تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 6 از 11 اولاول ... 2345678910 ... آخرآخر
نمايش نتايج 51 به 60 از 110

نام تاپيک: !i!i!i!i!i!i!i!i نویسندگان فرانــسه !i!i!i!i!i!i!i!i!

  1. #51
    حـــــرفـه ای Dash Ashki's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    جایی که خدا نباشد !
    پست ها
    2,989

    11 فرانس کولت

    مادام فرانس کولت نام مستعار سیدونی گابریل کلودین کولت S.G.C.Colette نویسنده نامدار فرانسوی است که به سال 1873 در «یورگیسنیون» پا به عرصه وجود نهاد. پدرش زمانی از سرداران ناپلئون بود که در اینجا به کار کشاورزی اشتغال داشت و کولت قبل از هر چیز با طبیعت و مظاهر آن آشنا شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه زادگاهش به پایان رساند و سپس برای یافتن کاری رهسپار پاریس شد. در این شهر با یک روزنامه نگار پیمان زناشویی بست. اولین آثار او به کمک شوهرش در یکسری داستان به نام (کلودین) منتشر گشت. ولی چون شوهرش می خواست داستان هایی را که زنش می نویسد به نام خود او باشد این امر منجر به جدایی بین آن دو گردید. سال ها بعد خاطرات این دوره را فرانس در کتابی به نام «دنیای موزیک هال» منتشر ساخت. کتاب های بعدی او عبارت بودند از «ولگرد» و «انزوای بر احساسات». وی در سال 1949 ریاست آکادمی «گنکور» را به عهده گرفت و وی در آن زمان نخستین زنی بود که بدین مقام دست یافت. در هشتاد سالگی طی جشن بزرگی، نشان لژیون دونور را که تا آن زمان به زنی داده نشده بود گرفت و در سن 81 سالگی درگذشت.

    در دوران زندگی خود 75 کتاب و تعداد زیادی مقاله و داستان کوتاه نگاشت که از روی برخی از آنها فیلم هایی نیز تهیه گردید.

  2. #52
    حـــــرفـه ای Dash Ashki's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    جایی که خدا نباشد !
    پست ها
    2,989

    11 يونسكو - اوزن

    اوزن يونسكو متولد(1913)

    نويسنده ونمايشنامه نويس فرانسوي روماني الاصل يكي از قائدان درام پيشرو درفرانسه است.

    يونسكو دنيائي كابوس گونه مي آفريند كه بر اثر نثري ستمگرانه نيرو مي گيرد وبرد وانگاره وتفكر اساسي هنر پيشرو تكيه مي زند. انزواي بنيادي آدمي ودرهم شكستن زبان.

    آوازه خوان طاس (1985) صندلي ها (1952) درس (1985) ازآثار نمايشي اين نويسنده است.

    سه قصه كوتاه ازكتاب او به نام حال در گذشته و گذشته درحال برگزيده شده است كه از نظر خوانندگان مي گذرد.

  3. #53
    اگه نباشه جاش خالی می مونه N.P.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    پست ها
    376

    پيش فرض

    Dash Ashkiعزيز

    مرسي از تاپيك باارزشتون پستهاي قبلي رو editكردم و براشون عنوان گذاشتم.

  4. #54
    اگه نباشه جاش خالی می مونه N.P.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    پست ها
    376

    پيش فرض مونتسكيو

    مونتسکیو(Montesquieu)

    زندگی مونتسکیو پر از تجربیات متنوع است.وی سال 1689 در خانواده ای اصالتا شهرستانی و از اشراف پارلمان بدنیا آمد. در رشته حقوق تحصیل کرد ومدتی صاحب منصب قضایی در بوردو(Bordeaux) شد و پس از آن عضو آکادمی همین شهر گردید.پس از موفقیت اولین اثرش به نام "نامه های ایرانی"(Les Lettres persanes) وارد آکادمی فرانسه شد. در تور اروپایی که داشت از کشورهای اتریش مجارستان ایتالیا آلمان هلند و انگلستان بازدید کرد. سال 1734 ملاحظات(Les Considerations) را نوشت که در مورد تاریخ رومی ها عظمت و انحطاط روم است. اثر عظیم منتسکیو که حاصل کل عمر اوست روح القوانین(L’ Esprit des lois) می باشد او نیمی از بینایی خود را در این راه از دست داد .هرچند آثار منتسکیو اختلافات ظاهری با هم دارند همگی یک بن مایه دارند او به دنبال بررسی طرز کار جوامع و سیستمهای سیاسی است. منتسکیو در سال 1755 در گذشت.

