تفاوت فن آوری اطلاعات (IT) و فن آوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT) چیست؟
فناوری اطلاعات( Information Technology ): عبارتست از کاربرد رایانهها و دیگر فناوریها برای کار با اطلاعات که می تواند شامل تمام دانش ؛ فن آوری و تکنولوژی که به سازماندهی، ذخیره، بازیابی ؛ تحلیل و پردازش اطلاعات منجر شود.
اما وقتی علوم مربوط به برق ، الکترونیک و مخابرات و در مجموع فن آوری و تکنولوژی انتقال اطلاعات به مجموعه فن آوری اطلاعات افزوده شود ؛ این فن آوری کمی گسترده تر و توانمند تر می شود به عبارتی می توان علاوه بر جمع آوری ؛ ذخیره ؛ بازیابی و تحلیل اطلاعات به انتقال آن هم دست زد ؛ موضوعی که در اینترنت اتفاق می افتد مجموع فن آوری اطلاعات و ارتباطات است؛ تنها با این تفاوت که دارای امکانات و فرصت انتقال اطلاعات است ؛
در جهان حاضر، بيشتر اقشار جامعه از فروشنده لوازم جانبي رايانه گرفته تا خبرنگار و برنامهنويس و مدير، بهنوعي خود را عضو خانواده فناوري اطلاعات ميدانند. بهسادگي ميتوان دريافت كه كامپيوتر تنها معنابخش به دانش فناوري اطلاعات نيست و برابر دانستن فناوري اطلاعات اشتباهي بزرگ است.
با اين حجم دگرگونيها در دنياي فناوري اطلاعات، كه رايانه بهعنوان ابزار آن بهشمار ميآيد، معرفي اصول اين علم و پرداختن به شاخهها و اصول فناوري در سطوح بالاتر آن لازم است؛ چرا كه نداشتن شناخت به موضوعات و لايههاي فناوري موجب ميشود تا از روند توليد عقب مانده و هميشه بهعنوان مصرفكننده باقي بمانيم.
تاريخچه
تا دو دهه پيش، تنها رشته دانشگاهي و مرجع آموزش و پژوهش مربوط به دانش كامپيوتر در جهان فقط «مهندسي كامپيوتر» بود. پس از چند سال و با گسترش اين دانش، اين رشته به دو زير رشته يا گرايش تقسيم شد:
مهندسي نرمافزار و سختافزار. در آن زمان، موضوع ارتباطات چندان مطرح نبود و با آغاز ارتباطات رايانهاي و اتصال رايانهها به يكديگر (توسط دپارتمان نظامي آمريكا و تعدادي از فيزيكدانان) موضوع ارتباطات هم به علوم مهندسي كامپيوتر افزوده شد.
پس از تحقق روياي ارتباطات در دنياي رايانه، اين وسيله داراي ارزش افزوده گرديد و هر روز با سرعت بيشتري پيشرفت كرد تا جايي كه يادگيري و پژوهش در همه رشتههاي رايانه براي يك نفر ممكن نبود. افزون بر اين، شبكههاي رايانهاي هر روز بزرگتر و پيچيدهتر ميشدند و اشتياق روزافزون مديران سازمانها و حتي دولتها براي استفاده از رايانه، نياز به زيررشته ديگري را در اين زمينه پديد آورد. پس از مدتي اين زيررشته پا به عرصه علم گذاشت و نامش را نيز «فناوري اطلاعات» (IT)گذاشتند كه آميزهاي است از علوم رايانه، شبكههاي رايانهاي و ارتباطي و دانش مديريت.
رشته فناوري اطلاعات
در اين رشته كه در ابتدا توسط دانشگاههاي آمريكا ارايه شد، فرد توانايي كسب اطلاعات، تحليل و طبقهبندي اطلاعات و استفاده از آنها براي مديريت سيستمها را مييافت. اما موضوع به اينجا ختم نشد: گسترش ديگر دانشها و افزايش سرعت پيشرفت فناوري و پيدايش جهان مجازي آنقدر به دنياي فناوري اطلاعات تنوع بخشيد كه ديگر پرداختن به همه گرايشها در اين زيررشته هم براي كسي ممكن نبود و از اينرو اين رشته نيز گرايشهاي گوناگوني مانند «مهندسي فناوري اطلاعات»، «مديريت سيستمهاي اطلاعاتي»، «امنيت اطلاعات»، «فناوري ارتباطات و اطلاعات» (ICT)، «تجارت الكترونيك»، «آموزشهاي مجازي»، «محيطهاي چندرسانهاي»، «شبكههاي ارتباطي» و بسياري شاخههاي ديگر كرد كه لازم بود براي تمام آنها رشتهاي جديدي تاسيس شود و كارهاي هر كدام نيز تفكيك گردد.
دانش فناوري اطلاعات در سراسر جهان گسترش يافت و به هر جا كه ميرسيد آنجا را دچار دگرگونيهايي گسترده ميكرد تا جايي كه اتحاديه اروپا تعريف خاصي از فناوري اطلاعات را به كاربرد و براي اعلام استقلال در اين رشته (كه پيش از آن با نام IT در اختيار آمريكا بود)، نام ICT را بهمعناي فناوري اطلاعات و ارتباطات براي آن تعريف برگزيد.
اين 2 واژه امروزه آنقدر متداول شده است كه ديگر مشكل بتوان آنها را از هم تفكيك كرد و در بسياري موارد نيز بهجاي يكديگر بهكار ميروند، ولي چيزي كه روشن است، اين است كه IT تعريفي بسيار جامعتر را دربرميگيرد و ICT بيشتر زمينههاي ارتباطي و ابزاري موضوع را پوشش ميدهد.
رويكردهاي اصلي فناوري اطلاعات
از فناوري اطلاعات تعاريف پرشمار و گوناگوني نقل شده است كه هر كدام با توجه به كاركرد مرجع ارايهدهنده بوده و در جاي خود تعريف كاملي است، اما در كل فناوري اطلاعات را ميتوان به دو شاخه اصلي تقسيم كرد:
توانمندسازي و زيرساخت
گونه نخست، به تجزيه و تحليل اطلاعات، ابداع روشها، پيشبرد دانش فناوري اطلاعات و چگونگي سازماندهي و ساماندهي دادهها ميپردازد و ساختارها را بر پايه ايده و خلاقيت سازماندهي ميكند تا دسته دوم را براي توليد نرمافزار و ساخت سختافزارهاي لازم براي رسيدن به هدف ايدههاي اوليه اداره كنند. دسته اول در كشورهايي مانند آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي، بهدليل رويكرد دولتهايشان پشتيباني بيشتري ميشود و دسته دوم در كشورهايي مانند هند و چين حمايت ميشود و البته در كشور ما، بهدليل نبود برنامهاي مشخص در اين حوزه، تقريبا هيچ كدام از اين رويكردها پشتيباني نميشود.
تعاريف
چند تعريف درباره واژه هاي فناوري و اطلاعات و ارتباطات را از منابع مختلف براي آشنايي بيشتر در اينجا نقل ميكنيم.
فناوري: فناوري عبارت است ازمجموعهاي ازفرايندها، روشها، فنون، ابزار، تجهيزات، ماشينآلات و مهارتهايي كه بهكمك آنها كالايي ساخته ميشود يا خدمتي ارائه ميگردد.
اطلاعات: در فرهنگ انفورماتيك، اطلاعات عبارت است از هر مجموعهاي از عناصر ديجيتال يا حروفي يا نمادي كه داراي مفهومي آشكار و مشخص بوده و ميتواند در معرض پردازش اتوماتيك قرار گيرد.
ارتباط: ارتباطات فرايندي است كه موجوديتها را به يكديگر پيوند ميدهد. اين موجوديتها ميتواند انواع موجوديتها را شامل شود؛ مانند دو نفر كه با هم صحبت ميكنند، رسانهها و مخاطبهايش و يا يك سيستم پستي ميان ادارات يك سازمان.
فناوري اطلاعات: فناوري اطلاعات مجموعهاي از سختافزار، نرمافزار و فكرافزار است كه گردش و بهره برداري از اطلاعات را امكانپذير ميسازد.
فناوري اطلاعات و ارتباطات: هر نوع ارتباط بين دو يا چند بخش كه براي انتقال داده ايجاد شده و بر اجزاي يك ارتباط (فرستنده، گيرنده و محيط ارتباط) نظارتي كامل دارد تا امكان بهرهبرداري، بهينهسازي و پيشرفت آن را فراهم كند.
در نهايت چيزي كه در اين زمينه داراي اهميت است نه تعريفات است و نه منابع ارايهدهنده آنها، بلكه تنها مسالهاي كه بايد به آن پرداخت، ايجاد رويكردي در اين باره است تا بتوانيم براي فعاليتهايمان هدف و جهتي داشته باشيم چراكه نداشتن هدف مشخص در دنياي فناوري اطلاعات به سرگرداني در يك اقيانوس ميماند كه هر قدر در آن پيش برويم، باز هم به نقطه دلخواه نخواهيم رسيد.