شهر بزرگ و شلوغ .
این مایعی که باش عکس چاپ میکنن اسمش چیه؟
شهر بزرگ و شلوغ .
این مایعی که باش عکس چاپ میکنن اسمش چیه؟
واسه زندگی شهر بزرگ واسه استراحت و آرامش روستا
اسم مایع واسه چاپ عکس رو نمی دونم
تکرار سوال قبل
هر دو
آیا ژنی وجود داره یا کشف شده که، دلیل انسان به پرستش رو توجیه کنه؟
آیا سالونت هست!
تکرار هردو سوال قبلی...
اولی رو نمیدونم فکر نکنم اون طوری چاپ بشه دیگه فکر کنم الان نگاتیور رو یه نور بهش مینابونن و نوری که رد میشه رو باز سازی میکنن و بعد رو کاغد مخصوص که میندازن چاپ میشه
فکر میکنم الان این طوری میشه ولی مطمئن نیستم اون روش فکر کنم خیلی طول میکشه که با مایع مخصوص باشه و .... چون واکنش شیمیایی باید بده و برای هر عکس باید تکرار بشه و خیلی زمان بره ولی الان خیلی سریع انجام میشه و در عرض شاید یک ربع بهتون عکس رو تحویل میدن مطمئن نیستم که این طور باشه ولی حدس میزنم دیگه از اون روش استفاده نمیشه
سوال دوم رو هم جوابش میدم که ژنی فکر نکنم باشه ولی هورمون ها هستن که باعث میشن و اثر اون هرمون باعث به وجود اومد این احساس ها میشه مثلا عشق رو با یه هورمون ما تجربه میکنیم و اون حس رو به دلیل ترشح یه هورمون خاص داریم که اگر ماده ای رو وارد بدن بکنید که اون هورمون رو تجذیه کنه یا اثر کاملا مقابل رو داشته باشه دیگه احساس عشق رو نخواهیم داشت نیاز به پرستش هم مربوط به حالت روحی ادما هست معمولا اگر نگاه کنید انسان ها وقتی به جایی میرسن که دیگه به نظرشون احساس ضعف و نا توانی میکنن میرن سراغ پرستش اما اگر کسی این احساس رو برطرف کنه و چیزی وجود داشته باشه که باعث بشه از اون حالت در بیایید ۱۰۰ ٪ به نظرم دیگه نیاز به پرستش نخواهید داشت و همش به خاطر شرطی بودن ذهن اتفاق میوفته که شما تو چه شرایطی چه حس نیاز داری و اون چیزی که باعث میشه اون هورمون ترشح بشه چیه مثلا حمایت پدرتونه یا مادرتون یا همسرتون یا خدایی که تصورش میکنید مغز توی اون زمان میره سراغ اون چیزی که اون حس رو به شما میده و شما رو تحریک میکنه به سمتش گرایش داشته باشید
من مطمئن نیستم از حرفم ولی فکر میکنم این طور باشه طبق چیزایی که خوندم از اینطرف اون طرف و اطلاعاتی که بدست اوردماز فیلم ها مستند ها تجربه ها و ... به نظرم تموم حالات ما بستگی به هورمون های مغز داره توجیهمم دارو های روان گردان و دارو های اعصاب هست
تکرار دو سوال قبل و به نظرتون حرفم درسته؟
ایا استدلال درستی داشته ایم؟
من نماز میخونم نه اینکه احساس ضعف میکنم چون احساس میکنم آرامش پیدا میکنم
نماز برام مثل مدیتیشنه وقتی میخونم سع میکنم به هیچی فکر نکنم واسه همین اگه نمازم نیم ساعت هم طول بکشه برام لذت بخشه مثل یه استراحت مغزی
من هیچ زمان نماز خوندن رو اهرمی برای رسیدن به آرزوهام و جلوگیری از وقایع بد ندیدم فقط هورمون آرامش و تمرکز رو در من زیاد میکنه و میتونم بهتر فکرکنم بهتر تصمیم بگیرم
از احساسات منفی که گاهی احاطه م میکنن بیرون بیام و روحم حس آزادی پیدا میکنه
کلا در زندگی انگشت شمارن لحظه هایی که حس ضعف کردم و میدونم چرا...و الان حلالش رو هم در خودم پیدا کردم
ربطی هم اصلا به نماز نداره
اونایی که برای رسیدن به چیزی در زندگیشون نماز میخونن کاملا در اشتباهن نماز موجبات رو فراهم میکنه با تذهیب روح اما وسیله رسیدن به آرزوها تلاش و تفکر خود آدمهاست
نظر شما در مورد استدلال من چیه؟
همون حرف منه
حتما موقع نیاز وضعف نمیرید سراغ اون ادامش دهنده بهتون
من اون نیاز رو برای مثال گفتم
نمیدونم درسته یا نه ولی چون از همون حرف خودمه میگم اره درسته
پس کو سوال؟!
منم تقریبا با شما موافقم.... ولی فکر می کنم چیزی یا عاملی فراتر از ژن یا هورمون باشه! چطور ممکنه ژن یا هورمونی که تکامل پیدا می کنه یا به قو.ل فرگشت خودش رو اصلاح می کنه و با احتمال خطا، هنوز نیاز به پرستش چیزی یا کسی یا عالمی و ... داشته باشه...اصلا چه نیازی به پرستیدن داره؟ چرا بدون عاملی به اسم خدا انسان قدرتمندی وجود نداره یا اگر داره با دارو و اعتیاد این نیاز رو در خودش خفه می کنه!شاید چون انسان سر کشه . یا زیادی به علم و دانش خودش اتکا پیدا کرده یه چیزایی رو جا گذاشته یا بهشون فراموشی پیدا کرده. نمی دونم؟!
چرا من می دونم که نمی دونم؟![]()
چون خودتو میشناسی و با خودت رو در بایستی نداری خیلی خوبه
ایا علم گرایی محض بده؟(منظور من اینه که برای هر حرفی و هر اعتقاد وباوری میگه باید علم ثابتش کنه بعد قبول میکنم) خوبی و بدی اگر به ذهنتون میرسه رو بیان کنید مستفیض بشیم
نه بد نیست ولی دیگه نه در اون حد ! منطقی باشی بهتر از اینه که کاملا علم گرا باشی
من خوب میشم ؟![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)