تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 103 از 109 اولاول ... 3539399100101102103104105106107 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,021 به 1,030 از 1081

نام تاپيک: میزگرد علمی-فلسفی

  1. #1021
    داره خودمونی میشه legend.seeker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    51

    پيش فرض

    این جک ماله راسل هست، کلا توی حرفه ی جک ساختن بیشتر استعداد داشت تا فلسفه
    راسل در فلسفه استعداد نداشت؟؟؟؟؟ از اون حرفاست ها شما نشون دادی استعداد زیادی در جک گفتن داری
    کی در فلسفه استعداد ؟؟؟؟؟؟ از نظر شما؟


    این ماله موقعیه که شخص بخواد از معلول به علت برسه
    شما چطور به علت پی میبرین؟
    Last edited by legend.seeker; 07-10-2011 at 23:57.

  2. #1022
    داره خودمونی میشه legend.seeker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    51

    پيش فرض

    سخن این هست نتیجه‎ای که از علت و معلول گرفته میشه، در نهایت توضیحی درباره‎ی جهان نمی‎ده. این ادعای گنده‎ای هست! وقتی این نتیجه رو به معرفت‎های براومده از علیت مثل علم هم تسری بدین، نتیجه عجیبی می‎گیرین، مبنی بر این که علم هم در نهایت، هیچ توضیحی درباره‎ی جهان نمی‎ده!! دیگه خودتون تصورش کنین ... !
    شما بافرض درست بودن علت و معلول میگین توضیحی برای جهان نمی ده؟ ایا منظورتون اینه که علت و معلول وجود جهان رو توضیح نمیده؟ یا اینکه علیت بی پایان و میشه پرسید بینهایت چرا علت اون چیه بدون اینکه به جایی برسیم
    چرخه علیت در نهایت به ذرات بنیادین ماده می رسه
    Last edited by legend.seeker; 08-10-2011 at 00:08.

  3. #1023
    داره خودمونی میشه a@s's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    176

    پيش فرض

    برای نمونه، " علم" چیزی نیست جز انباشت مادی آگاهی ها در باره ی ذرات دیگر جهان و رفتار آنها . یك چیز غیر مادی نیست! انباشت علم هم تنها برروی مدیوم مادی ( مغز، كتاب، سی دی ، نوار و سنگنبشته و ...) شدنی است و نه جز آن.
    مغز انسان مانند یه کامپیوتر عمل میکنه مفاهیم ذهنی بر روی اون ذخیره میشن و باز هم تغییر در ارزش ها
    از جنبش وحرکت در مغز بوجود میاد
    در باره ی اینكه چگونه كد در یك كدپرداز تفسیر میشود آنهم یك روند مادی است. هر كـُدی هم یك كد نویس و یك كدخوان ویژه ی خود را دارد كه توانا بر تفسیر آن كد است.
    فرض کنید در مغز هیچ چنبشی نباشه ایا اصلا مفهوم و ارزش بوجود میاد که بخواد تغییر کنه
    تجرد ادراك
    با بررسى اقسام علم و توجه به یگانگى علم حضورى با ذات عالم مجرد و كیف نفسانى بودن علم بمعناى اعتقاد و بمعناى صور و مفاهیم ذهنى و توجه به اینكه نسبت و حكم نقش رابط را میان آنها ایفاء مى‏كنند مجرد بودن همه اقسام علم روشن میشود و در واقع تجرد آنها از راه تجرد عالم به ثبوت میرسد اما راههاى دیگرى نیز براى اثبات تجرد علم و ادراك وجود دارد كه اینك به ذكر بعضى از آنها مى‏پردازیم و قبلا این نكته را یادآور مى‏شویم كه واژه‏هاى علم و ادراك در اینجا مرادف با یكدیگر بكار مى‏روند و شامل احساس و تخیل و تعقل مى‏شوند:
    1 )دلیل اول بر تجرد ادراك همان است كه به دلیل محال بودن انطباع كبیر در صغیر معروف شده و تقریر آن این است دیدن حسى از نازلترین انواع اداراك است كه توهم مادى بودن آن مى‏شود و ماده‏گرایان آن را به فعل و انفعالات فیزیولوژیكى تفسیر مى‏كنند اما با دقت در همین نوع از ادراك روشن مى‏شود كه خود ادراك را نمى‏توان امرى مادى دانست و فعل و انفعالات مادى را تنها بعنوان شرایط اعدادى براى آن مى‏توان پذیرفت زیرا ما صورتهاى بزرگى را به وسعت دهها متر مربع مى‏بینیم كه چندین برابر همه بدن ماست چه رسد به اندام بینایى یا مغز و اگر این صورتهاى ادراكى مادى و مرتسم در اندام بینایى یا عضو دیگرى از بدن مى‏بودند هرگز بزرگتر از محل خودشان نبودند زیرا ارتسام و انطباع مادى بدون انطباق بر محل امكان ندارد و با توجه به اینكه ما این صورتهاى ادراكى را در خودمان مى‏یابیم ناچار باید بپذیریم كه مربوط به مرتبه‏اى از نفس مرتبه مثالى نفس هستند و بدین ترتیب هم تجرد خود آنها و هم تجرد نفس اثبات مى‏شود .

