نه کجاش خجالت آوره !
همین نفر اول کنکور دو سال پیش نبود ( رستگار رحمانی ) کنکور داده بود رفته بود سربازی باز الان اومده بود کنکور داده بود ...
عجب حرفی میزنیا ...
نه کجاش خجالت آوره !
همین نفر اول کنکور دو سال پیش نبود ( رستگار رحمانی ) کنکور داده بود رفته بود سربازی باز الان اومده بود کنکور داده بود ...
عجب حرفی میزنیا ...
من هدفم اينه كه يك مدرك درست و حسابي داشته باشم منظور تنها مدرك نگيرم يك چيزي هم بدونم رغبت بيشتر به جذب افرادي هست كه از دانشگاههاي خوب فارغ التحصيل ميشن در شركت هاي خصوصي البته!بعد كمي سابقه سازي قصد مهاجرت دارم!براي همين تلاش ميكنم!وگرنه فوق ديپلم و ليسانس و فوق برام فرقي نداره!البته در هر شرايطي من يك روزي مهاجرت خواهم كرد!
سعيد جان شما خودتون متاهل هستيد و از مشقت هاي ازدواج براي من گفتين الان چي دارين ميگين!من رو تشويق ميكنين!!!!به حق چيز هاي نشنيده و نديده نه عمو جان نه من نمي توانم
![]()
به کجا می برد این امید ما را
من توی بهترین مدرسه ی یه شهر بودم،سال های دبیرستان که رسید،درسو گذاشتم کنار،چسبیدم به نت،مدرسه هم نمیرفتم،هفته ای سه چهار جلسه،کلا"!هیئت حاکمه هم گاهی سخت میگرفتن ولی ما سوار بودیم متاسفانه،ما شده بودیم هیئت حاکمه! ولی جمعا" تصورشون این بود که ادم به خصوص سال پیش دانشگاهی باید خیلی خودشو درگیر مدرسه نکنه.خلاصه بچه ها میپیچوندن میخوندن،من میپیچوندم میرفتم تو نت،کتاب میخوندم واسه خودمون،سایت میزدیم واسه خودمون،کلی ام کلاس میذاشتیم واسه خودم.پیش دانشگاهی رسید گفتم نمیخونم سال بعد.سال بعد مهرماه شروع کردم،ولی حسش نبود.خیلی نخوندم،اخرم جایی که دوس داشتم نیومد،یه جا رفتم،سر یه ماه انصراف دادم چون فکر میکردم حقم اینجا نیست.اومدم رفتم خدمت،با خودم گفتم میشه تو خدمت خوند،ولی دقیقا" هر دو ماه یه جا فرستادنمون،ایرانگردی ای بود واسه خودش،خلاصه،نشد که تو کنکور بخونیم،برگشتم.6 ماه وقت داشتم تا کنکور امسال.نشستم روزی سه چار ساعت خوندم،خوشبختانه خوب هم زدم ولی هنوز میگم ارزششو داشت.اینایی که سرشونو میندازن همینجوری میزندانشگاه یا طعم شکستو نمیچشن یا طعم شکست فرساینده رو نمیکشن،ما که کشیدیم این شکست فرساینده رو ،خیلی ام تجربه کسب کردیم.خلاصه،الان اینجام و قراره دو ماه دیگه برم یونورزیتی.خوبیش اینه که خیالم راحته،وسط دانشگاه شغل گیر بیارم،خل بشم عاشق بشم،بخوام بزنم برم اون ور،هر غلطی بخوام بکنم میدونم ادم خودمم.خیالم راحته که دیگه هیچ ترسی ندارم.رهای رها،میرم اونجا ،بیشتر ملت تو استرس خدمت خواهند بود کلن،نصفشونم معافی،ما بقی ام که یا یه مرضی دارن یا یه پراتی،اونایی که پارتی دارن که خوش بحالشون ولی هر چی باشه شب راحت میگری سرتو میذاری زمین.هیچ خجالتی نداره هیچ،میشی بابای دانشجویا،میشی رییس قبیله واس خودت حال میکنی
من یه ماه که دانشگاه بودم،خیلی پیر پاتال و پیر پسر و ننه قمر هم بود.بیشتر از اونکه اونا تو دید باشن این دانشجویای خل و چل تو دید بودن که تو همون دو هفته اول نصفشون معشوقه پیدا کردن.از نظر علمی هم،دانشگاه اگه نری،هرچند میدونم دانشگاه درست و درمونی نداریم ولی اگه نری حتی میلیاردر هم بشی،بزرگ که شدی،35-40 ساله که شدی،یه خلا حس میکنی تو زندگیت.اینو پرسیدم و خیلیا تایید کردن.خواستم بگم همدرد زیاد داری،حتی اونایی که تو بهترین مدارس بودن و بهترین معلما رو داشتن و بیشترین انتظارو ملت ازشون داشتن،پس تنها نیستی.ادامه بده.حالا هم خود دانی.
ممنونم برادر رادئون!اره تلاشم رو ميكنم ببينم به كجا ميرسم ولي من هم معافيت كفالت گرفتم اونم از اون كارت هاي الكترونيكي جديدكم و بيش خوش شانسي هم اوردم!افرين منم ادم خودمم برم اونور به عنوان تروريست هم بندازنم در زندان گوانتانامو!از اين وضع كه بدتر نيست!كلا چه سكوي پرتابي ميتونم داشته باشم فقط تلاش بايد كرد!
ما همه تو زندگی تلاش می کنیم تا زندگی بهتر همراه با آرامش به دست بیاریم خوب مسلما بر طرف شدن نیازهای مالی بهتر شدن شرایط زندگی رو به همراه داره و پول واسطه ای هستش برای مهیا کردن شرایط بهتر زندگی حالا این طور فرض کنید که چیزی به نام پول وجود نداشت و هر چیز مادی و غیر مادی که میخواستین براتون فراهم بود فکر میکنید این طوری زندگی بهتر میشد یا معنا پیدا میکرد فکر میکنید بعد از چند وقت چیزی های رو که بدون نیاز به هیچ تلاشی به دست آوردید میتونه لذت اولیه رو به شما بده
چیزی که زندگی رو زیبا میکنه تلاش برای بدست آوردن خواسته ها هستش و انگیزه ای که اون نیاز باعث میشه تا شما رو وادار به تلاش کردن کنه تا وقتی دیدین به هدفتون نزدیک میشید یا رسیدید احساس خوب موفقیت کنید
تمام اینها به شرطی هستش که هدفی که دنبال میکنید رو واقعا دوست داشته باشین
متاسفانه خیلی ها تو زندگی سرگردانند و نمیدونن دنبال چی هستن به خاطر هیمن همیشه احساس میکنند که تمام زندگی جبر هستش و جایی که هستند علاقه ای بهش ندارند که واقعیت هم همینه
بهتر اول تکلیفتون با خودتون معلوم بشه بعد تمام سختی ها رو برای به دست آوردن زندگی بهتر و به دست آوردن لذت بیشتر از راهی که تشخیص میدید درسته (درس - کار - و ...) به جون بخرین
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)