زمانی رعایت نکردن بعضی قوانین را نشانهی بیفرهنگی میدانستم اما از وقتی برای گذشتن از سه راهها دچار مشکل شدم به این نتیجه رسیدم که نمیتوان کسی را به خاطر بیاعتنایی به قانون بد سرزنش کرد.
در واقع این بیتوجهی علامت بیفرهنگی نیست بلکه پاسخی طبیعیست به بیارزش شمرده شدن از سوی قانونگزار.
همیشه میگویند بدترین نظم از بینظمی بهتر است. درست؛ ولی چرا باید به قانون بد تن داد؟ به این جهت که اگر از آن دفاع نکنیم تاوانش گرفتار شدن در نظمی بدتر است؟!
براستی این قوانین برای نجات چه کسی وضع میشوند؟
کسی که در باتلاق گرفتار شده چه به ریسمانی پوسیده چنگ بیندازد و چه دم مار را بگیرد، در هر صورت نجات نخواهد یافت.