    بعضى از مادیین پاسخ داده‏اند كه آنچه را مى‏بینیم صورتهاى كوچكى نظیر میكروفیلم است كه در دستگاه عصبى بوجود مى‏آید و ما به كمك قرائن و نسبت‏سنجیها به اندازه واقعى آنها پى مى‏بریم .
    ولى این پاسخ مشكل‏گشا نیست زیرا اولا دانستن اندازه صاحب صورت غیر از دیدن صورت بزرگ است و ثانیا بفرض اینكه صورت مرئى خیلى كوچك باشد و ما با مهارتهایى كه در اثر تجارب بدست مى‏آوریم و با استفاده از قرائن و از راه نسبت‏سنجیها آن را بزرگ مى‏كنیم گویى زیر ذره‏بین ذهن قرار مى‏دهیم اما سرانجام صورت بزرگى را در ذهن خودمان مى‏یابیم و دلیل مزبور عینا درباره این صورت ذهنى و خیالى تكرار مى‏شود .
    2) دلیل دیگر این است كه اگر ادراك حسى از قبیل فعل و انفعالات مادى مى‏بود مى‏بایست همیشه با فراهم شدن شرایط مادى تحقق یابد در صورتى كه بسیارى از اوقات با وجود فراهم بودن شرایط مادى به سبب تمركز نفس در امر دیگرى تحقق نمى‏یابد پس نتیجه مى‏گیریم كه حصول ادراك منوط به توجه نفس است و نمى‏توان آن را از قبیل فعل و انفعالات مادى دانست هر چند این فعل و انفعالات نقش مقدمه را براى تحقق ادراك ایفاء مى‏كنند و نفس در اثر تعلق به بدن نیازمند به این مقدمات و زمینه‏هاى مادى مى‏باشد .
    3 )دلیل سوم این است كه ما مى‏توانیم دو صورت مرئى را با هم درك و آنها را با یكدیگر مقایسه كنیم و مثلا بگوییم كه آنها متباین یا متماثل یا متساوى با یكدیگرند یا یكى از آنها بزرگتر از دیگرى است‏حال اگر فرض كنیم كه هر یك از آنها در جزئى از بدن منتقش شده و ادراك آن عبارت است از همان ارتسام یا حلول خاص لازمه‏اش این است كه هر جزئى از اندام درك كننده همان صورت منتقش در خودش را درك كند و از دیگرى بى‏اطلاع باشد پس كدام نیروى درك كننده است كه آنها را با هم درك مى‏كند و با یكدیگر مى‏سنجد اگر فرض كنیم عضو مادى دیگرى آنها را با هم درك مى‏كند باز همان محذور تكرار مى‏شود زیرا هر عضو مادى داراى اجزائى خواهد بود و اگر ادراك عبارت باشد از انتقاش صورت در یك محل مادى هر یك از اجزاء آن همان صورت مرتسم در خودش را درك خواهد كرد و در نتیجه مقایسه‏اى انجام نخواهد گرفت پس ناچار باید بپذیریم كه قوه مدركه بسیطى هر دو را درك مى‏كند و با وحدت و بساطت‏خودش هر دو را مى‏یابد و چنین قوه‏اى نمى‏تواند جوهر یا عرض مادى باشد و بنابر این ادراك هم انطباع صورت در محل مادى نخواهد بود با این دلیل نیز تجرد ادراك و تجرد نفس درك كننده ثابت مى‏شود .
    4) دلیل چهارم این است كه ما گاهى چیزى را درك مى‏كنیم و پس از گذشتن سالیان درازى آن را بخاطر مى‏آوریم حال اگر فرض شود كه ادراك گذشته اثر مادى خاصى در یكى از اندامهاى بدن بوده است باید پس از گذشت دهها سال محو و دگرگون شده باشد مخصوصا با توجه به اینكه همه سلولهاى بدن در طول چند سال تغییر مى‏یابد و حتى اگر سلولهایى زنده مانده باشند در اثر سوخت و ساز و جذب مواد غذایى جدید عوض شده‏اند پس چگونه مى‏توانیم همان صورت را عینا بیاد آوریم یا صورت جدید را با آن مقایسه كنیم و مشابهت آنها را دریابیم .
    ممكن است گفته شود كه هر سلول یا هر جزء مادى جدید آثار جزء سابق را به ارث مى‏برد و در خودش حفظ مى‏كند ولى حتى در چنین فرضى نیز این سؤال وجود دارد كه كدام قوه‏اى وحدت یا تشابه صورت سابق و لاحق را درك مى‏كند و روشن است كه بدون این مقایسه و درك، یادآورى و بازشناسى صورت نمى‏گیرد .
    این دلیل با توجه به حركت جوهری و زوال مستمر هر امر مادى وضوح بیشترى مى‏یابد.

