از یک نظر این حرف صحیحه، که ادعاهای زیادی در قالب علم داره پخش میشه و در محیط عادی و برای افراد عادی جدا کردن علم از شبه علم خیلی ساده نیست، از یک نظر دیگه صحیح نیست به اون شکل که در محیط های آکادمیک و مجامع علمی شکی درباره علم یا شبه علم بودن یک سری مطالب وجود نداره چون هر تحقیق رو به راحتی میشه بررسی کرد آیا متد علمی در اون رعایت شده یا خیر (مینیمم)، و آیا نتایج اون قابل تکرار توسط سایرین هستند یا خیر (تکرار پذیری مکرر توسط افراد بیشتر نشون از قدرت بیشتر تئوری های مطرح شده میده).
مثلا همین روانکاوی، یک چیز خاص و محدود نیست که بگیم علمی است یا نیست، مجموعه ای است از تئوری های مختلف که بعضی هاشون پایه و اساس علمی دارند و بعضی هاشون هم ندارند. هر کدوم از اون تئوری ها رو میشه سنجید و در نهایت بعضی هاشون رو میشه در آزمایشات تکرار پذیر نشون داد و بعضی هاشون رو هم نمیشه و اشتباه هستند و خب استفاده از روانکاوی برای درمان مشکلات روانی هم تاثیرش توسط متد علمی مشخص است (که برای بعضی مشکلات می تونه تاثیر مثبت داشته باشه و برای بعضی ها هم قطعا نمی تونه).
اساس علم متد هست و نه مرجعیت و این شاید مهمترین فاکتور علم باشه که یک متد وجود داره که بی نیاز از مرجعیت تونسته یک مجموعه بسیار منظم و دقیق از دانش ایجاد کنه (چیزی که خارج از محیط علمی به هیچ وجه نداریم). یک مرجع نداشتیم که گفت Higgs Boson از الان می دونیم وجود داشته و بعد همه قبول کنند، نتایج و آزمایشات و ... منتشر میشن و دانشمندان مختلف نتیجه خودشون رو می گیرند و چون متد علمی مستقل از نظرات Subjective افراد است در نهایت همه به نتیجه ثابت می رسند چون اساس کار تکرار پذیر بودن مشاهدات است.