شریعتی مستقیما گفت درک نمی کنند. و بله منظورش همون چیزی است که شما می گید ولی باز هم همونطور که اشاره کردم مغلطه توسل به جهل است. چیزهایی مثل امواچ UV هم فقط وقتی پذیرفته شدند که ما وسایلی ساختیم که قادر به دریافت اونها بودند. چیزهایی که جناب شریعتی ازشون صحبت می کنه (ادراک غیرعلمی انسان به قول خودش) طبیعیه از این دسته نیستند و این کار شما هم مغلطه تعمیم نارواست.
و حس ها بیشتر از 5 تا هستند. مثلا انسان قادر به تشخیص حرکت است بدون استفاده از 5 حس معمول (حسگرهای تشخیص حرکت در پشت گوش ها زیر پوست هستند).
هر لحظه میشه یک منطق جدید اختراع کرد و گفت اون چیزی که تا یک لحظه پیش غیرمنطقی بود، الان نامنطق است. اگه بپذیریم این منطق های اختراعی نیازه ابتدا صحتشون بر اساس یک متد واضح و دقیق سنجیده بشه دیگه فقط یک منطق خواهیم داشت.
توصیفتون از این تفکر کاملا غلط است. هیچ کس ادعا نمی کنه هر چیزی که نتونیم از طریق علم توجیهش کنیم حقیقت نداره، توصیف صحیح اینه که هر چیزی که به شیوه علم قابل آزمایش و تکرار نباشه کاربرد نداره چون همه چیز در محیط اطراف ما در نهایت توسط علم قابل دسترسی است.
قوانینی در دنیا وجود ندارند. قوانین طبیعت هم کشف نمیشوند بلکه اختراع می شوند. ما انسان ها طبیعت رو با دقت قابل قبول مدل سازی می کنیم و بهش میگیم قانون. اینطور نیست که قوانینی مطلق باشند که ما ذره ذره اونها رو کشف کنیم.
در تاپیک [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] وضیح دادم چطور این قوانین ساخته و تولید میشن.
قوانین طبیعت ساخته انسان ها هستند و هر وقت چیزی مشاهده شد که خارج از اونها بود، یعنی وقتش رسیده ما قوانین جدیدی تولید کنیم که بازه وسیعتری از مشاهدات ما رو فرا بگیره. تا وقتی چیزی مشاهده نشده که خارج از اون قوانین فعلی باشه یعنی قوانین فعلی همیشه صادق بودند و باور به چیزی خارج از اونها "غیر منطقی" (با توجه به موضوع تاپیک) است چون در نهایت علم و مشاهدات ما هستند که منطق رو داوری می کنند (به قول روم باستان، مشاهدات نقشی Magisterial نسبت به تفکر ما دارند).