نقد و بررسی : Beyond: Two Souls
نویسنده : Killzone2
وقتی همه چیز توسط خودت نابود میشود
مقدمه
وقتی اثری متفاوت و عجیب تر از سایر عناوین معمول در صنعت گیم میبینم بی شک دیدگاه خاصی نسبت به آن داریم که اصولا بازخورد های بسیار متفاوتی هم دارند, به این صورت که یک سری طرفدار آن میشوند و از آن لذت میبرند و گروهی هم نه. جنبه تفاوت این عناوین میتواند در هر چیزی باشد ولی خیلی متفاوت تر هم داریم و آن هم ساخته های David Cage است , او و گروهش در استودیو Quantic Dream دست به ساخت بازی هایی میزنند که اصولا نه شبیه به آن وجود ندارد و نه اینکه هر سلیقه ای آن را قبول میکند. سبک هایی که Cage برای بازیسازی انتخاب میکند بیشتر به صورت کلی ترکیبی از بازی و فیلم هست و دیدگاه کیج هم در همین مورد بسیار قابل توجه است و از سبک خود به شدت دفاع میکند. 3 عنوان توسط استودیوی Quantic Dream ساخته شده است که به ترتیب Fahrenheit,Heavy Rain و اخرین ساخته این شرکت Beyond Two Souls بوده است و اگر دقت کنیم در این عناوین هسته اصلی همه این سه بازی متفاوت از سایر بازی های موجود است و دیدگاه و داستان های خاصی را روایت میکند که هر کدام از این عناوین توانایی های بسیار خوبی برای معرفی خود به دنیای گیم دارند و اصولا طرفدار های خاص و البته جدید هم به همراه دارد. آخرین ساخته دیوید کیج بسیار متفاوت تر از چیزی هست که تصور میکردیم هم بازخورد ها و هم نقد های مثبت و منفی همه در کنار هم تفاوت های زیادی داشت و اینکه چقدر این بازی موفق بوده, مربوط به سلیقه هر شخص میشود. در Heavy Rain شاهد یک داستان و موزیک بسیار زیبا بودیم که ترکیب این دو عنصر در کنار کارکتر هایی چون اتان مارس یا اسکات شلبی جو بازی را بشدت عالی کرده بود و حتی روند بازی و انتخاب های شما برای قانع کردن افراد یا منصرف شدن و شبیه به این موارد است, که همراه با زدن QTE در بازی بود به شکل خوبی صورت گرفته بود تا جایی که میشود HR را جزو بازی های بسیار خوبی انحصاری Sony هم درنظر گرفت. در بازی های کیج ما با یک گیم پلی فعل و انفعالی یا مانند یک فیلم تعاملی روبرو هستیم که در Heavy Rain استقبال خوبی از آن صورت گرفت. حال در Beyond: Two Souls استفاده از دو ستاره در بازی به عنوان شخصیت های اصلی بازی هم بخشی دیگر از کار های Cage است که در Two Souls انجام داده است. او از بازیگرانی چون Ellen Page (شخصیت اصلی داستان در نقش جودی هلمز) و همینطور Willem Dafoe استفاده شده است و کار گروه برای انتخاب این دو شخص مدتی زیاد طول کشید تا مورد نظر دیوید کیج باشد و از این اشخاص در درون بازی استفاده شد که مراحل کپچر و انیمیشن روی آن ها از کاری سخت برای Quantic Dream بوده است.
