یه سوالی ذهن منو مشعول کرده
اونور کیهان چیه؟
بالاخره کیهان دارای مرز و کران هست.....
به نظر من این موضوع را جور دیگری هم می توان بررسی کرد :
اگر فرض کنیم ( فقط فرض کنیم) فضا(نه لزوما فضای دارای کهکشان ها و... ماده ) در یک جائی پایان یابد آنوقت مرز آن به چه چیزی ختم می شود.فرض کنیم یک دیوار بزرگ(نه لزوما مانند دیوارهای زمینی بلکه منظور یک مانع و یا یک جسم فیزیکی و یا ... است ) آنوقت سوال پیش می آید آنور دیوار چیست؟وخب باز آنور دیوار هم جزء فضا است و مانع فقط دو فضا را جدا کرده است اگر مانع بی نهایت ضخیم باشد باز هم جزئی از فضا حساب می شود و ما بهیچ وجه نمی توانیم هیچ تجسمی در مورد پایان آن داشته باشیم از نظر فلسفه هم فضا نمی تواند محدود باشد چون عقل سلیم نمی پذیرد پس بهترین گزینه این است که فضا را نامحدود در نظر بگیریم
البته گزینه های دیگری هم مطرح می شود که آن هم به اندازه کافی نامانوس و عجیب است که باز هم قابل تجسم نیست مانند آن که فضا ممکن است تخت(اقلیدسی)نباشد و کروی باشد( مانند سطح زمین که کروی است) و یا هذولی و یا سهمی و... باشد حال اگر همان کروی را هم در نظر بگیریم مانند سطح زمین که اگر به طور مرتب رو به یک جهت(مثلا غرب)برویم سرانجام سر جای اول خود برمی گردیم در مورد فضا هم همینطور باشد اگر در یک جهت خاص برویم سرانجام به جای اول خود برمی گردیم این ایده ها هم قابل تجسم با عقل سلیم نیستند چون در ان صورت باید جهان را چهار بعدی در نظر بگیریم ( اگر فرض کنیم سطح زمین مسطح و دو بعدی باشد ولی این "سطح مسطح" بی نهایت نباشد و ما از یک جهت که حرکت کنیم به همان نقطه برمی گردیم در این صورت دیگر این سطح نمی تواند دو بعدی باشد بلکه سه بعدی و کروی است همچنان که در واقعیت هم همینطور است)که خود آغاز مشکلات و سوال های گوناگون است و هیچ کدام هم حداقل برای ما قابل تجسم و فهم نیست . در هرحال ممکن است جهان به هر ترتیبی محدود باشد و اینجا مشکل ذهن ماست که نمی تواند مسئله را تجسم کند و این از نظر علمی هیچ دلیلی وجود ندارد ذهن ما همه چیز را درک کند
یک مثال دیگری میزنم در ریاضیات ما بزرگترین عدد نداریم و بزرگترین عدد را "بی نهایت" در نظر می گیرند حال اگر کسی ادعا کند عددی بدست آورده که بی نهایت نیست ولی بزرگترین عدد است انوقت ما می گوئیم خب یک " 1 " به ان اضافه کنیم عدد بزرگ بعدی بدست می آید و هیچ تجسمی هم نمی توانیم داشته باشیم که بزرگترین عدد وجود دارد و رشته اعداد محدود است از این رو ریاضیدان ها مفهوم "بی نهایت " را مطرح کرده اند و عقل سلیم هم "بی نهایت " را راحت تر می پذیرد تا محدود بودن را
حتی زمان هم ازلی و ابدی است ما می توانیم انفجار بزرگ را آغاز زمان در نظر بگیریم(این فقط یک قرارداد است بین ستاره شناسان همچنان که برای تاریخ هم ملت های گوناگون مبدا تاریخ در نظر می گیرند) و تبدیل تمامی ماده موجود در کیهان به کوتوله های سیاه و یا سیاه چاله ها و... را پایان جهان , ولی باز سوال پیش می اید قبل از انفجار بزرگ چه بوده و بعد از تبدیل مواد جهان به ماده سیاه و... چه , باز هم زمان ادامه دارد و باز قابل فهم نیست که آغاز و پایانی برای جهان ( نه ماده و انرژی ) در نظر بگیریم .
پس نتیجه می گیریم به رغم بعضی ها که فکر می کنند مفهوم "بی نهایت " چه در فیزیک چه در ریاضی قابل درک نیست در حقیقت این محدود بودن است( فضا و اعداد و زمان ) که قابل فهم نیست .
بهترین تجسمی که می توانیم در این گونه موارد داشته باشیم مفهوم "بی نهایت " است .
ولی در کل جهان دارای ماده و انرژی مرزی دارد و محدود است و آن همان کرانه جهان یعنی حدود 13 میلیارد سال نوری است که در ورای آن هیچ ماده و انرژی وجود ندارد(حداقل طبق نظریه های امروزی) ولی فضا همچنان تا بی نهایت ادامه دارد. و عقل سلیم جز آن را نمی تواند بپذیرد .