  4. این کاربر از a@s بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #1024
    داره خودمونی میشه MostafaMohammadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    ارهحشیب، ارسبر
    پست ها
    180

    پيش فرض

    برای نمونه، " علم" چیزی نیست جز انباشت مادی آگاهی ها در باره ی ذرات دیگر جهان و رفتار آنها . یك چیز غیر مادی نیست! انباشت علم هم تنها برروی مدیوم مادی ( مغز، كتاب، سی دی ، نوار و سنگنبشته و ...) شدنی است و نه جز آن.
    مغز انسان مانند یه کامپیوتر عمل میکنه مفاهیم ذهنی بر روی اون ذخیره میشن و باز هم تغییر در ارزش ها
    از جنبش وحرکت در مغز بوجود میاد
    در باره ی اینكه چگونه كد در یك كدپرداز تفسیر میشود آنهم یك روند مادی است. هر كـُدی هم یك كد نویس و یك كدخوان ویژه ی خود را دارد كه توانا بر تفسیر آن كد است.
    فرض کنید در مغز هیچ چنبشی نباشه ایا اصلا مفهوم و ارزش بوجود میاد که بخواد تغییر کنه
    من خودم شخصا مثل شما همه این چیزها رو مادی می دونم. معتقدم یک تغییر در ذهن یک تغییر مادی در مغز است و ذهن و مغز هم یکی هستند ولی Haj_Amoo به غیر مادی برخی چیزها معتقد است، بهترین کار این است که همزمان یک موضوع را هم در ماده توجیه کنید هم در غیرماده.

    ---------- Post added at 01:47 AM ---------- Previous post was at 01:46 AM ----------

    من چکیده حرفم اینه
    در فیزیك ، زمان وجود مستقلی بشمارنمیرود و بهمراه مكان، مفهوم فضا-زمان در فیزیك كلاسیك داریم و در فیزیك كوانتوم در مورد زمان تحقیق کردم فهمیدم كه اصولا ً زمان وجود خارجی ندارد.
    زمان واقعا مبحث سختی
    من توی این نکته گیر کردم قبول دارم که زمان انتزاعی از تغییر ولی چون تغییر عینیت داره میگم زمان هم عینیت داره شاید اشتباه میکنم فکر کنم بیشتر باید فکر کنم
    فکر می کنم شما و saiiddz که میگه:
    از نظر علمی دو دیدگاه در این باره وجود داره
    یکی دیدگاه نیوتونی هست که میگه زمان وجود داره و یکی دیدگاهی هست که من و بیشتر دوستان داریم و اون اینکه زمان یک حسه و قبل و بعد و در کل زمانی وجود نداره
    دیدگاه دوم از 2 سال پیش تغریبا تایید شده و من مقاله اش رو هم داشتم ، اگر پیدا کنم میذارم براتون
    نظریه های کوانتمی هم تغریبا این مسئله رو تایید میکنن و حتی میشه از نسبیت انیشتن به این موضوع رسید
    توصیه میکنم نسبیت رو مطالعه کنید
    متاسفانه باید بگم هر دو شما به زعم خودتون، یار فیزیک کوانتوم شده اید، اینکه زمان وجود دارد و در جریان است هیچ وقت در فیزیک کوانتوم رد نشد، آنچه که در فیزیک کوانتوم رد شد، تعریفی بود که نیوتون برای اولین بار از زمان ارائه داده بود. (زمان به به عنوان یک سیال مستقلِ مطلق) این موضوع که زمان وجود دارد و در جریان است، نه تنها رد نشد بلکه با ادعاهای اینشتین مبنی بر غیر ممکن بودن سکون جهان، لاینفکی زمان از مکان، اضافه شدن زمان به ابعاد فضا، به مراتب جایگاه محکم تری نسبت به فیزیک نیوتونی پیدا کرده.
    داستان ها و فیلم های علمی تخیلی مربوط به سفر در زمان همه تحت تاثیر نظرات اینشتین و هایزنبرگ در نظریه مکانیک کوانتومی در مورد زمان شدت گرفته و از نظر علمی ممکن دونسته شده.
    مخصوصا دیدگاه اینشتین در مورد زمان اونقدر شفافه که من تعجب می کنم شما بعد از خوندن نظریه نسبیت چطور به این نتیجه رسیدید که اینشتین فکر می کرده زمان یک مفهوم ذهنی است!

  6. 2 کاربر از MostafaMohammadi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1025
    داره خودمونی میشه MostafaMohammadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    ارهحشیب، ارسبر
    پست ها
    180

    پيش فرض

    می‎شه گفت ولی نه به اون صورتی که زمان رو میشه تصور ناشی از تغییر دونست. علیت ضرورت داره، ولی صرف تغییر ضرورت رو نشون نمی‎ده. مثلن شما می‎تونی جهانی سراسر تغییر رو تصور کنی که تغییر در اون پیرو هیچ علتی نیست ولی تصور همون دنیا بدون زمان ممکن نیست. (نمی‎دونم لازم هست بگم یا نه که این ناممکنی، در تضاد با اون‎چه که پیش از این درباره‎ی زمان گفتم نیست!)
    غیر جانبدارانه که بنگریم، همونقدر که زمان یک مفهوم ذهنی ناشی از تغییره، علیت هم یک مفهوم ذهنی ناشی از تغییره و اگر تغییر وجود نداشت علیت هیچ مفهومی نداشت. علیت یک رابطه ایست بین حداقل دو تغییر که ما آدم ها تعریف کردیم. به این صورت که:
    اطراف ما پر بوده از تغییر، ما این تغییرات رو مشاهده می کردیم، یک چیز قبل از تغییر پیدا کردن یک طور بوده و بعد از تغییر پیدا کردن یک طوری می شده، شاید ذهن پدران و مادران ما برای اینکه بتوانند دقیق تر بگویند یک چیز چقدر قبل تر از یک چیز دیگر اتفاق افتاده، (یا برعکس، یک چیز دقیقا چقدر بعدتر از یک چیز دیگر اتفاق افتاده) دست به اختراع زمان زدن و چه چیزی بهتر از روز، شب و بهار، تابستان، پاییز، زمستان برای نشانه گذاری؟ شب و روز برای زمان های نزدیک قرارداد شدن و فصول برای زمان های دور. بعدها که پیشرفت کردن احتمالا دیدن نیاز به نشانه گذاری هایی کوتاه تر و بلند تر هم هست و ...
    حالا شما نگاه کن به رابطه ای که ما بین دو تغییر حس می کردیم:
    هر بار آفتاب به آب می تابیده، آب گرم میشده.
    پس ما اسم این رابطه رو علت و معلول گذاشتیم.
    نه تنها این علت و معلولی که من مثال زدم بلکه، هر رابطه علت و معلولی دیگری که شما مثال بزنید، همیشه علت از نظر زمانی قبل از معلول اتفاق می افتد.
    در خود برهان علیت هم، یک تقریری وجود دارد که تاکید کرده:
    علت همیشه بر معلول متقدم است و هیچ معلولی نمی تواند بر علت خود متقدم باشد.
    سخن در این‎جا از جبر و اختیار شد. اگر من اختیار داشته باشم، پس کارهای من با زنجیره‎ای از علت‎ها قابل پیشبینی نیست و در نتیجه رخدادش ضروری نخواهد بود. ولی این مسئله با این نکته که من علت کارهام هستم،تناقضی نداره. نمی‎دونم منظور رو رسوندم یانه.
    ولی خب، این خودش بحث مفصل دیگری هست. تناقض جبر و اختیار، مدت‎ها مورد بحث فیلسوفان بوده و هنوز هم هست.
    متوجه هستم منظورتون چیه، ولی بنا به دلایلی این اختیار رو به این شدت که شما می گین قبول ندارم، اگه شروع کنم به ذکر این دلایل و دفاع از اونها، مطمئنا بحث منحرف میشه.
    من متوجه نیستم. دقیق بفرمایین کیا حرف از این جهان‎ها زدن و چی گفتن تا اگر چیزی درباره‎شون خوند‎ه‎ام، به خاطر بیارم.
    متاسفانه من باید فردا صبح برم نظام وظیفه، اگر الان نخوابم فکر نمی کنم فردا به موقع بیدار بشم، به خاطر همین وقت این رو ندارم که الان جواب این قسمت رو بدم، فردا نظر خودم در مورد این قسمت رو با توضیحات می نویسم.

  8. این کاربر از MostafaMohammadi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #1026
    داره خودمونی میشه legend.seeker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    51

    پيش فرض

    مخصوصا دیدگاه اینشتین در مورد زمان اونقدر شفافه که من تعجب می کنم شما بعد از خوندن نظریه نسبیت چطور به این نتیجه رسیدید که اینشتین فکر می کرده زمان یک مفهوم ذهنی است! !
    در مورد زمان در کوانتم فیزیک حقیقتش من علمش رو ندارم دارم روش تحقیق می کنم تیتر وار خوندمش ولی انیشتن با مسائل کوانتم فیزیک و عقاید هایزنبرگ مشگل داشت
    من خودم هر جور فکر میکنم نمیشه منکر قبل و بعد شد هنوز به نتیجه ای نرسیدم در این زمینه

