دست نوشته هاتون قشنگه ولی خیلی نا امیدانست
میگن: همیشه رو به نوربایست اگر میخواهی تصویر زندگی ات سیاه نیافتد . . .
دست نوشته هاتون قشنگه ولی خیلی نا امیدانست
میگن: همیشه رو به نوربایست اگر میخواهی تصویر زندگی ات سیاه نیافتد . . .
یه جفت دست هست
خسته ی خسته...
و مست دستی که نیست
یه روز یه مردی بود..
اونقدر که خیانت دید
که نامرد شد...
راه دیگه ای نداشتم.
باید قدم میزدم تا به یاد نیارم.
یا شایدم از یاد ببرم !
نمیدونم!
فقط میدونستم باید قدم بزنم تا دردهام ازم کنده بشن.
هی تو!
تویی که داری به من نزدیک میشی!
مراقب باش
من درد دارم...
وقتی دیدمش کنار پنجره می نشست و عاشق بهار بود...
وقتی ندیدمش پاییز بود و سیگار میکشید...
نمیدانم...
عاشق بهار باشم
یا متنفر از پاییز
و شاید در یک عصر پاییزی
دوباره بیاد بیاورم
زمانی را که
همیشه بهار بودم...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)