ینیچری نوشته شدهاست، مأموران سربازگیری نمیتوانستند پسرانی که تنها فرزند خانواده بودهاند را جمعآوری کنند زیرا که او کمک حال خانواده برای کشتوکار و پرداخت مالیاتها به حساب میآمدهاست. همچنین پسران کدخدایان ده به دلیل «طبقهٔ اجتماعی پایینشان»، پسران چوپانان و گلهداران به دلیل «بزرگ شدنشان در کوهها و بیسوادیشان»، پسران ازدواجکرده به دلیل «بازشدن چشم و گوششان»، یتیمان، و آنهایی که به نوعی مشکل جسمی یا ذهنی داشتند، هیچگاه جمعآوری نمیشدند. برخی دیگر نیز به خاطر نژادشان از نظام دوشیرمه معاف میشدند. مجارها و کرواتهای شمال بلگراد که از نظر مقامات عثمانی غیر قابل اعتماد بودند و ساکنان مناطق مابین قرامان و ارزروم به دلیل آمیختگیشان با ترکمانان و کردهای مسلمان و گرجیان مسیحی هیچگاه جمعآوری نمیشدند.
ترکان و مسلمانان از نظام دوشیرمه مستثنی بودند تا مبادا وضعیتی پیش آید که بستگان آنها خواستار معافیت مالیاتی شوند. با این وجود مسلمانان بوسنی مشمول این نظام میشدند زیرا خود چنین خواسته بودند و به عنوان پاداشی برای گرویدن دستجمعی آنان به اسلام پس از فتح منطقه، این مزیت به آنها داده شده بود. این موضوع نشان میدهد که گرچه بسیاری به دنبال فرار از نظام دوشیرمه بودند ولی بسیاری نیز به نظام دوشیرمه به مثابهٔ فرصتی برای رسیدن به طبقات بالای اجتماعی مینگریستند.
پسرانی که تحت نظام دوشیرمه به پایتخت آورده میشدند، معاینه و ختنه میشدند و سپس به اسلام میگرویدند. آنانی که باهوشتر به نظر میرسیدند را به مدرسهٔ قصر، یا برای خدمتگرازی به باغ سلطان و یا سایر بزرگان خاندان عثمانی میفرستادند. پسرانی که به مدرسهٔ قصر فرستاده میشدند، خوشاقبالتر از سایرین بودند. از اینان به دقت مراقبت میشد و بهترین دورههای تحصیلی در اختیارشان قرار میگرفت و در موعد مقرر به بالاترین مناصب دیوانی برگماشته میشدند. سایرین را برای مدت هفت تا هشت سال در اختیار زارعان ترک میگذاشتند تا در این مدت با سختی خو بگیرند و با زبان ترکی و رسوم اسلامی آشنا شوند. اسامی آنها بهدقت ثبت میشد تا در موعد مقرر جمعآوری شوند. مقامات دولتی، هر ساله این پسران را معاینه میکردند و ۸۰ آکجه (تقریباً معادل قیمت ۳ یا ۴ گوسفند) را از سرپرستانشان به عنوان مالیات اخذ میکردند. پس از هفت یا هشت سال کار در مزرعه، پسران به قسطنطنیه و یا گالیپولی فرا خوانده میشدند و در آنجا به عنوان کارآموزان ینیچری تحت نظم و انضباط شدید نظامی زندگی میکردند.
از این کارآموزان به عنوان نیروی کار ارزانقیمت در پروژههای عمومی، حمل و نقل سنگها، حمل یخها و برفهای کوههای بورسا به یخچالهای قصر و تهیهٔ هیزم استفاده میشد. خدمت در باغهای سلطان یا کارگاههای کشتیسازی سلطنتی به عنوان آهنگر، بتونهکار، پاروساز یا . . . از دیگر وظایف این کارآموزان بود. برخی نیز به عنوان کارآموز در ریختهگری توپسازی سلطنتی و یا زرادخانهٔ نیروی دریایی خدمت میکردند. پس از آنکه کارآموزان چندین سال را به انجام چنین کارهایی گذراندند، موعد ورود به سپاه ینیچری و یا ارتش سلطان فرا میرسید.
نظام دوشیرمه و سیستم بردهداری نظامی، پایههای خاندان عثمانی را بهشدت مستحکم کرده بود زیرا پسرانی که توسط دولت عثمانی پرورش یافته بودند در نهایت به حامیان سرسخت این خاندان بدل میشدند. در مواقع بروز بحران، بردگان سلطان از تجزیهٔ کشور جلوگیری میکردند. افزون بر این، نظام دوشیرمه نقش مؤثری در گرویدن مسیحیان به اسلام داشت. از یک سو پسران جمعآوری مسلمان میشدند و به ارتش دولت عثمانی ملحق میشدند و از سویی دیگر، ساکنین برخی نواحی بالکان، بالاخص تراکیه و مقدونیه، داوطلبانه اسلام میآوردند تا از نظام دوشیرمه معاف شوند.
Ágoston, Gábor and Bruce Ala Masters. Encyclopedia of the Ottoman Empire. New York: Infobase Publishing, 2009.
-----------------------------------------
ینیچری (ترکی عثمانی: یڭیچری، ترکی استانبولی: yeniçeri) یا جان نثار یا ینگی چریک یا ینگی چری به معنی «چریک نو»واحدهای ویژه (ورزیده) از ارتش امپراطوری عثمانی بودند.
این ارتش در زمان مراد یکم که عثمانیها بخشی از اروپا را در اختیار داشتند تحت نظام دوشیرمه تشکیل شد. آنها فرزندان پسر به گروگان گرفته شده مسیحیانی بودند که توسط ترکهای عثمانی از خانوادههایشان جدا شده و به خانوادههای ترک مسلمان سپرده میشدند، بنابراین این افراد مسلمان و ترک تربیت میشدند. این افراد بعداً جزو لشکر عثمانی میشدند. این روش در سال ۱۸۲۶ توسط سلطان محمود دوم لغو گردید و بیشترشان در سده نوزده میلادی در پی شورش ایشان بدست سلطان محمود دوم به قتل رسیدند.
شیوه سربازگیری
سربازان ینی چری در زمان کودکی از خانوادههای مسیحی گرفته میشدند و از پانزده سالگی، برای آموزشهای دینی و نظامی به سپاه عجمی اوقلان میپیوستند. پس از اینکه در آنجا هفت سال با کار سخت ورزیده شدند آنها را به سپاه ینی چری میبردند تا هشت سال دیگر در سپاه ینی چری آموزش ببینند تا مهارت استفاده از هر سلاحی را داشته باشند. این سربازان روی هم رفته پانزده سال آموزش میدیدند و در سن سی سالگی به عنوان یک ینی چری در ارتش عثمانی به خدمت مشغول میشوند.
ینی چریها پس از ۴۰ یا ۴۵ سالگی نیز با یک مستمری اندک بازنشسته می شوند، زیرا سلاطین عثمانی بر این باور بودند که سرباز در این سن تواناییهایش رو به افول میگذارد. پس برای همین هم زندگی آیندهٔ این سربازان به میزان جنگ هایشان و غارتها و چپاول هایشان بستگی داشت و آنها پادشاهانی که جنگآور هستند را بسیار دوست دارند ولی از آنهایی که به جنگ نمیروند متنفرند و حتی چند بار هم شورش کردهاند.
لغت نامه دهخدا
تز، اشتن. شاه جنگ ایرانیان در چالدران و یونان. ترجمهٔ ضبیح الله منصوری. نگارستان کتاب، ۱۳۸۷
-----------------------------------------
نظام دوشیرمه (دفیشرمه) سپاه ینی چری
کوران مهاجرت عشایر ترک به آسیای صغیر از قرن 5 تا 7 هجری بود، تحولات آسیای مرکزی و ایران بر روند کوچ به آسیای صغیر و به ویژه مهاجرت عشایر ترک مؤثر بود. برای نمونه جنبش مغولان و یا یورش تیمور از عوامل اوجگیری مهاجرتها به آناتولی بودند. اما به هر روی طبیعی بود که به تدریج از میزان مهاجرت کاسته میشد و این در حالی بود که بر میزان نیاز دولت رو به توسعه عثمانی به مردان جنگی افزوده میشد و همچنین طبیعی بود که با تبلیغ معیشت کوچنشینی، یکجانشینی و ازدیاد ثروت رفته رفته انگیزههای غازتگری عشایر ترک کاهش مییافت، از سوی دیگر عثمانی درصدد ایجاد ارتش منظمی بود که وابسته و تحت نظارت سلطان باشد و نه فرمانده نظامی صاحب تیمار (اقطاع، تیول) و یا خان و امیر ترک، بنابراین سنت دفشیرمه که در لغت به معنای جمعآوری و در اصطلاح به معنی جمعآوری جوانان است را بنا نهادند. دفشیرمه سربازگیری دورهای از میان پسران خانوادههای مسیحی بالکان بود. سازماندهی نظامی جدید از میان بردگان باب عالی (قصر و قدرت سلطانی) یا قوللری آغاز شد. این غلامان بچههای خانوادههای پرجمعیت مسیحی سرزمینهای مفتوحه بودند که به جای قسمتی از وجه خمس به جای پول اخذ میکردند.
نظام جمعآوری ایشان همانگونه که گفته شد دفشیرمه خوانده میشد که در دورههای بعد به خصوص دوره بایزید در مقیاس وسیعتر صورت گرفت. این مسیحیزادگان نوجوان در آموزشگاههای ویژه نظامی با مقررات و ضوابط خاص و سخت آموزش میدیدند و پرورش مییافتند. معارف اسلامی، زبانهای ترکی و عربی و آداب زندگانی عثمانی به ایشان تعلیم داده میشد و آموزشهای ویژه نظامی میدیدند. ازدواج و ثروتاندوزی برای ایشان ممنوع بود. کانون مذهبی و به تعبیر دیگر پشتوانه معنوی ایشان را به اصطلاح اجاق این ارتش، اجاق بکتاشیه تعیین میشد. طریقتی که بار عقیدتی آن بیشتر شیعه بود تا سنی، ایشان همواره تحت ارشاد پیروان بکتاشی قرار داشتند. این غلامان شاه پدر و بزرگی جز سلطان عثمانی نمیشناختند. اینان ینی چری یا ینگی چری یا سپاه جدید بودند. البته روشن است که مقررات سربازخانههای ینی چری که به دیرهای نظامی میماند، در طول زمان از شدتش کاسته شد و ینی چری نیز دستخوش آفات و فساد و انحطاط گردید، تا نهایت در واقعه موسوم به فرخنده در عهد محمود دوم منحل شد. پشتوانه معنوی سپاه ینی چری، اجاق بکتاشی بود. پیوند میان بکتاشیگری و تشیع به معنای عام که شامل تشیع عاطفی، سیاسی و غلات شیعه را شامل میشود (یاقی، 1379ش، صص35و36).
یاقی، اسماعیل احمد، دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، ترجمه رسول جعفریان، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1379ش.
مینیاتوری که تصویر بردگان نونهال و نوجوان را در جلوی سلطان عثمانی نشان میدهد
-------------------------------------------------------------------------------------------
نتیجه گیری
1- جدا کردن اجباری فرزندان نونهال و نوجوان از خانواده هایشان (قساوت)
2- ترکان و مسلمانان از نظام دوشیرمه مستثنی بودند (تبعیض)
3- پسران تصاحب شده بلاجبار مسلمان میشدند (تحمیل اعتقادات)
4- نقض قانون شریعت اسلام (به بردگی گرفتن اهل ذمه ممنوع است) اون هم از رژیمی که ادعای نمایندگی اسلام رو داره
5- اجاره دادن فرزندان تصاحب شده به مدت 7/8 سال برای کارگری به خانواده های ترک و گرفتن مالیات از ایشان
6- نداشتن حق ازدواج
7- سو استفاده و استعمار: به عنوان نیروی کار ارزانقیمت در پروژههای عمومی، حمل و نقل سنگها، حمل یخها و برفهای کوههای بورسا به یخچالهای قصر و تهیهٔ هیزم استفاده میشد. خدمت در باغهای سلطان یا کارگاههای کشتیسازی سلطنتی به عنوان آهنگر، بتونهکار، پاروساز یا . . .
8- دست کشیدن مردم از اعتقادات برای جلوگیری از تصاحب فرزندشان به دست رژیم عثمانی: از سویی دیگر، ساکنین برخی نواحی بالکان، بالاخص تراکیه و مقدونیه، اسلام میآوردند تا از نظام دوشیرمه معاف شوند
9- با این همه سختی و مشقت حداقل حقوق برای انها تعیین شده بود اینست عدالت عثمانی :
ینی چریها پس از ۴۰ یا ۴۵ سالگی نیز با یک مستمری اندک بازنشسته می شوند، زیرا سلاطین عثمانی بر این باور بودند که سرباز در این سن تواناییهایش رو به افول میگذارد. پس برای همین هم زندگی آیندهٔ این سربازان به میزان جنگ هایشان و غارتها و چپاول هایشان بستگی داشت و آنها پادشاهانی که جنگآور هستند را بسیار دوست دارند ولی از آنهایی که به جنگ نمیروند متنفرند و حتی چند بار هم شورش کردهاند