ترکی
بیر=یک
ایکی=دو
اوچ=سه
دورد=چهار
بِش=پنچ
آلتی=شش
یِتی=هفت
سَگیز=هشت
دوقوز=نه
اون=ده
بعدش میشه
اون بیر=یازده
ایرمی=بیست
ایرمی دورد=بیست و چهار
اوتوز=سی
قرخ=چهل
اَلی=پنجاه
آتمش=شصت
یِتمیش=هفتاد
دوخسان=نود
یوز=صد
ترکی
بیر=یک
ایکی=دو
اوچ=سه
دورد=چهار
بِش=پنچ
آلتی=شش
یِتی=هفت
سَگیز=هشت
دوقوز=نه
اون=ده
بعدش میشه
اون بیر=یازده
ایرمی=بیست
ایرمی دورد=بیست و چهار
اوتوز=سی
قرخ=چهل
اَلی=پنجاه
آتمش=شصت
یِتمیش=هفتاد
دوخسان=نود
یوز=صد
بیرگون،ملا امیرتیمورایله حامام دا ایدی.
روزی ملا با امیرتیمور در حمام بود.
امیرتیمور شوخلوق ایله ملادان سوروشور:ملا،اگرمن قول اولسایدیم نئچه یه دیه ردیم؟
امیر تیمور به شوخی از ملا می پرسد: ملا، اگر من غلام می بودم ، چند می ارزیدم؟
ملا دئییر: قربان،اللی دینارا.
ملا می گوید قربان،پنجاه دینار.
امیر آجیخلائیب، دئییر: آخماق،اللی دینار فقط (فگت) بئلیمه باغلادیغیم فیطه نین قیمتی دیر.
امیر عصبانی شده،می گوید:احمق، پنجاه دینار تنها بهای لنگی است که به کمربسته ام.
ملا دئییر: قربان، من ده ائله فیطه نین قئیمتینی دئدیم! یوخسا امیرین اؤزو بیرقره پولادا دگمز.
ملا می گوید: قربان،من هم تنها بهای لنگ را گفتم، وگرنه امیر خودش یک پول سیاه هم نمی ارزد.
من قبلا با زبان ترکمنی آشنایی زیادی نداشتم ولی الان که چند تا از دوستان لغات ترکمنی گذاشتم دیدم که تفاوت خیلی کمی با ترکی اینجا داره 90 درصد کلماتش عین ترکی ماست.
ضمنا ترکی تبریز با ارومیه تفاوت آنچنانی نداره که آموزشهای جداگانه براش بذاریم این روش تصویری هم خیلی خوبه.
چند تا ضرب المثل معروف ترکی :
1 - آج تویوق یاتار یوخودا داری گورر
2- نه توکسون آشووا - او گلر قاشیقووا
3- چوخ گزن چوخ بیلر - چوخ یاشیین چوخ بیلمز
4- گلین اویناماق باشارمیر دیور اتاق اگری دی
5- بیلن دشمندن قوخما - بیلمین دوستوندان قورخ
6- تک الدن سَس چخماز
7- همساییه امید اولان شامسیز گالار
8- اوزگیه قویی قازان اوزس دوشر قویونون تکینه
9- بعضی لر چایی یا سوئی پفلیه پفلیه ایچر
10 - ایل گوجی - یِل گوجی - سیل گوجی
خواستم معنی فارسی ضرب المثل ها رو بنویسم ولی زیاد جالب نمیشد ببخشید. ( اگه کسی تونست مفهومش رو به فارسی برسونه بنویسه ) در ادامه ضرب المثل های دیگه ای هم میذارم.
الفبای لاتین ترکی آذربایجانی
این خیلی کمک میکنه تا بتونیم بهتر بنویسیم.
فارسی لاتین آ a
اَ ə ب b ج c چ ç د d اِ e ف f گ g غ ğ ه ، ح
h ایی i ای І ج j
ک k ل l م m ن n اُ
(او) تلفظ بصورت Oo اُ تلفظ بصورت
( عو)ŏ پ p ق q ر R س ، ث ، ص
s ش ş ت t یو
او
u أ ُ ŭ و
w vv خ ، ژ
x ای
ییy ذ ، ز
z
همه اونایی که بعد آذری گفتی می شه زیر مجموعه آذری دیگه فقط ترکمنی فرق فولکوله . می شه مثلا بحث کرد که تو هر شهری چه چیزی مسطلح است. دوستانی که اینجا ترکی نتیو هستند از جاهای مختلف اگر تو بحص ها می بینند در منطقشون چیزایی با جاهای دیگه فرق داره حتما بگند. در ضمن در اطراف اصفهان نزدیک شهر کرد نیز ترکند و چهارمحالی ها نیز ترک زبانند ولی به نظرم نسبشان می رسه به ترک های عثمانی.نوشته شده توسط A m ! n [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ترکی زبانی است مشترک بین اقوام مختلف تنها آذری ها و ترک های ترکیه نیستند که یه این زبان حرف می رنند. اگر حافظه ام یاری کند ترک ها در حقیقت قومی هستند که از قسمت غربی چین به سمت اروپا یعنی همان ترکیه کنونی کوچ کردند. نسبشان فکر کنم به قوم مغول و تیموریان و اینا می رسه دقیق یادم نیست. ولی در طول این مسیر یعنی از چین تا همین ترکیه کنونی بسیاری از افراد ترکی صحبت می کنند. از جمله تاتارها- قزاق ها- ازبک ها- ترکمن ها-آذری ها - و عثمانی ها. قوم اویغور هم که در چین بودند چند وقت پبش می گفتند مورد ظلم چین واقع شدند هم شاخه ای از ترکی رو حرف می زنند که از به جا مانده هاب چنگیر خان هستند. همه این زبان ها به هم خیلی نزدیکند. و یکیشو بلد باشی بقیشو به راحتی یاد می گیری. این ترکی آذری و استانبولی هم تا قبل از آتاتورک خیلی باهم اختلاف نداشتند. آتاتورک که اومد اصلاحات انجام دادو خطشونو عوض کرد و کلی کار دیگه باعث شد اختلاف زیاد بشه. و اگر نه اونا خیلی زیانشون به ما کلا نردیکه.نوشته شده توسط kiar [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Messi اینا یی که اینجا می زاری مال کتابی چیزی است اگر هست می شه منبع رو معرفی کنی؟
در آخرم 2 تا چیز جالب.
1- مب دونستبد بشقاب بک کلمه کاملا ترکی است از دو قسمت بش+قاب تشکبل شده. در قدیم که همه از تو یه ظرف غذا می خوردند آذری ها یه سری قاب خالی هم می زاشتند که اگر کسی دوست نداشت همراه بقیه بخوره تو اونا غذاشو بکشه بنا براین اسم بشقاب هم چنان روش مونده
2- اینو خودم فکر کردم بعد اینکه دیدم کلید در زبان ترکی می َشه آچار فکر کنم این آچار که ابزار کاره مثل آچار فرانسه هم از رو آچار ترکی اسم گذاری شده.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لینک ویکی پدیا در باره زبان های ترکی مختلف
Last edited by m.beh; 25-09-2012 at 23:47. دليل: لینک ویکی رو پیدا کردم اضافه کردم
آره تو بعضی مناطق به کلید میگن آچار ، آچار تو معنی دقیق میشه چیزی که باز میکنه یا همون باز کننده
خانواده وآشنایان درزبان ترکی آذربایجانی:
Ana\\mother\\madər آنا: مادر
Ata\\father\\pedər آتا: پدر
Qiz\\daughter\\doxtər قیز: دختر
Qardaş\\brother\\bəradər قارداش: برادر
Nənə\\grandmother\\madərbozorg نه نه: مادربزرگ
Baba\\grandfather\\pedərbozorg بابا: پدربزرگ
Xala\\aunt\\xaleh خالا: خاله
Bibi\\aunt\\əmmeh بیبی: عمه
Əm\\uncle\\əmu عم: عمو
Day\\uncle\\dayi دای: دائی
Həyat yoldaş\\spouse\\həmsər حیات یولداش: همسر
Əm qızı\\cousin\\doxtər əmu عم قیزی: دخترعمو
Day qızı\\cousin\\doxtər dayi دای قیزی: دختردائی
Xala qızı\\cousin\\doxtər xaleh خالا قیزی: دخترخاله
Bibi qızı\\cousin\\doxtər əmmeh بیبی قیزی: دخترعمه
Əm oğlı\\cousin\\pesər عم اوغلی: پسرعمو
Day oğlı\\cousin\\pesər dayi دای اوغلی: پسردائی
Xala oğlı\\cousin\\pesər xaleh خالا اوغلی: پسرخاله
Bibi oğlı\\cousin\\pesər əmmeh بیبی اوغلی: پسرعمه
Nişanlımı\\fiance_fiancee\\namzəd نیشان لیمی: نامزد
baldız\\sister in law\\xahər şohər بالدیز: خواهرشوهر
Yeznə\\brother in law\\bəradər şohər یئزنه: برادر شوهر
Tələbə\\student\\daneşamuz طه له به : دانش آموز
Qonşu\\neighbor\\həmsayehقونشو: همسایه
Last edited by A M ! N; 26-09-2012 at 12:12.
مکالمه : رفتن به خرید
( من همچینین اینگیلیس متنینی یازدیم )
1. علی الان که رفتی بیرون وقتی برگشتی سرراهت یه شربت گلودرد برامن بخر.
علی اشیه گئدسون گئیدنده یولوون اوستونده منه بیر دانا سینه شربتی آل.
əli eşiyə gedson geyidəndə yolovon östöndə mənə bir dana sinə şərbətı al
2. قیمتش چنده؟
قیمتی نئچدی؟
? Ğeymətı neçədi
1. نمیدونم.رفتی اونجا بپرس.
بیلمیرم.گئددون اورا سووشاسان.
Bilmirəm.getdön sovuşasan
2. فقط همین.چیز دیگه ای نمیخای؟
ائله بو؟ آیری بیر شئ ایستمیسن؟
? Elə bu. Ayri bir şey istəmisən
1. نه.ممنون.خریدی باهات حساب میکنم.
یوخ.ساغول.آلسون حسابلاشاریخ.
Yox sağol.alson hesab laşarıx
2. این حرفو نزن..قابلی نداره..باشه.حتماً.
بو سوزو دیمه.قابلی یوخدو.اولسون نئینه.
Bu sozö dimə.ğabili yoxdu.olsun neynəh.
ترکمنی
رنگها سفید آق سیاه قارا زرد ساری کم رنگ آچیق پررنگ قویی سبز یاشیل قهوه ای قونگر حیوانات اهلی گوسفند قوین گاو سیغر اسب آت شتر دویه مرغ طاوق میوه جات خربزه قاون هندوانه قارفیز سیب آلما گلابی ارمید گوجه پوموزور پیاز سوغان سیر ساریمساق فلفل بورچ آلوچه الچک گردو خوز قطره طلا قره آلو تمشک بوسلن جو آرفا گندم بوغدای برنج طویی ذرت جوون حیوانات وحشی شیر ارسلان گرگ قورد لاک پشت پشباقه موش صحرایی گیردن موش سیچان خرس آیی مارمولک پاشلاغ خوک دونگغز آهو کیک خرگوش طاوشان ملخ چکردگه روباه تیلکی گوزن سوغون ماهی بالیق پرستو قارلاواچ قمری دالجه کبتر مگس سنگه ک پشه چیبین زنبور آری عقرب ایچیان مورچه قارینچغا مار ییلان پروانه کفلک هزار پا قولاق گیرجی علویات خورشید گون ماه آی ستاره ییلدیز آسمان گونگ ابر بولوت مه اومور رنگین کمان عالم غوشار باران یاغین برف غار تگرگ جونه گ یخ بوز بهار یاز تابستان توموس پاییز گویز زمستان غیش اعضای بدن سر باش مو ساچ پیشانی مانگلای ابرو قاش پلک قاباق مژه کرفیک چشم گوز مغز په ینی بینی بورون گوش قولاق سبیل مورت لب دوداق لثه کنتلاو دندان دیش زبان دیل گلو بوقورداق ریش ساقال جگر باقیر ساق بالدیر غوزک طوفیق پاشنه اوکجه چانه انگه ک دل یوره ک کلیه بووره ک غده ماز شانه گه ریش بغل قولطیغ بازو چگین آرنج تیرسک مچ غوشار کف دست آیا انگشت بارماغ ناخن دیرناغ رگ دامار روده ایچه گه شکم غارین ناف گووک پشت آرقا ران اویلیق زانو دیز
اعضای خانواده پسر اوغل دختر قیز فرزند اولاد نوه آغتیق پدر داده مادر انه / اجه پدر بزرگ / پدری قاقا مادر بزرگ / پدری قاری اجه پدر بزرگ / مادری بابا مادر بزرگ / مادری ماما عمو آقا / داده برادر کوچک اینی عمه اجه که برادر یا خواهر کوچک بالی برادر دوغان پسر عمو دوغان اوغلان خاله دایزه پسر / دختر خاله چیقان پدر زن قاین آتا مادر زن قاین انه داماد کوره کن عروس گلین برادر بزرگ همسر قاین آقا خواهر بزرگ همسر قاینه که جی برادرکوچکتر همسر یورجی خواهر کوچکتر همسر بالدیز نزدیکان قارینداش بیگانه که سه کی غذا ها نان چورک آش رشته اون آش نان روغنی پوسَیق نان روغنی بیشمه ماست چکیده سوزمه شیر سوید ماست غاتیق کشک قورت کره مسکه سر شیر غایماق دوغ سوچال تخم مرغ یمورتغه ته دیگ کسمک عسل بال نمک دوز قارچ کومه لک مزه ها شیرین سویجی تلخ آجی ترش تورشی تند آوی بی مزه میلتیق اوقات صبح ارتیر چاشت قوشلیق ظهر گون اورته بعداز ظهر اویله عصر ایکیندی مغرب آغشام عشاء یاستی سحر دانگ امروز شو گون فردا ارتیر پس فردا بیری گون دیروز دوین پریروز اونگین در طول روز گون اوزین جهات مغرب آشاق مشرق یوقاری شمال قایرا جنوب ایلاری دیگر موارد نزدیک یاقین دور داش سنگین آغیر سبک یه نگیل سرد ساویق گرم قیزقین کوچک گیش شیک بزرگ اولاقان تنگ دار گشاد گینگ کلفت یوغین / قالینگ نازک اینچه سفت قاطی نرم ییمشاق شل قاوشاق محکم قایم زیبا آوادان دراز اوزین کوتاه کوله چاق سمیز لاغر هور بالا یوقاری پایین آشاق پاره یرتیق راست ساغ چپ سول تمیز آراسـا کثیف کیرلی آتش اوود باد یل خاک قوم آب سو درب قافی پنجره پنجارا بخاری پچ ذغال کومور چوب طایاق صدا سس کوه داغ دوست یار
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)