  10. #1027
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    1,419

    پيش فرض

    من تمام حرف های شما رو قبول دارم خودم هم ادم شکاکی هستم ولی این که قبل و بعد و جود عینی نداشته باشه هضمش برام خیلی سخته

    فکر کنم زمان نه ذهنیت مطلق نه عینیت مطلق
    چون نمیشه زمان رو مفهوم بدونیم و نمیشه زمان رو ماده بدونیم
    ولی میتونیم زمان رو یک عامل روند مادی بدونیم که عینیت داره
    این نظر شما و به نظر من و خیلی از افراد چیزی به اسم زمان وجود نداره
    من اسمشو میذارم "هرچیزی یک پروسه داره"
    همین پروسه باعث میشه فکر کنیم زمان وجود داره و همین پروسه ذهن مارو به اشتباه میندازه
    1.من خودم شخصا مثل شما همه این چیزها رو مادی می دونم. معتقدم یک تغییر در ذهن یک تغییر مادی در مغز است و ذهن و مغز هم یکی هستند ولی Haj_Amoo به غیر مادی برخی چیزها معتقد است، بهترین کار این است که همزمان یک موضوع را هم در ماده توجیه کنید هم در غیرماده.

    ---------- Post added at 01:47 AM ---------- Previous post was at 01:46 AM ----------


    2.فکر می کنم شما و saiiddz که میگه:
    متاسفانه باید بگم هر دو شما به زعم خودتون، یار فیزیک کوانتوم شده اید، اینکه زمان وجود دارد و در جریان است هیچ وقت در فیزیک کوانتوم رد نشد، آنچه که در فیزیک کوانتوم رد شد، تعریفی بود که نیوتون برای اولین بار از زمان ارائه داده بود. (زمان به به عنوان یک سیال مستقلِ مطلق) این موضوع که زمان وجود دارد و در جریان است، نه تنها رد نشد بلکه با ادعاهای اینشتین مبنی بر غیر ممکن بودن سکون جهان، لاینفکی زمان از مکان، اضافه شدن زمان به ابعاد فضا، به مراتب جایگاه محکم تری نسبت به فیزیک نیوتونی پیدا کرده.
    داستان ها و فیلم های علمی تخیلی مربوط به سفر در زمان همه تحت تاثیر نظرات اینشتین و هایزنبرگ در نظریه مکانیک کوانتومی در مورد زمان شدت گرفته و از نظر علمی ممکن دونسته شده.

    3.مخصوصا دیدگاه اینشتین در مورد زمان اونقدر شفافه که من تعجب می کنم شما بعد از خوندن نظریه نسبیت چطور به این نتیجه رسیدید که اینشتین فکر می کرده زمان یک مفهوم ذهنی است!
    1.عزیز نظر شما کاملا تایید شده!
    مغز مکانیزم غیر مادی نداره
    مکانیزم مغز بیشتر مکانیکیه

    2.ببینید در واقع چیزی هست که مغز ما اون رو به عنوان زمان میشناسه و درک میکنه
    اما موضوع اینکه اون چیز زمان نیست بلکه ذهن ما فکر میکنه که زمانه
    توضیح دادم
    هر چیزی یه برنامه و پروسه داره که باعث میشه ما احساس کنیم چیزی به نام زمان که در مورد همه چیز یکسانه وجود داره
    در واقع هرچیزی یک طرح واره یا پروسه داره که مثلا برای انسان به دنیا اومدن و کودکی و نوجوانی و جوانی و کهن سال و مرگه
    میبینید؟
    دقیقا یک مسیر دنبال میشه پشت سرهم!
    و این مورد درباره همه ی اجزای هستی صادقه ، یعنی همه پروسه دارن
    همین باعث میشه ما احساس کنیم زمان یک واقعیت و در مورد همه چیز یکسانه
    جهان ساکن نیست اما درک ما از پروسه ها و طرح واره ها اشتباهه
    زمان یک مفهوم نیست که در مورد همه چیز یکسان باشه و یکسان عمل کنه

    3.از نظریه های انیشتین میشه نتیجه گرفت اونم اعتقاد داشته زمان یک حسه
    چندتا سوال
    چرا وقتی با دوستتی زمان زود میگذره؟!
    چرا وقتی داری بازی میکنی زمان زود میگذره؟
    چرا وقتی جایی هستی که نمیخوای باشی زمان دیر میگذره؟
    چرا ماشینهایی که از روبرو میان سرعتشون کمتر از اونی که هست به نظر میاد و وقتی از کنارت رد میشن سرعتشون بیشتر به نظر میاد؟!!!

  11. این کاربر از saiiddz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #1028
    داره خودمونی میشه legend.seeker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    پست ها
    51

    پيش فرض

    این نظر شما و به نظر من و خیلی از افراد چیزی به اسم زمان وجود نداره
    من اسمشو میذارم "هرچیزی یک پروسه داره"
    همین پروسه باعث میشه فکر کنیم زمان وجود داره و همین پروسه ذهن مارو به اشتباه میندازه

    1.عزیز نظر شما کاملا تایید شده!
    مغز مکانیزم غیر مادی نداره
    مکانیزم مغز بیشتر مکانیکیه

    2.ببینید در واقع چیزی هست که مغز ما اون رو به عنوان زمان میشناسه و درک میکنه
    اما موضوع اینکه اون چیز زمان نیست بلکه ذهن ما فکر میکنه که زمانه
    توضیح دادم
    هر چیزی یه برنامه و پروسه داره که باعث میشه ما احساس کنیم چیزی به نام زمان که در مورد همه چیز یکسانه وجود داره
    در واقع هرچیزی یک طرح واره یا پروسه داره که مثلا برای انسان به دنیا اومدن و کودکی و نوجوانی و جوانی و کهن سال و مرگه
    میبینید؟
    دقیقا یک مسیر دنبال میشه پشت سرهم!
    و این مورد درباره همه ی اجزای هستی صادقه ، یعنی همه پروسه دارن
    همین باعث میشه ما احساس کنیم زمان یک واقعیت و در مورد همه چیز یکسانه
    جهان ساکن نیست اما درک ما از پروسه ها و طرح واره ها اشتباهه
    زمان یک مفهوم نیست که در مورد همه چیز یکسان باشه و یکسان عمل کنه

    3.از نظریه های انیشتین میشه نتیجه گرفت اونم اعتقاد داشته زمان یک حسه
    چندتا سوال
    چرا وقتی با دوستتی زمان زود میگذره؟!
    چرا وقتی داری بازی میکنی زمان زود میگذره؟
    چرا وقتی جایی هستی که نمیخوای باشی زمان دیر میگذره؟
    چرا ماشینهایی که از روبرو میان سرعتشون کمتر از اونی که هست به نظر میاد و وقتی از کنارت رد میشن سرعتشون بیشتر به نظر میاد؟!!!
    حرف شما صحیح سوال من اینه به نظر شما قبل و بعد وجود عینی داره؟

  13. #1029
    آخر فروم باز Haj_Amoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    پادشاهی قدسی اخوت برحق
    پست ها
    1,554

