من رسول هستم پسر محمد. در دهکده ای دور کنار دریاچه چی چست به دنیا آمده ام و همه اش سی و سه سال دارم. فعلا ساکن تهران هستم و اضافه کنم که به طور کاملا شانسی از اینجا سردرآوردم یعنی اگر تنها اتوبوس دهکده به شهر دیگری جای شهر تهران می رفت حتما الان آنجا بودم. باقی جزئیات زندگی ام را در کتاب هایم خرد کرده ام
کتاب ها:
1- روز بخیر محبوب من
2- کلبه ای در مزرعه برفی
3- گندمزار دور
4- کنسرت در جهنم
5- بنرجی چرا خودکشی کرد؟ ( رمان – شعر از ناظم حکمت)
6- یک کاسه عسل ( گزینه شعر ناظم حکمت)
7- روزهای چوبی ( گزینه شعر جهان)