درود به شب زنده داران![]()
درود به شب زنده داران![]()
ساکتم ...
و این سکوت ، شبیهِ سکوتِ سیگارهاست ...
.
.
.
درود طرفدار 2آتیشه ی استاد چاووشی
میگم این اسمایلی که گذاشتی دود رو قشنگ حبس میکنه بعد میده بیرون چه باحاله![]()
کبریت را ترک کرده ام...سیگار را با سیگار روشن میکنم...
داستان این روزها غم انگیز است
و کام سیگار ها سنگین تر
شاید سالها بعد رمانش را بنویسم ...
من و سیــــگارم...!
سیگار را ترک کرده ام به جاش ساقه طلایی می خورم. . .
قدر سیگار را آن مریضی می داند که اسیر بستر است و پزشکش از سیگار منعش کرده و در حسرت گریزی ست به آنسوی پنجره… برای یک نخ سیگار…
قدر سیگار را آن سربازی می داند که در نقطه ی صفرمرزی، در بیابانی سرِ پست است و به هر کجا که نگاه میکند، در عمق برهوت، چهره ی خندان دوست دختر ازدواج کرده اش را می بیند… و در حسرت رفیقی ست… برای یک نخ سیگار…
قدر سیگار را آن رفتگری میداند که در نیمه شبی بارانی، خسته از جارو زدن، لب جدولی در کنار خیابان می نشیند که نفسی تازه کند و به یاد بدبختی هایش سیگاری آتش… اما افسوسکه بسته ی سیگارش خالی ست… و در حسرت رهگذری ست… برای یک نخ سیگار…
آری رفیق…
قدر سیگارت را بدان و عاشقانه سیگار بکش…
شاید فردا حسرتش را بکشی…
داداش تو ساقه طلایی یزید ریختن با 4تا تاکم پایین نمیره![]()
اون اوایل پشت فرمون نسخی می زد بالا. یه بسته ساقه طلای گذاشته بودم تو ماشین. 2 تاش رو می خوردم همچین از سقف دهنم تا معدم میچسبید به هم که نسخی از مخم می پرید.![]()
مردانه که دلت بگیرد کدام زن میخواهد آرامت کند؟
مردانه که بغض کنی چه زنی توانایی آرام کردنت را دارد؟
مرد که باشی حق اینها را نداری...
مرد که باشی از دور نمای کوهی را داری ، مغرور ، غمگین و تنها ...
مرد که باشی شب که دلت بگیرد یک نخ سیگار روشن میکنی و خودت را پشت دودش پنهان میکنی ...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)