    پيش فرض

    علت اینکه بعد از جواب باز سوال پیش میاد اینه که شما سوالت کلیه! شما اگه کاملا جزئی بپرسی، بعد از جواب "چرا"ی دیگه ای باقی نمیمونه
    کاملن جزئی یعنی چی؟ مثال بیاورین. چون فکر کنم طرح سوال جزئی پرسیدن، طرحی انقلابی در علم باشه، چون دیگه دانشمندا لازم نیست کلی علت‎ رو ورانداز کنن، همون اول علت بنیادی رو پیدا می‎کنن و تموم میشه و میره پی کارش!!
    شما بافرض درست بودن علت و معلول میگین توضیحی برای جهان نمی ده؟ ایا منظورتون اینه که علت و معلول وجود جهان رو توضیح نمیده؟ یا اینکه علیت بی پایان و میشه پرسید بینهایت چرا علت اون چیه بدون اینکه به جایی برسیم
    گفتم که، تفاوتی نمی‎کنه علیت رو ضرور بدونیم یانه، طرف حساب کاربردش هست. + علیت تغییر رو توضیح نمی‎ده.
    چرخه علیت در نهایت به ذرات بنیادین ماده می رسه
    نخست، چرخه‎ی اون علیت‎هایی که شما می‎فرمایین به ذره‎ی بنیادی ختم نمیشه، بلکه به ویژگی اون ذره ختم میشه. دوم این که بفرمایین چطور به بنیادی بودن اون ذره و ویژگی‎اش پی بردین؟
    ولی Haj_Amoo به غیر مادی برخی چیزها معتقد است،
    جدای از نسبت من به این اعتقاد، دوست دارم بدونم شما چطور چنین برداشتی کردین؟ از حرف‎هام توی این چند ارسال آخیر یا در حرف‎هایی که توی مبحث‎های دیگه‎ای زده‎ام؟
    غیر جانبدارانه که بنگریم، همونقدر که زمان یک مفهوم ذهنی ناشی از تغییره، علیت هم یک مفهوم ذهنی ناشی از تغییره و ... [تا انتها] ... هر رابطه علت و معلولی دیگری که شما مثال بزنید، همیشه علت از نظر زمانی قبل از معلول اتفاق می افتد.
    این برمی‎گرده به همون پرسشی که جناب Legend Seeker (برگردان به فارسی شاید اون‎طور که باید باشه نشه!) ازم پرسیدن و من پاسخ قاطعی نداشتم. این که علیت اصلی طبیعی است یا مابعدالطبیعی؟
    ولی جدای از این، من درباره‎ی این بینش پرسشی دارم. پیش از این هم اینجا پرسیده‎ام و دوستی هم پاسخ داد. [البته اگه بشه پاسخ دونستش!] دوست دارم نظر شما رو هم بشنوم:
    اگر علتی به معنای ضروری آن وجود ندارد، چرا هر تغییر سبب هر تغییر نمیشه؟ به زبان دیگه چرا هرچیز از هرچیز برنمی‎آد؟
    3.از نظریه های انیشتین میشه نتیجه گرفت اونم اعتقاد داشته زمان یک حسه
    سعید جان، این توضیحی که شما دادین، از نسبیت یا کوآنتوم نیومده، همون دیدگاهی است که پیش از این من و شما درباره‎اش توضیح دادیم و اون هم اینه که زمان توی تمام نظریه‎های فیزیکی یه تصور هست برای درک جهان متناسب با ذهن ما.
    من به شخصه فکر کردم می‎خواین از ارتباط‎های شبح‎گون و ارتباط‎های در جا در فاصله‎ی زمانی زیاد برای نشون دادن رد زمان در مکانیک کوآنتوم استفاده کنین!

    در ضمن من درباره‎ی تغییر در سطح اتمی در مکانیک کوآنتوم ابهام دارم. بعدن شاید شرح دادم!
    Last edited by Haj_Amoo; 08-10-2011 at 19:58.

  14. این کاربر از Haj_Amoo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #1030
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    1,044

    پيش فرض

    کاملن جزئی یعنی چی؟ مثال بیاورین. چون فکر کنم طرح سوال جزئی پرسیدن، طرحی انقلابی در علم باشه، چون دیگه دانشمندا لازم نیست کلی علت‎ رو ورانداز کنن، همون اول علت بنیادی رو پیدا می‎کنن و تموم میشه و میره پی کارش!!
    من اصلا کاری به اینکه چقدر سخته ندارم! مهم اینه که شدنیه

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •