تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 22 از 73 اولاول ... 121819202122232425263272 ... آخرآخر
نمايش نتايج 211 به 220 از 721

نام تاپيک: پرسش و پاسخ نجومی

  1. #211
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    1,252

    پيش فرض

    نظریه انفجار بزرگ :
    به نظر خنده دار میاد
    کل جهان در یک نقطه بوده و بعد منفجر می شه و بعد .....
    یعنی چه در یک نقطه این همه جرم انباشته شده؟ از کجا؟ در کدام فضا؟ قبلش چی بوده؟
    چطور منفجر شده؟
    چرا منفجر شده؟
    ..............
    درود
    من نظر شخصیم رو در مورد پست شما می گم :
    به نظر من شما داری یک پدیده رو در چند علم مختلف با هم بررسی میکنی . بعضی علوم مثل فیزیک و اختر شناسی در مورد واقعیت وجودی فعلی پدیده ها بحث میکنن . و علوم دیگه در مورد موارد دیگه . این که این big bang قبلش چی بوده ؟ کی منفجرش کرده ؟ اصلا چرا به وجود اومده ؟ و بقیه سوالاتی که شما گفتی رو هیچ فیزیکدان یا منجمی به این نپرداخنه که خب این ذره از کجا اومده ؟ چون این دیگه وارد یه دانش دیگه میشه که فکر کنم یه کم فلسفی یا دینی میشه . به خاطر همین هم خنده دار میاد . چون شما میبینی که یه علمی مثل فیزیک با این همه پیشرفت و ادعا در مورد فلسفه وجودی یه پدیده که داره بررسیش میکنه هیچ نظری نداره . در حالیکه این اصلا ربطی به این علم نداره .البته اگه کم کم مجهولات بیشتری برطرف بشه و مثلا به این علم دست پیدا کنیم که قبل از اون ذره چی بوده خب باز هم بیشتر بهش پرداخته میشه ولی باز هم سوالات فلسفی توی علوم تجربی راه نداره .
    دوم اینکه شما سیاهچاله رو به عنوان نظریه به کار بردی و اینکه در مورد بینگ بنگ هم یه نفر چیزی گفته و بقیه دنبالش راه افتادن ( شما با به کار بردن این عبارت داری از اعتبار سخن خودت کم میکنی ) اول اینکه باید بگید وجود سیاهچاله ، نه سیاهچاله . دوم وجود سیاهچاله یه نظریه هست ( اگه ثابت شده بود که هیچ اختلافی نبود و کسی هم قسم نمی خوره که ثابتش کرده ) چقدرش ثابت شده ؟ چقدرش واقعا رد شده ؟ آیا سیاهچاله رو با فقط گفتن سه جمله ای که شما گفتین ادعای وجودش میشه ؟ یا دلایل و نتیجه آزمایش های نجومی فراوانی در موردش هست ؟ با سه جمله شما نمی تونی یه کلاس مدرسه رو با خودت همراه کنی چه برسه به اینکه یه نظریه رو بین فیزیکدان ها که فقط به آزمایش و تجربه و منطق اعتماد دارن ارایه بدی
    جالب هم اینجاست که شما نطریه خودت رو در 2 جمله گفتی و دلایل اثباتش رو هم کمرنگ کردی ! دوم اینکه شما خودت به این نتیجه رسیدی یا جایی خوندی ؟ کس دیگه ای هم با شما هم عقیده هست ؟ پست های قبلی هم گفتن لااقل یه لینک بده . فقط یکی
    شما چندجای دیگه پستت هم اشکال داشت که برای اینکه دیگه تاپیک به دعوا و کتک کاری کشیده نشه بی خیالش میشم .
    البته موارد دیگه ای هم هست که دوستای دیگه میتونن توضیح بدن

  2. 3 کاربر از مصطفی بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #212
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    فوتون ها، انرژی و جابجایی دارن، ولی جرم ندارن.

    اگر فوتون ها دارای جرم میبودن، برای اینکه با سرعت فعلیشون حرکت کنن، به انرژی بینهایتی نیاز میداشتن طبق همون قانون...


    فوتون ها، در صفحه ی چهار بعدی فضا-زمان، در یک خط راست حرکت میکنن (همینطور سیارات و غیره)،

    ولی همونطور که گفتم، علت خمیده شدن مسیر فوتون ها، در اطراف اجسام پرجرم در فضا (از قبیل ستاره ها و نهایتاً سیاهچاله ها)، نه به دلیل جاذبه ی جسم پر جرم (و نتیجتاً جرم داشتن فوتون ها) ، بلکه به دلیل این هستش که اون جسم پر جرم، در ناحیه ای که قرار داره، صفحه ی فضا-زمان رو خمیده کرده (در مورد سیاهچاله ها این خمیدگی به یه حفره بی پایان تبدیل میشه).

    فوتون ها (نور و دیگر امواج الکترومغناطیسی)، همچنان خط مستقیم رو طی میکنن، ولی به دلیل خمیدگی فضا در اطراف مثلاً خورشید هستش که به نظرتون میاد انگار فوتون ها جرم دارن که از جاذبه اثر گرفتن! در حالی که به قولی مثل یه هواپیما هستن که داره در خط راستی حرکتی میکنه، ولی سایه ـش روی زمین و تپه ها، یه خط راست رو طی نمیکنه...!


    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    در نظریه ذره‌ای نور، نور از ذراتی بنام فوتون تشکیل شده که با سرعت ۲۹۹،۷۹۲،۴۵۸ متر بر ثانیه یا c در خلا منتشر می‌شوند.
    برای هر فوتون اندازه حرکتی (momentum) معادل p = h/λ معرفی شده که در آن h ثابت پلانک و λ طول موج فوتون است. در این نظریه فوتون جرم ندارد و جرم سکون آن صفر است، اما جرم معادل با انرژی آن برابر است: m = E/c2 = hν/c2 = h/λc
    پس از نظر نسبیت عام انیشتین، نور دارای جرم میشود، چون دارای سرعت و انرژی هست...
    البته من به اینکه چرا نور در دامان سیاهچاله گرفتار هست کاری ندارم و بحثم فقط روی جرم داشتن نور بود...

  4. 2 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #213
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    نظریه انفجار بزرگ :
    به نظر خنده دار میاد
    کل جهان در یک نقطه بوده و بعد منفجر می شه و بعد .....
    یعنی چه در یک نقطه این همه جرم انباشته شده؟
    از کجا؟
    در کدام فضا؟
    قبلش چی بوده؟
    چطور منفجر شده؟
    چرا منفجر شده؟
    و هزاران سوال دیگه
    و نتیجه می شود جواب های ناسازگارتر از اصل فرضیه

    یکی میگه بیق بنگ
    بقیه هم میافتند دنبالش و هی تکرار می کنند


    نظریه جدید :

    کل جهان تکرار همین تبدیل ماده به ضد ماده و بالعکس می باشد
    سیاهچاله نمونه بارز تبدیل ماده به آنچه ما ضد ماده مینامیم است


    بر اساس محاسبه پژوهشگران یک ستاره نسبتا عادی وقتی متلاشی می شود قادر است صد هزار بیلیون بیلیون بیلیون بیلیون پوزیترون (عدد یک با چهل و یک صفر) در ثانیه تولید کند.
    ضد ماده مخالف یک الکترون که پوزیترون نامیده می شود دارای بار مثبت است.
    زمانی که یک ذره با ضد ذره خود برخورد می کند یکدیگر را نابود می کنند و طی این فرایند یک انفجار انرژی مانند پرتوهای گاما آزاد می‌شود
    رصدخانه فضایی انتگرال آژانس فضایی اروپا به تازگی انفجار پرتو های گاما را از یک سیاه چاله آشکار نمود.
    من با گفته های mostafa 254 عزیز موافقم و موضوع رو یکم بازتر میکنم
    با علم کنونی فیزیک، بیگ بنگ بهترین توجیه برای تولد کیهان هست، ممکنه نظریه بیگ بنگ به کل غلط باشه، ولی در صورتیکه ما تئوری کاملتری ارائه بدیم که بیگ بنگ رو از نظر فیزیکی به زیر بکشه
    و تا زمانی که نظریه جدید فیزیکی ارائه ندادیم باید روی بیگ بنگ تمرکز کنیم
    بقول دوستمون مصطفی این که قبل از بیگ بنگ چی بوده و کی بیگ بنگ رو منفجر کرده و چطوری، در وادی فیزیک نیست
    در صورتیکه بخواهیم به قبل از بیگ بنگ بریم باید روی مرزهای فیزیک کنونی ایست کنیم و با فلسفه وارد این مبحث شویم.....
    فیزیک کنونی مسئول توضیح قبل از بیگ بنگ و شخصی که باعث انفجار بزرگ شد نیست، چون مربوط به فیزیک نیست و تفکرات فلسفی رو میطلبه

    ما با علم فیزیک کنونی نمیتوانیم وارد مبحث آرخه شویم و برای بررسی این موضوع باید فلسفه وارد بشه


    نظریه جدیدی هم که فرمودید پایه های فیزیک نداره، و برای بحث باید فلسفه وارد بشه
    با تفکرات فلسفی میتوان این فرضیه را رد کرد.....

  6. 2 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #214
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    محل سكونت
    زمین
    پست ها
    45

    پيش فرض

    من با گفته های mostafa 254 عزیز موافقم و موضوع رو یکم بازتر میکنم
    با علم کنونی فیزیک، بیگ بنگ بهترین توجیه برای تولد کیهان هست، ممکنه نظریه بیگ بنگ به کل غلط باشه، ولی در صورتیکه ما تئوری کاملتری ارائه بدیم که بیگ بنگ رو از نظر فیزیکی به زیر بکشه
    و تا زمانی که نظریه جدید فیزیکی ارائه ندادیم باید روی بیگ بنگ تمرکز کنیم
    بقول دوستمون مصطفی این که قبل از بیگ بنگ چی بوده و کی بیگ بنگ رو منفجر کرده و چطوری، در وادی فیزیک نیست
    در صورتیکه بخواهیم به قبل از بیگ بنگ بریم باید روی مرزهای فیزیک کنونی ایست کنیم و با فلسفه وارد این مبحث شویم.....
    فیزیک کنونی مسئول توضیح قبل از بیگ بنگ و شخصی که باعث انفجار بزرگ شد نیست، چون مربوط به فیزیک نیست و تفکرات فلسفی رو میطلبه

    ما با علم فیزیک کنونی نمیتوانیم وارد مبحث آرخه شویم و برای بررسی این موضوع باید فلسفه وارد بشه


    نظریه جدیدی هم که فرمودید پایه های فیزیک نداره، و برای بحث باید فلسفه وارد بشه
    با تفکرات فلسفی میتوان این فرضیه را رد کرد.....

    تعمیم یافته های انسان به جهان

    ذهن انسان با مفاهیمی چون جاذبه، انفجار و ... آشنا و مانوس شده است
    اگر انسان از جاذبه یا انفجار آگاهی نداشت آیا آنها را به مشاهدات خود ربط می داد
    جسمی تو پر را در نظر بگیرید که منفجر می شود، تمام قطعات با قدرت به تمام جهات با سرعت پراکنده می شوند
    وقتی انسان با دید محدود خود گسترش جهان را در میابد سریعا از یافته های قبلی خود برای کل جهان مدل سازی می کند
    مثل انفجار جسم توپری که ذکر شد
    با دیدن دور شدن کهکشانها از همدیگر و وسعت جهان، انفجار را به کل عالم مدل سازی می کند
    یا وقتی جاذبه را کشف کرد با مشاهدات خود از سایر پدیده ها مدل سازی می کند
    مثل وجود جاذبه در یک سیاهچاله
    و با پیشرفت علم و مشاهدات بیشتر خیلی از مدل های قبلی از بین می رود
    مثلا ترتیب سیارات منظومه شمسی به دور ستاره خود موجب پدید آمدن مدلی می شود که انسان آن را سریعا به تمام جهان تعمیم می دهد

    سیارات گازی می بایست در تولد یک ستاره در مدارت دورتری به ستاره قرار بگیرند چون در صورت نزدیکی به ستاره یا از بین می روند یا جذب ستاره می شوند
    ولی مشاهدات جدید این مدل سازی را دگرگون می کند و غلط بودن مدل را نشان می دهد
    چه بسا با یافتن مشاهدات جدید و پیشرفت قدرت درک انسان تمام مدل های قبلی جای خود را با مدلهای جدید عوض نمایند

    محدودیت های ذاتی انسان

    1- انسان امروزی علی رغم محدودیت دید ذاتی خود توانست به یاری ذهن خود از چشمان بزرگتر با طیف دید وسیعتری برخوردار شود
    ابزاری همانند تلسکوپ ها یا میکروسکوپها توانی دید ما را از کمترین ها تا بزرگترین ها تغییر داد
    و سایر ابزار امکان دید ماورا را به انسان ارزانی داشت
    مثل آشکار شدن گاما یا ایکس برای انسان
    و هر بار ما از درون این ابزار به جهان خود نظر افکندیم ناشناخته های زیادی را توانستیم ببینیم
    مثل : ویروسها، سلولها،کهکشانها و غیره

    فرض کنیم انسان هوشمند فاقد قدرت بینایی بود
    در این صورت درک ما از جهان پیرامون و عظمت آن با حذف این قدرت صد در صد تغییر می کرد
    دست کم ما مثل خفاش می شدیم، آنچه از وسعت عالم می فهمیدیم در قدرت سایر حواس باقیمانده برایمان محدود می شد
    در این صورت حتی انسان هوشمند اگر قادر به پیشرفت ذهنی هم می شد اصولا قدرت بینایی برای او به همان اندازه ناشناخته بود که مثلا ما برای
    انسان بینای امروزی از قدرت M حرف بزنیم
    درک و فهم قدرتی به نام دیدن برای نسل انسان از اصل نابینا غیر ممکن بود
    و حتی بشر به ذهنش هم ایجاد یا ساخت چنین مفهومی برای درک و فهم جهان مفهومی نداشت و در صورت متصور شدن چنین قدرتی قادر به ساخت آن هم نبود

    2- قدرت مغز بشر محدود بوده و علی رغم پیشرفت انسان در عرصه تکنولوژی قدرت ذهن ما محدود مانده است
    مغز ما با آموزش، دیدن و شنیدن بزرگ نمی شود، بلکه حالت کاربردی تری پیدا می کند و البته بزرگ بودن مغز هم دلیلی بر درک بیشتر نمی باشد


    دو کودک هم سن را در نظر بگیرید
    یکی در جنگل رها می شود و دیگری درجامعه با سیستم آموزش فعلی
    20 سال دیگر
    اندازه مغز هیچیک از لحاظ اندازه تغییری نخواهد کرد
    ولی کودک رها شده در جنگل از مغز کاربردی کمتری نسبت به کودک دوم برخوردار است
    کافی است یک فرمول ریاضی را در مقابل هر دو قرار بدهید تا واکنش و نتیجه گیری را مشاهده کنید
    کامپیوترها علی رغم پیشرفت فقط قدرت پردازش بالاتری دارند
    آنها فاقد قدرت تفکر می باشند

    3-
    آیا حس شنوایی انسان نیز به کمک علم از همین گستردگی برخوردار است
    آیا ما می توانیم درخارج از محدوده شنوایی خود صدایی را بشنویم
    آیا ما می توانیم در صورت شنیدن این امواج خارج از محدوده شنوایی با منبع صوت ارتباط برقرار نماییم
    مثل ارتباط با یک دولفین یا یک حیوان دیگر
    انسان امروزی آیا قادر به تولید یا ایجاد قدرتی همانند شنوایی یا بینایی می باشد
    یعنی فرض کنیم انسان از ایتدای خلقت نابینا بود
    آیا می توانست به کمک تکنولوژی قدرتی بنام بینایی کسب کند
    مسلما جواب منفی است
    چون همانطور که گفته شد
    اصولا قدرت بینایی برای او به همان اندازه ناشناخته بود که مثلا ما برای انسان بینای امروزی از قدرت M حرف بزنیم
    در مورد سایر حواس هم همینطور
    ما با کمک تکنولوژی فقط قدرت بینایی خود را گسترش دادیم و با جهان دیگری از تصوراتمان برخورد کردیم
    شنوایی، بویایی، چشایی و حس لامسه ما بدون تغییر مانده است
    قدرت تفکر ما محدود مانده است
    ما محدود در این 5 قدرت بینایی،شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه جهان را درک می کنیم
    پس تولید و یا درک قدرتی فراتر از 5 مورد ذکر شده در تصور انسان نیز نمی گنجد
    موجود دیگری را فرض کنید که به جای این 5 حس دارای قدرت ذاتی بیشتری بود، مسلما دیدگاه و قدرت درک عالم و ساز و کار آن برای این موجود نسبت دیگری داشت

    محدودیت های محیطی انسان
    فرض کنیم انسان فاقد شش بود و مجبور بود از آغاز خلقت در درون آب زندگی کند
    تصور کنید این انسان محدود به محیط خود تا به امروز چند درصد پیشرفت و درک جهان شاملش می شد
    انسان امروزی نیز محدود به محیط می باشد چرا که ما در اقیانوس بزرگی از هوا زندگی می کنیم
    یا فرض کنیم از آغاز پیدایش انسان سیاره ما از دو خورشید برخوردار بود و چیزی بنام شب وجود نداشت
    همیشه با توجه به سیستم چرخشی این دو ستاره ما قادر به مشاهده ستارگان نبودیم
    آیا ما باز هم از لحاظ علم و شناخت محیط جهان در این سطح بودیم

    نتیجه :
    - انسان از محدودیت ذاتی و محیطی برای درک و فهم برخوردار است
    - قدرت بینایی انسان دریچه جدیدی از مفهوم عالم را برای او رقم زد
    - انسان پیشرفته امروزی قادر به درک یا تولید قدرتی بنام M نیست، همانند این است که شما برای موجودی بنام نسل انسان از اصل نابینا از چیزی بنام قدرت دیدن صحبت کنید
    - ذهن انسان دارای قدرت تفکر محدودی می باشد که تکنولوژی امروزه فاقد قدرت افزایش آن است
    - انسان یافته های قبلی خود در این کره را به کل عالم تعمیم میدهد و مدل سازی می کند،چه بسا این مدل سازی جهان شمول نباشد
    - انسان برای هر موجود دیگری جسم فرض می کند، و برای او نور یا انرژی یا شکل دیگر موجودیت نامفهوم است، و به قطع همین موضوع هوشمندی این موجود نیز نامعقول
    - ذره ای کوچک در اقیانوسی عظیم با محدودیت های ذاتی و محیطی انسان را از درک و فهم کل عالم و ساز و کار آن باز می دارد
    - انسان به این محدودیت خود آگاه است و کشف راز و رمز جهان هستی برای او غیر ممکن
    Last edited by mokarx; 11-12-2012 at 20:28.

  8. 2 کاربر از mokarx بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #215
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    1,252

    پيش فرض

    درود
    آقا من باز هم میگم : شما بحثتون فلسفی هست . اینکه علم چیست ؟ علم انسان با واقعیت یکسان هست یا نه ؟ علم انسان تا کجا راهنمای انسان میتونه باشه ؟ و تیترهایی که ذکر کردین :
    تعمیم یافته های انسان به جهان
    محدودیت های ذاتی انسان
    محدودیت های محیطی انسان
    این ها همش سوال فلسفی هست . شما اگه یه تاپیک جدا می زدی و این موارد رو که در تمام علوم تجربی میشه ازش بحث کرد رو اونجا به بحث میذاشتی بهتر بود . این تاپیک فقط برا نجوم هست و مطالب شما با اینکه نظرم این هست که بسیار مفید و مهمه (چون فلاسفه معتقدند فلسفه مهمترین علم هست چون وجود اشیا و علوم دیگه رو ثابت میکنه ) ولی تاپیک جدا می خواد
    بدرود

  10. این کاربر از مصطفی بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #216
    کاربر فعال کلوپ گوشی ها mahyarSAMSUNG's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    تهران - درقرمزـه
    پست ها
    7,434

    پيش فرض

    آیا فرضیه انیشتین صحیح است؟


    A------------------B-----------------------C-----------------------D---------------------E

    ما در نقطه C هستیم و فاصله هر کدام از اینها 100 سال نوری از همدیگر
    فرض یک : اگر با سرعت نور به سمت D حرکت کنیم
    و برگردیم به C نگاه کنیم تغیر زمان را مشاهده نمی کنیم چون تغیرات بعد از حرکت ما به ما نمی رسند،مثل اینکه با تصویر پاوس شده ای روبرو هستیم،حرکت رو به جلو یا عقب نخواهیم داشت
    قبل از حرکت وقتی به نقطه B نگاه می کردیم تصویر فرستاده شده در گذشته را می دیدیم، 100 سال پیش که هر لحظه تصویر آپدیت می شد
    اگر در همین حالت فرض یک به نقطه B نگاه کنیم، تصویر B پاوس خواهد داشت و حرکت نخواهد کرد
    قبل از حرکت وقتی به نقطه D نگاه می کردیم تصویر فرستاده شده در گذشته را می دیدیم، 100 سال پیش که هر لحظه تصویر آپدیت می شد
    اگر در همین حالت فرض یک به نقطه D نگاه کنیم، تصویر D با سرعت بیشتر آپدیت خواهد شد

    نتیجه : اگر ما با سرعت نور حرکت کنیم

    زمان نقطه C متوقف از دیدگاه ما
    زمان نقطه B متوقف از دیدگاه ما
    زمان نقطه D یا سرعت دو برابر از دیدگاه ما

    A------------------B-----------------------C-----------------------D---------------------E

    فرض دوم: اگر با سرعت
    10 برابر سرعت نور به سمت D حرکت کنیم
    و برگردیم به C نگاه کنیم، گذشته 10 سال پیش C را می بینیم
    و برگردیم به B نگاه کنیم، گذشته 110 سال پیش B را می بینیم
    و برگردیم به D نگاه کنیم، گذشته 90 سال پیش D را می بینیم

    فرض دوم افزایشی : اگر با سرعت افزایشی
    چند برابر سرعت نور به سمت D حرکت کنیم محدودیت نهایی سرعت 10 برابر
    و برگردیم به C نگاه کنیم، سفر به گذشته C را داریم که هی به گذشته تر میرویم
    و برگردیم به B نگاه کنیم، سفر به گذشته B را داریم که هی به گذشته تر میرویم
    و برگردیم به D نگاه کنیم، سفر به گذشته D را داریم که هی به زمان حال D می رسیم

    نتیجه : اگر ما با سرعت 10 برابر نور حرکت کنیم

    زمان نقطه C پلی بک به عقب
    زمان نقطه B پلی بک به عقب
    زمان نقطه D پلی بک به عقب

    نتیجه 2 : اگر ما با سرعت افزایشی چند برابر نور حرکت کنیم

    زمان نقطه C پلی بک به عقب و هی عقبتر
    زمان نقطه B پلی بک به عقب و هی عقبتر
    زمان نقطه D پلی بک به عقب و هی رسیدن به زمان حال D

    A------------------B-----------------------C-----------------------D---------------------E

    فرض سه : اگر با سرعت
    90 برابر سرعت نور به سمت D حرکت کنیم
    و برگردیم به C نگاه کنیم، گذشته 90 سال پیش C را می بینیم
    و برگردیم به B نگاه کنیم، گذشته 190 سال پیش B را می بینیم
    و برگردیم به D نگاه کنیم، گذشته 10 سال پیش D را می بینیم

    A------------------B-----------------------C-----------------------D---------------------E

    فرض چهار : اگر با سرعت
    100 برابر سرعت نور به سمت D حرکت کنیم
    و برگردیم به C نگاه کنیم، گذشته 100 سال پیش C را می بینیم که هی عقبتر می رود
    و برگردیم به B نگاه کنیم، گذشته 200 سال پیش B را می بینیم که هی عقبتر می رود
    و برگردیم به D نگاه کنیم زمان حال D را می بینیم

    A------------------B-----------------------C-----------------------D---------------------E

    فرض پنجم افزایشی : اگر با سرعت افزایشی
    چند برابر سرعت نور به سمت D حرکت کنیم و سرعت افزایشی ما محدودیت نداشته باشد
    و برگردیم به C نگاه کنیم، سفر به گذشته C را داریم که هی به گذشته تر میرویم
    و برگردیم به B نگاه کنیم، سفر به گذشته B را داریم که هی به گذشته تر میرویم
    و برگردیم به D نگاه کنیم، از زمان حال D گذشته و دوباره به گذشته D میرویم

    تیجه :

    زمان نقطه C پلی بک به عقب
    زمان نقطه B پلی بک به عقب
    زمان نقطه D رسیدن به زمان حال D و پلی بک به عقب

    A------------------B-----------------------C-----------------------D---------------------E

    نتیجه کل :
    ما در نقطه C هستیم
    با افزایش سرعت بیش از نور فقط گذشته نقاط را خواهیم دید
    با افزایش سرعت بیش از نور فقط به زمان حال نقاط می رسیم
    مشاهده زمان حال سایر نقاط برایمان غیر ممکن است،چون زمان حال هر یک از نقاط برابر با گذشته نقاط دیگر است
    اگر در یک مقطع در زمان حال C هستیم در همان لحظه زمان حال D در جایگاه خود جاری است
    ما 100 برابر سرعت نور حرکت می کنیم، 2 سال بعد 200 سال گذشته C را می بینیم و اگر برگردیم و 2 سال هم برگشت ما طول بکشد به زمان حال C می رسیم که فقط 4 سال سپری شده است هم برای ما و هم برای ساکن نقطه C
    ما 100 برابر سرعت نور از C حرکت می کنیم و بعد از دو سال وقتی به C نگاه می کنیم اتفاقات 200 سال پیش را می بینیم
    و وقتی با همین سرعت به سمت C برگردیم مشاهده اتفاقات 200 سال برایمان در 2 سال میسر می شود،ولی این به معنای 200 سال جوانتر بودن ما نیست،بلکه برای هر دو ساکن نقطه C و ما که به سفر رفتیم همان 4 سال سپری شده است

    نظر شما چیست؟
    آیا من در این فرضیات اشتباه کرده ام؟
    اگر اشتباه است پس حقیقت چگونه است؟
    اگر فرضیات درست نیست با اصلاح موارد غلط می توانیم به نتیجه دیگری برسیم؟
    ممنون می شم راهنمایی کنید.

    این چیزایی که نوشتی کاملا روی علم هستش و خیلی چیزا رو برای من نشون داد .. خیلی قنشنگ بود .. پس اینکه میگن با سرعت نور حرکت کنی عمرت نمیگذره همش کشکه درسته ؟ شما در واقعا داری با سرعت نور از مبدا ای که هستش دور میشی و فقط همون مبدا و دیگر اجسامی که پشت سر شماست و ازشون دور میشیم برای ما متوقف میشن ولی در مقابل اجسامی که بهشون نزدیک میشیم با سرعت بیشتر اپدیدت میشن .. پس تاثیری روی گذر عمرا ما نداره درسته ؟

  12. #217
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    1,252

    پيش فرض

    این چیزایی که نوشتی کاملا روی علم هستش و خیلی چیزا رو برای من نشون داد .. خیلی قنشنگ بود .. پس اینکه میگن با سرعت نور حرکت کنی عمرت نمیگذره همش کشکه درسته ؟ شما در واقعا داری با سرعت نور از مبدا ای که هستش دور میشی و فقط همون مبدا و دیگر اجسامی که پشت سر شماست و ازشون دور میشیم برای ما متوقف میشن ولی در مقابل اجسامی که بهشون نزدیک میشیم با سرعت بیشتر اپدیدت میشن .. پس تاثیری روی گذر عمرا ما نداره درسته ؟
    به نظر من یه جاییش مشکوک میزنه
    مثلا ببینید توی همون خط دومش که میگه
    ""
    ما در نقطه C هستیم و فاصله هر کدام از اینها 100 سال نوری از همدیگرفرض یک : اگر با سرعت نور به سمت D حرکت کنیم
    و برگردیم به C نگاه کنیم تغیر زمان را مشاهده نمی کنیم چون تغیرات بعد از حرکت ما به ما نمی رسند،""
    اینجاش به نظر من مشکل داره . این رو یه چندتا پست قبل تر هم گفته بودم که هر قدر فاصله ما از یه پدیده دورتر یا نزدیکتر بشه همون قدر هم تاخیری که در دیدن ما از اون پدیده هست بیشتر یا کمتر میشه و دلیلش هم اینه که سرعت نور ثابته . اون پست قبلیم رو که دوستمون در مورد فاصله سوپرنوا از ما بود و جواب من رو اگه بخونی متوجه میشی که این حرف که تغییرات بعد حرکت به ما نمیرسن اشتباهه

  13. #218
    کاربر فعال کلوپ گوشی ها mahyarSAMSUNG's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    تهران - درقرمزـه
    پست ها
    7,434

    پيش فرض

    به نظر من یه جاییش مشکوک میزنه
    مثلا ببینید توی همون خط دومش که میگه
    ""
    ما در نقطه C هستیم و فاصله هر کدام از اینها 100 سال نوری از همدیگرفرض یک : اگر با سرعت نور به سمت D حرکت کنیم
    و برگردیم به C نگاه کنیم تغیر زمان را مشاهده نمی کنیم چون تغیرات بعد از حرکت ما به ما نمی رسند،""
    اینجاش به نظر من مشکل داره . این رو یه چندتا پست قبل تر هم گفته بودم که هر قدر فاصله ما از یه پدیده دورتر یا نزدیکتر بشه همون قدر هم تاخیری که در دیدن ما از اون پدیده هست بیشتر یا کمتر میشه و دلیلش هم اینه که سرعت نور ثابته . اون پست قبلیم رو که دوستمون در مورد فاصله سوپرنوا از ما بود و جواب من رو اگه بخونی متوجه میشی که این حرف که تغییرات بعد حرکت به ما نمیرسن اشتباهه
    اتفاقا شما موردی رو اشاره کردی که کاملا درسته و غلط نیست .. اگه قرار باشه نوری که از نقطه c یه سمت d ساتع شده باشه و همچنین ماهم با سرعت نور به سمت dدر حال حرکت باشیم انگار همون نوری که از سی به دی در حال حرکت با سرعت ما یکی میشه.پس در نتیجه ما تصویر paues شده ای از نقاط a b c مبینیم .. حالا اگه سرعتمون از سرعت نور بیشتر شده باشه . یعنی ما داریم خودمونو به نور هایی میرسونیم که قبلا و در گذشته ساتع شده پس در نتیجه میتونیم چیزهایی که در گدشته برای نقطه a b c اتفاقا افتاده رو ببینم .. این چیزی نیست که بخواد ثابت بشه .. این کاملا با کمی فکر کردن قابل درکه ..
    Last edited by mahyarSAMSUNG; 12-12-2012 at 00:46.

  14. این کاربر از mahyarSAMSUNG بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #219
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    1,252

    پيش فرض

    اتفاقا شما موردی رو اشاره کردی که کاملا درسته و غلط نیست .. اگه قرار باشه نوری که از نقطه c یه سمت d ساتع شده باشه و همچنین ماهم با سرعت نور به سمت dدر حال حرکت باشیم انگار همون نوری که از سی به دی در حال حرکت با سرعت ما یکی میشه.پس در نتیجه ما تصویر paues شده ای از نقاط a b c مبینیم .. حالا اگه سرعتمون از سرعت نور بیشتر شده باشه . یعنی ما داریم خودمونو به نور هایی میرسونیم که قبلا و در گذشته ساتع شده پس در نتیجه میتونیم چیزهایی که در گدشته برای نقطه a b c اتفاقا افتاده رو ببینم .. این چیزی نیست که بخواد ثابت بشه .. این کاملا با کمی فکر کردن قابل درکه ..
    با شهامت و اطمینان قابل قبولی همانند یک جوانمرد اعلام میدارم که :اشتباه کردم !
    -----------------------------------------------------------
    ویرایش :
    به این راحتی هم کوتاه نمیام :
    ایشون توی سطر اولش گفته که آیا فرضیه انیشتین صحیح است ؟
    یعنی با توجه به مواردی که گفتن خواستن اون رو زیر سوال ببرند
    خب نهایت فرضیه انیشتین که حتما نباید اتفاق بیافته در عالم طبیعت ؟ یه فرضیه هست و حداکثر رو هم در نظر بگیریم با توجه به اینکه فعلا بشر نمیتونه بیشتر از سرعت نور یا همراه اون حرکت کنه این فرضیه یه استثنا میخوره درسته ؟ و دیگه اینکه توی یه مستند علمی از ابعاد دیگه ای از جهان و حفره هایی که در بعد زمان هست هم صحبت میشد ( هر چند که همه میدونیم اونا هم نظریه هستند )
    حالا این مواردی که گفتم درسته ؟
    Last edited by مصطفی; 12-12-2012 at 01:00.

  16. این کاربر از مصطفی بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #220
    کاربر فعال کلوپ گوشی ها mahyarSAMSUNG's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    تهران - درقرمزـه
    پست ها
    7,434

    پيش فرض

    با شهامت و اطمینان قابل قبولی همانند یک جوانمرد اعلام میدارم که :اشتباه کردم !
    -----------------------------------------------------------
    ویرایش :
    به این راحتی هم کوتاه نمیام :
    ایشون توی سطر اولش گفته که آیا فرضیه انیشتین صحیح است ؟
    یعنی با توجه به مواردی که گفتن خواستن اون رو زیر سوال ببرند
    خب نهایت فرضیه انیشتین که حتما نباید اتفاق بیافته در عالم طبیعت ؟ یه فرضیه هست و حداکثر رو هم در نظر بگیریم با توجه به اینکه فعلا بشر نمیتونه بیشتر از سرعت نور یا همراه اون حرکت کنه این فرضیه یه استثنا میخوره درسته ؟ و دیگه اینکه توی یه مستند علمی از ابعاد دیگه ای از جهان و حفره هایی که در بعد زمان هست هم صحبت میشد ( هر چند که همه میدونیم اونا هم نظریه هستند )
    حالا این مواردی که گفتم درسته ؟
    نه من منظورم این بود که اگه بنا رو بر این بزاریم سرعت نور و فراتر از اون باشه و بتونیم با اون سرعت حرکت کنیم کاملا منطقی خواهد بود . چون چیزی که باعث میشه شما تصویری رو ببینی نور هستش پس اگه همین الان تو سیاره مریخ ظاهر بشی ( از اونجایی که در حال حاضر مریخ در سمت مخالف زمین در طرف دیگه منظومه هستش ) به عنوان مثال میتونی گذشته پلوتو یا مشتری رو ببینی چون مریخ در حال حاضر 30 دقیقه نوری با ما فاصله داره .. یعنی تصویر 30 دقیقه پیش پلوتو رو میبینی یا اصلا چرا اینقدر سختش کنیم .. همین الان از زمین یهو توی پلوتو ظاهر بشی تصویر حدودا 240 دقیقه پیش خورشید رو میتونی ببینی ... چون پلوتو در حال حاضر 240 دقیقه نوری با زمین فاصله داره ...

  18. این کاربر از mahyarSAMSUNG بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •