| نام |
ریشه نام |
معنی و شرح نام |
| آبادیس |
فارسی |
نام یکی از پزشکان دوره هخامنشی |
| آبتین |
اوستایی-پهلوی |
روح کامل-انسان نیکو کار - از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی |
| ابراهیم |
عبری |
پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام، نام یکی از پیامبران بزرگ ملقب به خلیل الله، نام سوره ای در قرآن کریم، نام پسران |
| آتیلا |
فارسی |
نام پادشاه قبیله هون که امپراطوری روم شرقی را شکست داد |
| آرام |
فارسی |
آهسته ساکت سنگینی و وقار مکان خلوت |
| اترک |
فارسی |
نام رود مرزی ایران در شرق که به دریای خزر می ریزد |
| آران |
کردی |
درای طبیعت گرم - همچنین اسم شهری قدیمی که قباد ان را بنا کرد |
| ارتان |
فارسی |
نام پسر ویشتاسب و برادر داریوش اول پادشاه هخامنشی |
| اردشیر |
اوستایی-پهلوی |
آن که حکومت مقدس دارد، شهریاری و پادشاهی مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام مؤسس سلسله ساسانی، فرزند سا |
| اردلان |
کردی |
نام طایفه ای از ایلات کرد ایران |
| آرتا |
فارسی |
ارتا(به فتح الف) در اوستا به معنی مقدس |
| آرتام |
فارسی |
والی فریگه در زمان کوروش پادشاه هخامنشی |
| آرتان |
فارسی |
نام برادر داریوش پادشاه هخامنشی و پسر ویشتاسب |
| احمد |
عربی |
بسیار ستوده، یکی از نامهای پیامبر(ص) |
| احیا |
عربی |
زندگان، نامی برای شبهای نوزدهم، بیست و یکم، و بیست وسوم ماه رمضان، در اصل احیاء |
| اردشام |
ارمنی |
پسر ارتاسس دوم و برادر تیگران اول از سلسله اشکانیان ارمنستان |
| اردین |
فارسی |
راستین |
| ارژن |
فارسی |
از شخصیتهای شاهنامه، نام سالار مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی |
| آرتین |
فارسی |
آرش،عاقل و زیرک، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که در تیراندازی بسیار توانا بوده است |
| آرسان |
فارسی |
نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی |
| ارسام |
فارسی |
نام پسر داریوش پادشاه هخامنشی |
| ارسلان |
ترکی |
شیر، نام پسر مسعودغزنوی |
| آرش |
فارسی |
عاقل و زیرک- از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که در تیراندازی بسیار توانا بوده است |
| آرشام |
فارسی |
به معنی خرس و به معنی زور، دارای زور خرس پسر آریارمنه و پدر ویشتاسب از خاندان هخامنشی |
| آرشان |
فارسی |
نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی |
| آرمان |
فارسی |
آرزو، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار خسروپرویز پادشاه ساسانی |
| ارشام |
فارسی |
آرشامه |
| ارمیس |
یونانی |
هرمس |
| اسپندیار |
فارسی |
اسفندیار،آفریده مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، فرزند گشتاسپ شاه ایران و کتایون دختر قیصر روم |
| آرمین |
فارسی |
از شخصیتهای شاهنامه، نام چهارمین پسر کیقباد - مرد همیشه پیروز |
| آرنا |
فارسی |
نام روستایی در نزدیکی نقده |
| آروین |
فارسی |
تجربه، آزمایش امتحان آزمون |
| آریا |
فارسی |
نژاد هندواروپائیان که در عهدی بسیار کهن با هم زندگی می کردند و بعدها به دو بخش بزرگ تقسیم شدند گروهی به هند و ایران آمدند و گروهی به اروپا رفتند.نام میهن عزیز ما ایران از این کلمه گرفته شده است |
| آرین |
انگلیسی |
آریایی نژاد - از نسل آریایی |
| آصف |
عربی |
تدبیر، مشاور خردمند، نام وزیر سلیمان(ع) ، عنوان وزیران ایرانی در دوران اسلامی |
| آوید |
فارسی |
مشتاق و خواهان |
| آدین |
فارسی |
آرایه هایی که با آن کوی و برزن را در نوروز یا هنگام ورود اشخاص بزرگ مزین می کنند |
| آیلا |
عربی |
نام پهلوانی ترک که شاهنامه به عنوان مبارز افراسیاب از او یاد شده است |
| اسد |
عربی |
شیر، نام برج پنجم از برجهای دوازده گانه، برابر با مرداد |
| اردشیر |
اوستایی |
آن که حکومت مقدس دارد، شهریاری و پادشاهی مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام مؤسس سلسله ساسانی، فرزند ساسان |
| ارژن |
|
از شخصیتهای شاهنامه، نام سالار مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی |
| آژنگ |
فارسی |
چین و شکنی که بر پوست بدن و بخصوص پیشانی می افتد-خشم-موج کوتاهی که روی سطح آب ایجاد می شود |
| آرسام |
فارسی |
آرشام،خرس،زورمند، دارای زور خرس پسر آریارمنه و پدر ویشتاسب از خاندان هخامنشی |
| آبدین |
عربی |
جاودانه ها ، جمع آبد |
| آرشا |
فارسی |
آردا ، مقدس |
| اسفندیار |
اوستایی-پهلوی |
آفریده مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، فرزند گشتاسپ شاه ایران و کتایون دختر قیصر روم |
| اسکندر |
یونانی |
یاری کننده مرد، نام پادشاه معروف یونان بنا به روایت شاهنامه فرزند داراب پسر بهمن و ناهید دختر فیلقوس قیصر روم |
| آردا |
فارسی |
آرشا ، مقدس |
| آتین |
اوستایی-پهلوی |
در زبان زند و پازند جدید ، نو ، بوجود آمده |
| آماندا |
ترکی |
در امان تو، در پناه تو |
| اسماعیل |
عبری |
آن که خدا او را شنید، نام پسر ابراهیم(ع) و هاجر |
| اشکان |
فارسی |
منسوب به اشک |
| اصغر |
عربی |
کوچک تر |
| اصلان |
عربی |
شیر |
| افراسیاب |
اوستایی-پهلوی |
به هراس افکننده، از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه تورانی، پسر پشنگ و نبیره تور پسر فریدون پادشاه پیشدادی |
| افشار |
کردی |
نام ناحیةایی در کردستان(نگارش کردی : هةوشار) |
| اکبر |
عربی |
بزرگ تر |
| الیا |
عبری |
الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و در اسلام یکی از چهار پیامبر جاویدان |
| امید |
فارسی |
اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن ، تکیه گاه، محل پناه |
| امیر |
عربی |
پادشاه، حاکم ، به صورت پیشوند در ابتدای بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند امیربانو، امیر پویا، و امیرحسین |
| امین |
عربی |
مورد اطمینان، درستکار ، لقب پیامبر(ص) ، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند محمد امین، امین عباس، و امین همایون |
| انوش |
فارسی |
بی مرگ، جاودان |
| انوشروان |
فارسی |
انوشیروان،دارای روان جاوید ، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی ملقب به دادگر، پیامبر(ص) در زمان این پادشاه متولد شد |
| انوشیروان |
فارسی |
دارای روان جاوید ، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی ملقب به دادگر، پیامبر(ص) در زمان این پادشاه متولد شد |
| اورند |
فارسی |
تخت پادشاهی، شکوه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر لهراسپ شاه ایران و از نوادگان کی پیشتن پادشاه کیانی |
| اورنگ |
فارسی |
تخت پادشاهی، فر و زیبایی |
| اوستا |
اوستایی-پهلوی |
نام کتاب مقدس زرتشتیان |
| اولاد |
فارسی |
از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی در مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی |
| اویس |
عربی |
گرگ کوچک، شخصی پارسا که از تابعین بوده است |
| اهورا |
فارسی |
در فرهنگ ایران باستان، خداوند |
| ایاز |
ترکی |
نام غلام محبوب سلطان محمود غزنوی |
| ایرج |
فارسی |
پهلوی از شخصیتهای شاهنامه، نام کوچکترین پسر فریدون پادشاه پیشدادی ایران |
| ایلا |
فارسی |
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از فرماندهان سپاه افراسیاب تورانی |
| ایلیا |
عبری |
خدای خدایان - تغییر یافته نام الیاس یکی از چهار پیامبرجاویدان |
| ایمان |
عربی |
اعتقاد به وجود خداوند وحقیقت رسولان و دین ، یقین داشتن به درستی اندیشه یا امری |
| احتشام |
عربی |
شکوه و شوکت داشتن ، بزرگ شدن ، دارای خدم و حشم فراوان بودن |