خودت انتخاب کن! Life یا beyond
داستان بازی های کیج همیشه از مهمترین بخش های بازی های او بوده است که هم پیچ و خم زیادی دارد و هم درگیر کننده برای هر کسی که عناوین این کارگردان را قبول دارد میباشد. روایت Two Souls از چند جهت بررسی میشود و با توجه به نوع روایت آن کاملا متفاوت از سایر بازی ها است. در Beyond ما با شخصیتی به اسم Jodie Holmes آشنا میشویم که او 8 سال بیشتر ندارد و از قدرت های ماوراطبیعی بهره میبرد که او را از دیگران متمایز کرده, او با موجودی به اسم Aiden در ارتباط است و قابلیت های فراطبیعی او باعث تمام اتفاقاتی که همراه با جودی هلمز هست میشود. داستان زندگی جودی پر است از فراز و نشیب چه در کودکی و چه در بزرگسالی او که روایت بازی هم روی اتفاقات زندگی جودی تمرکز کرده و به دقت روی آن ها مپردازد که میشود جای جای جزئیات این بازی حتی شخصیت پردازی کارکتر های فرعی را درک کرد از جمله خانواده Jodie و اطرافیان او و بخصوص Aiden که باعث میشود تا جودی مورد توجه قرار گیرد و اتفاقات مختلفی برای او رخ دهد. به خصوصیات Aiden اشاره میکنم که چه کار هایی میتواند بکند و چرا او را فراطبیعی خطاب میکنیم؟ او قدرت های زیادی دارد از جمله عبور از اشیا و دیوار ها و کمک به جودی در مواقعی که گیر افتاده است و همینطور قابلیلت نابود کردن همه چیز را دارد. باید گفت خود جودی از این قدرت و استفاده از آن در اصل متنفر است ولی مشکلاتی که در خانه برای او پیش میاید توسط همین قدرت او را کمک خواهد کرد تا از آن جا خارج شود و راه خود را به جای دیگری هموار سازد, که البته مشکلاتی که Aiden برای اطرافیان جودی بوجود میاورد هم باعث میشود تا جودی به مرکز CIA برود که در این قسمت آشنایی شما با یکی دیگر از شخصیت های اصلی داستان رقم میخورد و این شخص دکتر Nathan Hawkins هست, یک متخصص در زمینه بررسی قدرت های فراطبیعی, جودی را مورد بررسی قرار میدهد و البته به عنوان خانواده جدید جودی هم محسوب میشود. و ادامه اتفاقاتی که روایت میشود شامل روایت 15 سال از زندگی جودی هلمز میشود که ذره ذره بر شناخت جودی به گیمر کمک میکند. مطئنن حضور Jodie به عنوان کارکتر اصلی بازی و انتخاب آن توسط Cage انتخاب خوبی بوده است و اینجا گفته کیج تایید میشود که میگوید " با وارد کردن جودی در بازی خواستیم تا عواطف و احساسات رو بهتر به مخاطب نشان دهیم " و این مورد برای من در جای جای مراحل بازی قابل درک بود و واقعا این انتخاب درستی برای انتخاب شخصیت بوده از نظر من. درام بودن سبک بازی هم کمک کرده تا احساسات جودی بیشتر قابل حس باشد. بقیه موراد داستان بیشتر اسپویلر هست که گفتن اون امکان داره لذت بازی رو بگیره و این قسمت از نقد فقط خلاصه ای از اوایل اتفاقات بازی هست.
شاید Two Souls بخاطر روایتش باعث شود تا خیلی از آن خوششان نیاید خب دلیلش میتواند هر چیزی مثل دیالوگ های زیادی که بین بازی گفته میشود و یا استفاده از جزئیاتی که بعضا برای خیلی از افراد درگیر کننده و جدی نیست و اینکه اصولا رابطه شما و آیدن به چه صورت هست یعنی نه او را میبیند و نه چیز دیگر ولی قابلیت ها و قدرت هایش را حس میکنید و با اینکه رابطه این دو کارکتر جذابیت خاصی بخشیده موجب شده تا یک سری اصلا تحت تاثیر این شیوه داستان سرایی قرار نگیرند. در هر صورت داستان بازی خالی از اشکال نیست ولی مضخرف هم نیست! روایت در سطح معمولی که در کنار یه سری جزئیات تونسته تا قسمتی موفق باشید ولی در حد یک شاهکار نباید به این قسمت نگاه کرد.
آشنایی با شخصیت هایی مثل رایان و زویی هم خیلی جالب بود برام کلا شخصیت پردازی های جالبی داشتن. در هر صورت داستان بازی بخصوص اواخر اون جالب تر شد رفته رفته و شاهد جزئیات بیشتری بودم و البته بخش اتمام بازی که بهش اشاره ای نمیکنم تا خودتون تجربه کنید و که در رابطه با کارکتر های بازی هست, پایان بازی رو در واقع عوض میکنه که ارزش دوباره بازی رو به نوعی بالا میبره و اخر بازی به نظرم خیلی تاثیر گذار بود.
نمای شهر تسخیر شده
درمورد گرافیک بازی میشود از واژه های زیادی برای توصیف آن استفاده کرد. اگر دیده باشید در Heavy Rain صحنه های بسیار زیبایی را برای هر کارکتر و محیط آن شاهد بودیم حال در Two Souls هم به همین شکل میباشد. رابطه فیزیک و انیمیشن کارکتر ها با مسائل تکنیکی به شکل عالی و هنرمندانه صورت گرفته که تمام احساسات کارکتر های موجود در بازی به شکل شاهکار نمایش داده میشود و حتی مدل راه رفتن و نوع گفتار حس کارکتر رو برای شما بازگو میکند که خود این مورد یک امتیاز مثبت در جهت پیشرفت بازی میباشد و اینکه رو کنسولی چون PS3 بوجود اوردن همچین جزئیاتی واقعا جای تبریک به سازنده را دارد و همینطور محیط با جزئیات خلاقانه کار شده است. مشکل خاصی دیده نمیشه غیر از یک یا 2 مورد بافت کم کیفیت در بین مراحل بازی که مشکلی ایجاد نمیکرد.
صدا , موزیک ...
صدا گذاری شخصیت های بازی بشدت عالی کار شده و استفاده از افکت ها صدا پیشه ها به شکل خوبی صورت گرفته البته برای جذاب تر شدن از صدای همان شخصیت اصلی بازی به عنوان صدا پیشه استفاده شده که بسیار هم عالی از کار در آمده است. موسیقی جزو مهم دیگر بازی هست که از هر نظر عالی کار شده و اتمسفر بازی رو گیرا تر کرده و جز شاهکار چیز دیگری نمیشه گفت بخصوص که با یک اثر بزرگ از دو هنرمند در این زمینه روبرو هستیم.
کنترل با دو شخصیت کاملا متفاوت
گیم پلی بازی مطمئنن برای همه جالب نیست. در هر صورت تعامل جودی و آیدن و زدن QTE در بین بازی از جزابیت خاص خودش برخوردار هست و مشکلی وجود ندارد. در قسمتی هم میتونید کنترل Aiden رو بدست بگیرید و راه را برای جودی باز کنید یا معمایی را حل کنید که البته شما آیدن را همانند جودی از دید یک سوم شخص مشاهده نمیکنیدچون دید شما موقع کنترل آیدن اول شخص هست. لازم هست اشاره کنم کنترل جودی خیلی بهتر و عالی تر شده و اینکه در کل غیر از بعضی موارد مشکلی از نظر کنترل کارکتر ندارید که شاید شما مشکل حرکت دادن کارکتر با دکمه R2 براتون مشکل بوده ولی اینبار با کمک آنالوگ کنترلر راحت تر به کنترل جودی بپردازید. یک سری انتخاب هایی که برای شما مشخص میشه بعضا دو راهی واقعی است! و یک سری دیگه تاثیرات زیادی برای شما در بازی ندارد ولی در کل سیستم انتخاب ها خوب بود. درمورد کنترل آیدن باید گفت علاوه بر دید اول شخص اختیارات بیشتر دارید تا تعامل داشته باشید. از هر دیوار و مانعی براحتی عبور میکنید و از توانایی های ویژه هم برا جابجایی اجسام برخوردار هست تا در صورت لزوم روی آن اعمال شود.
امتیاز دهی
داستان : در قسمتی از جزئیات بسیار عالی کار شده ولی اثر کلی بیشتر حالت گمراه کننده را دارد تا یک روایت لذت بخش, از نظر کلی جالب به نظر میاد و بخصوص اواخر بازی از اتمسفر و روایت خیلی بهتری برخوردار بود. 8/10
گرافیک : برای این بازی با یک گرافیک بسیار خوب طرف هستیم چه از نظر هنری و چه از نظر طراحی انیمیشن ها که در بالاترین سطح ممکن قرار دارند و همینطور آیتم ها و جزئیات بازی در حد قابل قبولی قرار دارد که در کنار هم یک گرافیک عالی رو بوجود آورده است. 9.5/10
صدا گذاری : صدای شخصیت ها و نوع منتقل کردن احساس یکی از جنبه های مثبت بازی هست. همینطور صدا های محیط به شکل فوق العاده عالی کار شده و ارزش کلی بازی رو بالا برده است. 10/10
موزیک : موزیک بازی توسط دو فرد هنرمند در این زمینه بوجود آمده و تبدیل به یکی از بیاد ماندنی ها شده که جو بازی رو زیبا تر کرده! 9/10
گیم پلی : دکمه هایی که روی صفحه ظاهر میشه رو بزنید تا ببینید چه اتفاقی میوفته! در کنار اون دست گرفت کنترل آیدن هم از بخش های جالب بازی بود. 8.5/10
نمره کلی :در این بازی لحاظات جالب و دیدنی برای شما زیاد رقم میخوره... من از این نوع کارگردانی در beyond واقعا لذت بردم چون بیشتر قسمت هاش قابل درک بود فقط داستان میتونست بازم بهتر باشه به نظرم که البته پایان بازی هم در نوع خودش عالی کار شده بود که روایت اخر بازی بهتر بود. در اخر میشه گفت با این اثر واقعا خوب طرف هستیم. 9/10