    عقاید منتسکیو
    سیاسی:او با رد حکومت های استبدادی و دموکراتیک خواهان حکومتی سلطنتی است که در آن بین شاه و مردم رابطی(اشراف)وجودداشته باشد بنظر او آزادی با جدایی سه قوه قضائیه مجریه ومقننه تضمین میشود.
    اجتماعی:منتسکیو مخالف شکنجه بر دگی و کشتار توسط استعمارگران است.
    مذهبی:منتسکیو یگانه پرست است.او معتقد به خدای واحد خارج از مذاهب پایه گذاری شده است. او به جاودانگی روح اعتقاد دارد.

  5. #55
    اگه نباشه جاش خالی می مونه N.P.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    پست ها
    376

    پيش فرض ولتر

    ولتر(Voltaire)

    فرانسوا-ماری آروئه سال 1694 در شهر پاریس بدنیا آمد در سن نه سالگی مادرش را از دست داد. او که خواهان درخشش نزد پرنس ها بوددر این راه دچار زیاده روی شدو بدنبال هجوی علیه نایب السلطنه مدت یازده ماه در باستیل زندانی شد.با تراژدی" اودیپ"(OEdipe) و حماسه "لا لیگ"(La Ligue) که بعدها” هنریادHenriade)” (نام میگیرد ولترجنگ و مذهب را افشا می کند. پس از مشاجره ای با شوالیه روهان برای باردیگر در باستیل زندانی می شود. یک ماه بعد به انگلستان می رود. دو سال و نیم در انگلستان می ماند کشوری که بیشترین تاثیر را بر روی او می گذارد د ر بازگشتش به فرانسه فعالیتهای شگفت انگیزی را از خود به نمایش میگذارد ظرف 22روز ترازدی" زئیر"(Zaire) را می نویسد. در همین دوران است که با امیلی شاتله(Emilie Chatelet) آشنا می شود. همراه همین فرد است که ولتر پس از انتشار" نامه های فیلسوفانه"(Les Lettres philosophiques) و ممنوعیتش به سیری (Cirey) پناه میبرد. در سیر ی "دوران لویی چهارده"(Siecle de Louis XIV) را مینویسد. دوباره توسط دربار پذیرفته میشود و مدتی مورخ لویی پانزده میشود ولی بزودی محبت او را از دست می د هد و مجبور می شود فرانسه را ترک کند. به دعوت فردريک دوم در برلین ساکن می شود.اما مورد غضب شاه قرار گرفته و برلین را ترک می کند و وارد ژنو می شود. به تهیه دایره المعارف کمک می کند. در سال 1758 قلمرو فرنی(Ferney) را میخردو در آنجا آرامش و امنیتی را که به دنبالش بود می یابد و پرشور تر از پیش علیه تعصب موضع گیری می کند. در سال 1778 به پاریس بر میگردد و ر همین سال در می گذرد.

    عقاید ولتر
    سیاسی: او نه موافق حکومت سلطنتی است و نه جمهوری بلکه خواستار رژیمی منطبق بر قانون اساسی است.
    مذهبی: او مخالف مذاهب ساختگی و طرفدار مذهب طبیعی است یعنی اعتقاد ساده به خدای واحد خالق.
    اخلاقی: بنظر ولتر خدا و طبیعت اصول زندگی اند .زندگی بدون خدا به هیچ دردی نمی خورد. ولتر می گوید:" اگرخدا وجود نداشته باشد باید آنرا اختراع کنیم." ولتر معتقد است جاودانگی ورابطه روح و جسم ماورائ درک انسان است.

    رسالات ولتر
    بدنبال زمین لرزه لیسبون ولتر مبدل به فرد ی بد بین شده و وار د بحث و مناظره با روسو بر سر مساله مشیت الهی میشود. رساله "اشعاری در باره فاجعه لیسبون" اشاره ای به همین زمین لرزه است.
    "رساله ای در باره اخلاق و روحیه ملل" نام رساله دیگری است از ولتر که در آن نشان می دهد تاریخ بشری از جنایت جنگ ها و تعصب و ظلم ساخته شده است. او نقش مردان بزرگ را نشان می دهد.
    "رساله ای در باره تعصب"در این اثر او از کل بشریت در برابر تعصب و شکنجه دفاع می کند و عقاید آزادی را گسترش می دهد.

    سبک ولتر
    ولتر به سبک کلاسیک تمایل داشت . او راسین را بعنوان مدل خود انتخاب کرده بود.قدرت سبک او در جملات کوتاه و مردف بکارگیری استعاره و ایجاز است بگونه ای که هیچ واژه ای اضافی نیست. بخاطر همین ویژگی است که او را نویسنده ای کلاسیک می دانیم.

    سایر آثار ولتر
    -نامه های انگلیسی یا نامه های فلسفی(Les Lettres philosophiques)
    -فرهنگ فلسفی(Dictionnaire philosophique)
    -میکرومگا(Micromegs)
    -زدیگ(Zadig)
    -ساده لوح(Candide)
    -ایرن(Irene)
    -مروپ(Merope)
    -سمیرامیس(Semiramis)
    -انژنو(Ingenu)
    -یتیم چین(Orphlin de la Chine)

  6. #56
    اگه نباشه جاش خالی می مونه N.P.L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    پست ها
    376

    پيش فرض روسو-ژان ژاك

    ژان ژاک روسو(Rousseau )

    در 28 زوئن 1712 در ژنو بدنیا آمد. مادرش چند روز پس از تولدش فوت کرد. روسو ده سال اول زندگی را با پدرش گذراند. از همان اوان جوانی به خواندن رمان روی آورد. او نزد یک حکاک مشغول به کار شد. سختی زندگی او را وادار به فرار کرد.سال 1728 به فرانسه گریخت و با مادام دو وارن(Madame de Warens) آشنا شد.زن جوان او را پذ یرفت واورا به مذهب کاتولیک گرایش داد. سپس به سوئیس رفت و شغلهایی را تجربه کرد. سال 1731دوباره نزد مادام دو وارن بازگشت وپیش او ماند. روسو عاشق مادام دو وارن شده بود و او را مامان می نامید. سال 1740 در شهر لیون (Lyon) به تدریس خصوصی پرداخت سپس در سال 1742در پاریس ساکن شد و شروع به نوشتن کمدی و یک اپرا کرد. حدود یک سال منشی سفیر در ونیز بود . با زنی از طبقه پایین به نام ترز لوسور (Therese Levasseur) ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پنج فرزند بود.1750اثر بزرگش را نوشت "بحث درباره علوم و هنرها" که این اثر در جواب مسابقه آکادمی دیژون با موضوع تاثیر علوم و هنرها در تصفیه اخلاق بود که مقاله روسو برنده مسابقه شناخته شد. و این باعث شهرت او گردید. روسو در این اثر نشان داده بود که فرهنگ و لوکس فاسد کننده اند. سال بعد آکادمی دومین سوالش را مطرح کرد: اصول نابرابری در انسانها چیست؟ روسو با مقاله ای به نام" بحث درباره نابرابری" در این مسابقه شرکت کرد ولی این بار برنده نشد چرا که جامعه و موسساتش را نقد کرده بود.در مقاله ای دلامبر(D’ Alembert) مدیر دایره المعارف از نمایشهای تئاتری دفاع کرده بود روسو در نامه ای به او تحت عنوان "نامه ای به دلامبردرباره تماشاگران" ضمن توجیه موقعیت هموطنان ژنوی اش خاطر نشان کرد که تئاتر تماشاگران را فاسد می کند. بنظر روسو همه چیز در تئاتر بد و خطرناک است بخصوص آثار مولیر مکتب گناه و بد اخلاقی اند. این نامه نشان دهنده جدایی روسو با سایر فیلسوفها بویژه با نویسندگان دایره المعارف بود.سال 1756 روسو پاریس را ترک کرد و به مونت مورانسی (Montmorency)رفت و در منزل ارمیتژ(Ermitage) ساکن شد که متعلق به مادام د پینی بود. روسو عاشق خواهر شوهر مادام شد ولی این عشق یک جانبه بود. چندی بعد ارمیتژرا ترک کرد. این دوران دورانی است که او بزرگترین آثارش را نوشته :
    قرارداد اجتماعی(Contrat social)
    امیل(Emile)
    الوئیز جدید(La Nouvelle Heloise)
    بدنبال محکومیت امیل پاریس و خانواده اش را ترک کرد ابتدا به سوئیس رفت ولی توسط اهالی موتیه (Motiers) رانده شد. به جزیره سن پییر(Saint Pirre) پناه برد. و سال 1766 به دعوت دیوید هوم(David Hume) عازم انگلستان شد اما با این فرد نیز دچار اختلاف گردید ویک سال بعد به فرانسه بازگشت. روسو برای نشان دادن چهره واقعی خود شروع به نوشتن اثر اتو بیوگرافیک خود "اعترافات"(Les Confessions)شد . دو اثر اتوبیوگرافیک دیگرروسوعبارتند از:"روسوقاضی ژان ژاک "(Rousseau juge de Jean-Jacques) و" رویاهای گردشگر تنهایی"(Les Reveries du promeneur solitaire).روسو دوم ژوئیه 1778 بطور ناگهانی درگذشت.

    سبک روسو
    نوشتار روسو عاری از هرگونه صنعت ادبی است در واقع در آثار روسو با نوع خشنی و سختی مواجه هستیم ولی در عین حال لحنی هیجان انگیز دارد این امر بویژه در مناظره هایش با ولتر محسوس است که گاه با مزاح همراه می شود.

    فلسفه روسو
    روسو به برتری طبیعت بر اجتماع معتقد است و طبیعت را قویتر از آن می داند. روسو می گوید:" هر آنچه خوب است از طبیعت می آید و هر جه بدی است از اجتماع." روسو ایمان دارد که جامعه فاسد می کند بنابر این باید از جامعه اجتناب کنیم ولی چون ناگزیر از زندگی جمعی هستیم باید قانون اجتماعی بسیار نزدیک به طبیعت تهیه کنیم. بخاطر همین طبیعت پرستی روسو است که او را پدر بزرگ رومانتیسم می دانند.

  7. #57
    حـــــرفـه ای Dash Ashki's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    جایی که خدا نباشد !
    پست ها
    2,989

    11 آندره موروا

    آندره موروا Andere Mauraisنويسنده بزرگ فرانسوي در ايران بسيار مشهور است. وي اصلاً يهودي است و نام اصلي او Emile Herzog است. در سال 1885 متولد شد و اكنون تقريباً 70 سال دارد. در جنگ جهاني اول، از طرف ارتش فرانسه به سمت رابط و مترجم بين دسته‌هاي نيروي فرانسه و انگليس تعيين شد، بدين‌جهت با روحيات انگليس‌ها از نزديك آشنايي يافت، و اين آشنايي ايجاد علاقه‌اي كرد كه در طول سي‌ سال، آثار ادبي و تاريخي و تحقيقي متعددي درباره انگلستان بنويسد. بهترين اين آثار دو رمان «خاموشي‌هاي سرهنگ برميل» و «سخنگويي‌هاي سروان اوگريدي» و «تاريخ انگلستان» است در جنگ اخير موروا به آمريكا رفت و از آن پس آثار فوق‌العاده زيادي نوشته است كه شايد تعداد آنها به صد برسد. Climas، حلقه خانوادگي، نه فرشته و نه شيطان، دنياهاي خيالي، زندگي بايرون، زندگي شلي، زندگي ژرژسان، از آثار برجسته اوست. آخرين اثر مهم وي زندگي ويكتور هوگو است كه موروا چند سال اخير را به تأليف آن مشغول بوده است.

    موروا در سال 1939 به عضويت آكادمي فرانسه انتخاب شد، و اكنوني يكي از شخصيت‌هاي درجه اول ادبيات اين كشور به شمار مي‌رود.

  8. #58
    حـــــرفـه ای Dash Ashki's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    جایی که خدا نباشد !
    پست ها
    2,989

    11 ژرژ برنانوس

    Bernanos - Georges

    ژرژ برنانوس
    ژرژ برنانوس نويسنده كاتوليك فرانسوي در روز 20 فوريه سال 1888 در پاريس پا به جهان نهاد. مؤسسات آموزشي مذهب مسيح بر طفوليت او نظارتي دقيق كردند، چنان كه ژرژ كوچك يك روحاني كوچولو شد و بعدها در مدرسه «ژزوئيت»ها عقايد مذهبي در روح او نفوذي زياد گذاشت. وقتي كه ژرژ بزرگتر شد تحت تأثير نظرات اسقف «اگرانژ» قرار گرفت، به نحويكه بين آنها مكاتبه برقرار شد و همين نامه‌هاي شورانگيز در نهاد نويسنده بزرگ آينده شعله ايمان مذهبي را برانگيخت. در همين ايام بود كه ژرژ برنانوس گواهينامه گرفت و چند سال بعد (1906) ليسانسيه ادبيات و حقوق شد. وي اولين كتاب خود را در مارس 1926 تحت عنوان كنايه‌آميز «زير آفتاب اهريمني» انتشار داد.

