من زندگی مجردی رو خیلی بیشتر ترجیح میدم. به مدت حدود 3سال هم تقریبا مجرد بودم(منو پدرم با هم زندگی میکردیم و پدرم به واسطه ی کاری که داشت اکثرا شهرستان بودن) خوب اول از مزایاش بگم که احساس آزادی میکنی تو محیطی که زندگی میکنی چه از لحاظ پوشش و کارایی که انجام میدی و..... یکی از بهترین تجربه ها هم این بود که الان هم آشپزی حرفه ای بلدم و هم یه سری کارای زندگی رو به راحتی انجام میدم که قبل از این موضوع عمرا بلدم بودم ساده ترین کارا رو انجام بدم) البته تو سن تقریبا پایینی این تجربه باسه من بود حدود 20 سالگی. معایب زندگی مجردی باسه من این بود که بعضی موقع ها از تنهایی داشتم دیوونه میشدم یه مقدارم افسرده شده بودم (دلیلش فوت 2نفر از اعضای خوانواده تو فاصله ی کم) الان که باز به خاطر تجدید فراش پدرم دوباره با خوانواده زندگی میکنم نمیگم بده ولی به شدت داره بهم احساس بدی دست میده که احتمالن تا چند وقت دیگه دوباره زندگی شیرین مجردی رو باز تجربه کنم
Sent from my HTC D816h using Tapatalk



جواب بصورت نقل قول
...حالا یه اطلاعاتی بوده ایشون به اشتراک گذاشتن ....سخت نگیرید ، نظرشونه و قابل احترام. به نظر من دلایل خوبی رو برای افزایش خونه های مجردی آوردن (هرچند کامل نیست تا حدی از دید منفی هست)، این ک خوبه یا بده به اندازه کافی بحث شده ...تکرار مکررات میشه.

و کاملا جمله ی شما رو نقض می کنم . چند همسری هم به هیچ عنوان در مناطق سنی نشین ایران جا افتاده نیست . حال شما منظورتون کدوم نقطه هستش و با کدوم آمار و ارقام میگین ، نمی دونم . اونایی که چندین همسر مختلف هم دارند ، معمولا خانواده هایی هستند که اصطلاحا اصیل گفته میشن ، اونم در دوران قدیمی تر و نه الان . مثلا میگن فلانی شیخ هستش اینقدر مال و املاک داره دو سه تا زن هم داره . اگر شما منظورتون این مورد استثناها هستند که این استثناها در ارتباط با خان های ایرانی هم که صادقه اصلا ارتباطی به شریعت نداره .

