مراسم حنا بندان کماکان برگذار میشه 
همین سنت ها هست که این چیزا رو زیبا میکنه .
من خودم بشخصه از 2 چیز زندگی مشترک می ترسیدم و استرش شدید داشتم :
1 : مراسم خاستگاری : همیشه قصد داشتم مجرد بمونم چون از بس خجالت می کشیدم که نگو و نپرس اما جالبه بدونید من 3 بار رفتم خاستگاری تا موفقت کنن 
 
البته اصلا صحبت نمیکردم و از استرس فقط دستشویی ام می گرفت 
 
2 : ورود به تالار و دست دادن به همه ! : همیشه با خودم می گفتم من وقتی وارد تالار میشم باید به همه دست بدم و احوال پرسی کنم یا فقط همون اشاره کافیه 
 
 
یادمه وقتی رفتم داخل تالار و دیدم نگاه 600 تا مرد همه به سمت منه ، دلم میخواستم فرار کنم 

 اما رفتم جلو و با چند نفر احوال پرسی کردم و بعدش هم فقط میگفتم خوش اومدین خوش اومدین 
 
باشد که عاقبت بخیر شویم 