    او با انتشار اين كتاب شهرت فراواني كسب كرد و از آن پس از روزنامه‌نگاري دست برداشت و سال بعد «نيرنگ» را انتشار داد. او رمان «جنايت» را در سال 1935 منتشر كرد. مدتي به آمريكاي جنوبي سفر كرد و در برزيل اقامت كرد و تا سال 1945 به فرانسه بازنگشت و چون در اين سال به وطنش مراجعت كرد، فرانسه مقدمش را تهنيت گفت. او در آخرين روزهاي زندگي مانند داستايوسكي با شور و التهابي خاص چيز مي‌نوشت. در روز 5 ژوئيه سال 1948 برنانوس ديده از جهان فرو بست.

  9. #59
    حـــــرفـه ای Dash Ashki's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    جایی که خدا نباشد !
    پست ها
    2,989

    11 كلود فارر

    Farrere - Claude


    از برجسته‌ترين نويسندگان معاصر فرانسوي است. وي در سال 1876 در شهر ---- متولد شده و اكنون نزديك به هشتاد سال دارد. در حيات ادبي خود بيش از هركس با پير لوتي Pierrs Loti دوست بود، از اول نيز اين دو طرز فكر مشتركي درباره ملل و حوادث اجتماعي داشتند كه علاقه به مشرق زمين و مخالفت با انگليس‌ها را بايد از اصول آن شمرد. كلود فارر مانند پير لوتي وارد خدمت نيروي دريايي شد و سال‌هاي دراز در مأموريت‌هاي مختلف دريايي به اطراف جهان سفر كرد، و از اين سفرها خاطرات مهمي به ارمغان آورد كه زمينه كتاب‌ها و رمان‌هاي عالي او شده است.

    در سال 1935 كلود فارر به عضويت آكادمي فرانسه انتخاب شد، علاوه بر آن وي رئيس «انجمن دوستداران پير لوتي» است كه وظيفه نشر آثار لوتي و معرفي نويسنده معروف «به سوي اصفهان» را در جهان به عهده دارد.

    آثار كلود فارر غالباً حاوي انتقادهاي شديدي به جامعه اروپايي و به خصوص مظالم اروپاييان نسبت به ملل شرق است و تقريباً در همه جاي اين آثار به صراحت يا به ابهام، نسبت به انگلستان و سياست شرقي آن با مخالفت سخن رفته است.

    مهمترين آثار او عبارتند از جنگ «La bataille»، محكومين به مرگ «Condamnsea mort»، متمدنين «Les civilizes». نوول «راز جزيره» از كتاب «داستان‌هاي دور و نزديك» او نقل شده است.

  10. #60
    حـــــرفـه ای Dash Ashki's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    جایی که خدا نباشد !
    پست ها
    2,989

    11 پير كارون بومارشه

    Beaumarchais - P.C


    پير كارون بومارشه P.C.Beaumarchais نويسنده فرانسوي قرن هجدهم در سال 1732 در كوچه سن دنيس پاريس متولد گرديد.

    در جواني يك دكان ساعت‌سازي در همين كوچه باز كرد و به تدريج كه كارش گرفت و وضعش بهتر شد براي خانواده‌هاي درباري و شاه ساعت‌هاي خوبي ساخت و مورد توجه واقع گشت. مدتي نيز معلم چنگ دختران شاه گرديد و بدينوسيله به دربار راه يافت و ترقي زيادي كرد به‌طوري كه به زودي توانست مقام منشيگري و سپس معاونت ميرشكاري شخص شاه را به دست آورد و بدين‌ترتيب جزو اشراف گرديد. پس از چندي به علت نوشتن مقاله‌اي راجع به مقامات قضايي و رسوا كردن آنها دستگير و محكوم گرديد. ولي به زودي به وسيله نوشتن رسالاتي بر عليه دستگاه‌هاي دادگستري كشور، بدان‌ها لطمه‌هاي زيادي زد.

    بومارشه پس از آن از طرف دولت فرانسه مقداري اسلحه براي شورشيان آمريكا برد. بعد از انقلاب كبير فرانسه دستگير و زنداني شد. ليكن چندي بعد آزاد شده و مأموريتي بدو محول گرديد و او براي انجام مأموريت به هلند رفت. سه سال بعد به فرانسه بازگشت و به پاريس آمد. ولي چندي نگذشت كه در سال 1799 در همين شهر بدرود حيات گفت.

    از بومارشه آثار متعدد فراواني به جا نمانده، چه كه او در طول زندگي بيشتر وقت خويش را صرف كارهاي دولتي نمود. ولي دو اثر مشهور او «ريش‌تراش سويل» و «عروسي فيگارو» امروزه از شاهكارهاي ادبي فرانسه محسوب مي‌گردند.

صفحه 6 از 11 اولاول ... 2345678910 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •