واقعا توي تموم سالهايي كه تلويزيون ايران رو ميينم كاراكتري به خريت و خنگي سارا نديده ام . بابا اغراق هم حدي داره . واقعا دلم ميخواد بدونم دختر به اين نفهمي توي ايران كه نه توي دنيا وجود داره ؟؟؟؟؟
واقعا توي تموم سالهايي كه تلويزيون ايران رو ميينم كاراكتري به خريت و خنگي سارا نديده ام . بابا اغراق هم حدي داره . واقعا دلم ميخواد بدونم دختر به اين نفهمي توي ايران كه نه توي دنيا وجود داره ؟؟؟؟؟
اولش شايد به اين نفهمي پيدا نشه ولي وقتي معتاد بشه ديگه نفهم بفهم سرش نميشه همه چيزش ميشه مواد براش اصلا مهم نيست كه كي چكار كرده ميكنه
سریال رو خب ندیدی نه؟!
اون شب خوده پریچهر با کنایه به سارا گفت که 2 هفته هست که تو پرورش ماهی داری زندگی میکنی !
اگه این سریال میخواست قشنگ نشون بده که شما بفهمی تو چند روز نبوده باید یه 90 قسمتی میشد ، البته باز در اون صورت میگفتین که چرا 90 قسمت شده و چرا به سریال آ ب بستن!
سلام
این اولین پستم تو این تاپیکه.من شخصیتی مثل سارا رو به خوبی میشناسم چون یکی از بستگانمون مثل همین شخصیت سارا میمونه و با احمق بازیاش تمام خونواده و فامیل رو بیچاره کرد....واقعا بیچاره کرد.
در مورد سریال هم بگم که بازی بازیگران بسیار عالیه.مخصوصا نیما که قبلا فیلم اتوبوس شب رو ازش دیده بودم.خیلی پخته بازی میکنه.خاطره اسدی هم تو سینما تونسته خوب جا بی افته مخصوصا تو فیلم 7 دقیقه تا پائیز بازیش حرف نداشت
موسیقی تیتراژ هم عالیه از ویلونی که زده میشه لذت میبرم.داستان هم داره به جاهایی خوبی میرسه.به نظرم بهترین سریال امسال ماه رمضون میتونه باشه
هیجان کاذب در "سقوط یک فرشته" نداریم/ شخصیتها پلاستیکی نیستند
یکی از نویسندگان مجموعه "سقوط یک فرشته" تاکید کرد شخصیتهای این مجموعه پلاستیکی نیستند و با تاثیر از نمونههای واقعی طراحی شدهاند تا برای بیننده باورپذیر باشند. به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه تلویزیونی "سقوط یک فرشته" به کارگردانی بهرام و حمید بهرامیان و تهیهکنندگی رامین عباسیزاده ماه رمضان از شبکه یک پخش میشود. در این مجموعه مسعود رایگان، فریبا کوثری، خاطره اسدی، مهرداد صدیقیان، هدی زینالعابدین، داریوش کاردان، شبنم مقدمی، علی سلیمانی و ... بازی میکنند. با بابک کائیدان یکی از نویسندگان این مجموعه صحبت کردیم که در پی میخوانید.
*خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: قصه این مجموعه درباره شیطانی است که در جمع خانوادهای نفوذ میکند و ایمان هر یک از افراد خانواده سنجیده میشود. قبلاً چنین موضوعی در مجموعههای "او یک فرشته بود" و "اغما" تجربه شده بود. نگران نبودید فضای "سقوط یک فرشته" شبیه این مجموعهها شود؟
- بابک کائیدان، فیلمنامهنویس: مسلماً در ابتدا نگرانیهایی داشتیم که قصه "سقوط یک فرشته" تشابه نداشته باشد. همانطور که میدانید این حوزه محدود است و کارهایی که تا به حال انجام شده در ذهن مردم ماندگار شده است، به همین دلیل ما باید فیلمنامهای را مینوشتیم که قصه آن برای مردم جذابیت لازم را داشته باشد. "او یک فرشته بود" اولین اثر با موضوع شیطان بود که به تهیهکنندگی رامین عباسیزاده تهیه شده بود. بنابراین ما در طول نگارش "سقوط یک فرشته" مرتب استرس داشتیم که در فرم و محتوا کار متفاوتی ارائه کنیم.
البته هنوز قصه این مجموعه کامل نشده است و ما نظرات مختلف مردم را گرفتیم، اما باید بگویم هنوز قصه این مجموعه برای منتقدان، خبرنگاران و مردم غیر قابل پیشبینی است. باید تاکید کنم مجموعه تلویزیونی "سقوط یک فرشته" ماورایی نیست و معتقدم کار ما ملودرام است. کارهای ماورایی به رفت و برگشت روح اختصاص دارد، اما کار ما این طور نیست.
*یعنی به نظرتان مجموعه "سقوط یک فرشته" که به مسئله شیطان میپردازد، ماورایی نیست و جزو سریالهای ملودرام قرار میگیرد؟
- منظورم این نیست که ماورایی نیست، بلکه معتقدم ماوراء نام مناسبی برای آن نیست، چون قصه "سقوط یک فرشته" در یک فضای رئال اتفاق میافتد و ملودرام اجتماعی است، اما مفاهیم ماورایی در آن پررنگ است و نقش به سزایی دارد. در این مجموعه تلویزیونی ورود به حوزه متافیزیک خیلی کمرنگ است، به همین دلیل میگویم این سریال ماورایی نیست.
ما تلاش کردیم با محور قرار دادن قرآن به مفاهیم قرآنی و اسلامی بپردازیم و این نوع مفاهیم را تقویت کنیم. گرچه محور ما قرآن است، اما مستقیمگویی نکردیم و یک ملودرام خانوادگی و اجتماعی را به تصویر کشیدم.
*شما در صحبتتان اشاره کردید نظرات مردم را گرفتید. آیا دریافت نظرات مردم منجر به تغییر قصه شد یا نه؟
- نظرات مردم گسترده بود. البته تاثیر داشت، ولی نه اینکه اساس قصه و شخصیتها تغییر کنند؛ چرا که از ابتدا شخصیتها و قصه چارت مشخصی داشت و ما بر آن اساس فیلمنامه را نوشتیم. مثلاً برخی شخصیتها در مجموعه که توسط بازیگران به خوبی در آمده و مورد توجه مردم هم قرار گرفته بود کمی در قصه حضورشان را پررنگ کردیم.
*چقدر زمان برای قصه مجموعه "سقوط یک فرشته" گذاشتید؟
- طرح اولیه قصه برای تهیهکننده بود و آقای بهرامیان هم یک سیناپس نوشته بود، اما من از اوائل یا اواسط اردیبهشت ماه بود که به پروژه ملحق شدم و قرار شد نگارش "سقوط یک فرشته" را برعهده داشته باشم. نگارش قصه را با زامیاد سعدوندیان شروع کردیم، اما به دلیل کسالتی که داشت از قسمت نهم تا سیزدهم را جداگانه کار کردم. تا اینکه روح الله صدیقی به جمع ما پیوست و ما هم قصه را جلو بردیم. وقتی او به پروژه ملحق شد ضعفهایی که در قسمتهای اولیه سریال داشتیم در قسمتهای بعدی برطرف و دیالوگها را یکدستتر کرد و از قسمت 13 به صورت مشترک نوشتیم.
*قصه مجموعه تلویزیونی "سقوط یک فرشته" تا قسمت نهم ضعفهای زیادی داشت و قوام لازم را پیدا نکرده بود، اما از این قسمت به بعد رنگ و لعاب دیگری به خودش گرفت. چرا در قسمتهای اولیه با این همه ضعف رو به رو بودید؟
- شاید به این دلیل بود که مقدمه سریال کمی طولانی شد و دیر وارد قصه شدیم. سه تا چهار ماه زمان برای مجموعه "سقوط یک فرشته" کم بود، آن هم برای سریالی که به لحاظ مفاهیم سنگین بود. شاید کمی شتابزدگی داشتیم، ولی اگر زمان داشتیم این مشکلات بر طرف میشد و تمرکز بیشتری روی قصه داشتیم.
البته مخاطب در آثار ملودرام خانوادگی زمانی که با تنش رو به رو میشود برایش بیشتر جذابیت دارد. در قصه "سقوط یک فرشته" هم این اتفاق افتاد. زمانی که تنش بین افراد خانواده زیاد شد، جذابیت قصه برای مردم بیشتر شد. سعی کردیم شخصیتها را از جنس مردم انتخاب کنیم تا برایشان باورپذیرتر باشد. در مجموع جنس شخصیتها پلاستیکی نیست.
*گرچه تنش به جذابیت قصه افزوده، اما قبول کنید شخصیتها در قسمتهای اول چندان قوام نداشت، حتی راوی خیلی مستقیمگویی میکرد و همین مسئله باعث شده بود مخاطب پس بزند. در واقع تا قسمت هشتم یا نهم راوی با قصه تنیده نشده بود، اما از قسمت نهم و دهم این اتفاق افتاده است. کدام یک از نویسندگان نریشنها را نوشتند؟
- نریشنها را روحالله صدیقی نوشته بود. البته قرار بود راوی تا قسمت نهم و دهم شناخته نشود و بعد خودش را معرفی کند. شاید بهتر بود راوی از قسمت چهار و پنج گذاشته میشد. نمیتوانستیم او را زودتر معرفی میکنیم، به همین دلیل دیالوگهای راوی در ابتدا ساده بود، اما به مرور با قصه تنیده شده است و دیالوگها هم قوت بیشتری گرفت.
*ولی برخی دیالوگهای راوی ساده نبود، بلکه جملات خیلی سطحی را بیان میکرد که به قصه لطمه زد؟
- اگر زمان بیشتری در اختیار داشتیم، مسلماً برخی قسمتهای قصه پالایش میشد. از سوی دیگر قبول کنید برای پرداخت به شیطان باید به یک اجماع میرسیدیم. حرف زدن درباره شیطان کار حساسی بود.
*آقای عباسیزاده قبل از پخش مجموعه "سقوط یک فرشته" اعلام کرده ژانر این مجموعه ترس است، اما به نظر نمیآید چنین ژانری داشته باشد. شما چه نظری دارید؟
- نمیدانم ایشان چنین جملهای را گفتند یا نه، اما ما سعی کردیم با توامنینه ترس را وارد کنیم. ما از همان ابتدا اعتقاد نداشتیم یک یک کار با ژانر ترس داشته باشیم، بلکه میخواستیم یک ملودرام، اما با یک فرم متفاوت را به تصویر بکشیم. به همین دلیل از ساختار کلاسیک استفاده نکردیم و به لحاظ اجرا و فرم در بخشهایی که قصه میطلبید ژانر ترس را وارد کردیم. قرار نبود هیجان کاذب ایجاد کنیم تا مخاطب را جذب کنیم. هدف ما از ابتدا مشخص بود که در هر یک از بخشهای قصه چگونه عمل کنیم.
*شما از ساختار کلاسیک استفاده نکردید. فکر نمیکردید ممکن است مخاطب تلویزیون که عادت به دیدن قصههایی با ساختار کلاسیک را دارد، چندان تمایلی برای دیدن مجموعه نداشته باشد؟
- به هر حال یک تجربه و ریسک بود. آثار ماه رمضان حساسیت بالایی دارد، اما بهرامیان امتحان خودش را به خوبی پس داده بود. من یک فیلم سینمایی با او با عنوان "چرخ و فلک" کار کردم که در مرحله پروانه نمایش است، به همین دلیل روحیات بهرامیان را میشناختم و میدانستم او در کار از من چه میخواهد.
از سوی دیگر تهیهکننده مجموعه "سقوط یک فرشته" هم میخواست یک کار متفاوت از تجربیات قبلیاش انجام بدهد. البته مردم از سریالهای خارجی که از ساختار کلاسیک بهره نبرده بودند و از تلویزیون پخش شده، استقبال کرده بودند. ما هم سعی کردیم این مجموعه برای مردم جذابیت زیادی داشته باشد. شبکه هم همکاری لازم را با ما کرد. فکر میکنم تجربه موفقی از کار در آمد و اگر هم زمان بیشتر داشتیم این موفقیت بیشتر میشد.
*از مدتی پیش مسابقه پیامکی مجموعه "سقوط یک فرشته" شروع شد، اما چرا سئوالات این مسابقه ساده است؟ خودتان سئوالات را طراحی میکنید؟
- بله، خودم طراحی میکنم. گرچه سئوالات به ظاهر ساده است، اما فریبنده است و بیشتر مردم جوابهای غلط میدهند. زمان محدود منجر به یکسری مشکلات برای ما شد. اگر زمان بیشتر داشتیم قطعاً سئوالات بهتر طراحی میشد. گرچه سئوالاتی که مطرح شده در راستای قصه بود، اما به مرور سئوالات مفهومی مطرح میکنیم تا مردم را بیشتر درگیر قصه کند.
*استقبال مردم چطور بوده است؟
- مخاطبان استقبال خوبی کردند.
*چرا مسابقه پیامکی از ابتدای سریال طراحی نشد، چون این مسئله پیش آمده که طبق نظرسنجی چند سایت این سریال رتبه سوم را گرفته است، با راهاندازی این مسابقه قصد دارد تعداد مخاطبانش را افزایش بدهد؟
- نه، اصلاً ما چنین هدفی را دنبال نکردیم. همانطور که میدانید تاکنون نظرسنجی دقیق و کاملی صورت نگرفته است و نتایج آثار ماه رمضان مرتب در حال تغییر است. باید در انتها دید هر یک از سریالها چقدر مخاطب دارند و توانستند بینندگان را درگیر قصه کنند.
هر اثر هنری جایگاه خودش را دارد و خود سریال جایگاهاش را مشخص میکند. اگر حقمان باشد اول میشویم و اگر حقمان نباشد دوم، سوم و چهارم خواهیم شد. علاوه بر آن ما چون درگیر نگارش بودیم، به همین دلیل مسابقه پیامکی دیرتر برگزار شد.
*و صحبت آخر.
- امیدوارم بینندگان از دیدن مجموعه "سقوط یک فرشته" رضایت داشته باشند. هدف ما فقط سرگرم کردن مخاطبان نبود، بلکه میخواستیم نکتهای هم از سریال بیاموزند.
--------------
گفتگو: فاطمه عودباشی
سريالهاي ماورايي در گفتوگو با يك كارشناس مذهبي
«پرداخت اينگونه به موضوعات ماورايي قيمتي ندارد»
يك كارشناس مذهبي معتقد است: پرداختن به موضوعات متافيزيك و ماورايي اگر با همين رويكرد ماورايي در تلويزيون و سينماي ايران ادامه پيدا كند، قيمت خاصي ندارد چراكه اصالتا موضوعات متافيزيك، رويكرد ديني محسوب نميشوند.
سعيد اصفهانيان كه پيش از اين به عنوان كارشناس مذهبي با فيلم «ملك سليمان نبي(ع)» همكاري داشته است، در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، خاطرنشان كرد: رويكرد هنر مادي و متافيزيك چيزي نيست كه مطلوب دين باشد. اگر ما حوزه هنر را حوزه هنر ديني در نظر گرفتهايم، هم بايد به تحليل ماديات بپردازيم و هم به تحليل آنچه غير از عالم مادي است. اما اين تحليل نبايد از منظر ماورايي باشد كه امروز مصطلح است.
اين مشاور مذهبي سينما و تلويزيون ادامه داد: ما در حوزه ديني، موضوعاتي را به عنوان ايمان به غيب مطرح ميكنيم كه اين نگاه بايد تصحيح شود. چيزي كه باعث شده از هنر ديني به غلط بحث كنيم و هرگونه كه گمانمان است فيلم بسازيم، اين است كه از مفهوم ماجرا بنيان غلطي داشتيم و از همان ابتدا خواستيم به سمت ماوراء برويم. وقتي فيلم و سريالهاي توليد شده در چند سال اخير را نگاه ميكنيم، ميبينيم در تبيين مفاهيم ديني و غيب، قدم خوبي برنداشتهايم. هرچند توليد اين آثار، انگيزه خوب و مثبتي است اما چون تبيين مفاهيم به شكل جدي صورت نگرفته، باعث شده كه توليد متناسب را نداشته باشد.
وي افزود: در سينماي غرب وقتي تصوير شيطان يا ملائك، چه در موضوع پيكره شيطان و ملك و چه در ارائه تواناييهايشان، مفاهيمي تصويرگري ميشود، تكليف مفاهيم، روشن است؛ مثلا چهره شيطان، مونث نشان داده ميشود. اما در سينماي ديني ما، شيطان گاهي مولفههاي ملك را دارد و گاهي ملك، ويژگيهاي شيطان را دارد. اين تصوير در آثار ما يكسان نيست و حتي ويژگيها و تواناييهاي شيطان و ملك هم متفاوت است.
اصفهانيان تاكيد كرد: اين نشان ميدهد كه هنرمندان ما يك منبع صحيح واحد اتخاذ نكردهاند. به اين سينما كه بخشي از آن از يك فيلم ديگر، بخشي از يك داستان ديگر و بخشي از آن از هاليوود گرفته شده، نميتوان سينماي ديني گفت. اين يك تصوير ديني نيست كه گاهي تصوير ابليس را انساني با چهره وجيه نشان ميدهند و گاهي به اشكال ديگر، اگر قرار است اين تصاوير نشان داده شود بايد آنها را درست نشان دهيم. هرچند طرح موضوع در حوزه ابليس سهلتر است اما در حوزه ملك نيز دچار خدشه هستيم. در روايات، تصوير ابليس در قالب يك پيرمرد است كه محاسن دارد و فتنهگري ميكند. اين كه نشان بدهيم ابليس در چهره وجيه هرگاه كه بخواهد ميتواند در ميان خانوادههاي ما ظهور كند، تصويري نيست كه دردي را دوا كند بلكه موجب وهم، اختلاف و فروپاشي بنيان خانواده ميشود.
وي يادآور شد: در حوزه هنر ديني هم به اين صورت است، يعني وقتي مثلا بحث روح را مطرح ميكنيم بايد مولفههاي آن را هم به شكل هنر ديني مطرح كنيم. نميتوانيم عالم روحي را مطرح كنيم كه بخشي از آن از فيلم روح و بخشي ديگر از آن از يك فيلم ديگر باشد، بلكه بايد مولفهها را از دين بگيريم. پس نميتوانيم هر چيزي را در اين عالم بگوييم و هر قاعدهاي را تعريف كنيم. چه طور ميتوانيم عالم ارواح را با قوانين برزخي يا مادي نشان دهيم درحالي كه عالم ارواح مولفههاي خاص خودش را دارد و هنرمندان بايد با رايزني با اساتيد مختلف و متناسب با آيات و روايات به ترسيم اين عالم بپردازند.
اصفهانيان ادامه داد: صرف داشتن كارشناس مذهبي در چنين كارهايي كفايت نميكند. بايد ببينيم چه ميزان اختيار به اين كارشناسان داده ميشود و چه فرصتي براي انجام كار دارند. تاكنون در كشور ما سيستم كاملي از پژوهش تا تصوير شكل نگرفته است. در غرب، اين آزمون و خطا شكل گرفته اما ما هنوز در ابتداي راهيم. وقتي سيستم توليد مناسب باشد و هر كس در جاي خودش قرار گيرد اشكالات تصوير، كمتر ميشود. در حال حاضر در حوزه رسانه و سريالها تلاش بر اين است كه برنامه را در دقيقه 90 به روي آنتن برسانيم و گاهي اخباري به گوش ميرسد كه فلان سريال ساعاتي قبل از پخش به آنتن رسيد.
وي تاكيد كرد: در چنين شرايطي وقتي براي پژوهش صرف نميشود و به تبعات پخش اين تصاوير، حتي از لحاظ روانشناسي فكر نميشود، معمولا سه يا چهار ماه قبل از ماه رمضان، گروهها به فكر ميافتند و طرحي را آماده ميكنند. اين در حالي است كه بايد بين هنرمند و پژوهشگر تعامل ايجاد شود و به سمت سيستمي شدن پيش برويم. اين دو حوزه در حال حاضر پيوند جدي ندارند. ميتوانيم سريالهاي ماه رمضان را محملي قرار دهيم كه به سمت تصويرسازي محتواي ديني برويم.
اين كارشناس مذهبي خاطرنشان كرد: اساسا بايد يك نگاه كلان داشته باشيم. آن وقت است كه ميتوانيم بگوييم در راستاي جامعه سازي قرآني عمل كردهايم. به عنوان مثال، در سالهاي گذشته سريالهايي را ساختيم و كارشناسان از آنها تجليل كردند. اما در سالهاي بعد از آن اين اتفاق رخ نداد و از سريال ها انتقاد شد. اما ما امسال تكرار همان سريال را كه معلوم نشد خوب است يا بد به زبانهاي انگليسي و عربي پخش ميكنيم.
اصفهانيان ادامه داد: مسؤولان متولي فرهنگ حق ندارند جامعه را به هر سويي سوق دهند و مردم نبايد بار آزمون و خطاي آنها را به دوش بكشند و مشكلات را تحمل كنند. بايد آسيب شناسي جدي صورت گيرد تا در سالهاي آتي به شكل نظاممند و منسجم به خلق تصاوير مطلوب ديني برسيم. تصاويري كه عاري از مسائلي باشد كه مشكلاتش ماهها بعد از پخش يك سريال در خانوادهها باقي بماند. حتي بعد از پخش چنين سريالهاي آمار طلاق و مشكلات كودكان بالا ميرود. وقتي ميتوانيم با يك سريال، استحكام خانواده را حفظ كنيم چرا بايد به سمت فروپاشي خانواده برويم. اين ها نشان ميدهد كه در اين حوزهها سياست واحدي نداريم.
بابك كائيدان ـ نويسنده «سقوط يك فرشته»:
قصهي ما قابل پيشبيني نيست
بابك كائيدان ـ يكي از سه نويسندهي «سقوط يك فرشته» ـ معتقد است: داستان اين سريال ماورايي قابل پيشبيني نيست و سعي شده ايرادهاي مربوط به سريالهايي از اين دست در آن ديده نشود.
اين نويسنده در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، عنوان كرد: «سقوط يك فرشته» يك مجموعه 30 قسمتي نيست بلكه قرار است در 26 قسمت ساخته شود تا بتوانيم به يك پخش مناسب برسيم.
كائيدان دربارهي نگارش يك سريال ماورايي، خاطرنشان كرد: زماني را براي خواندن نقدها و ايرادهايي كه در سريالهاي ماورايي قبل وجود داشت، مطالعه كرديم و تقريبا 80 درصد اين نقدها را خوانديم.
وي ادامه داد: سعي كرديم ايرادها را در كارمان برطرف كنيم و نكتههايي را كه براي مخاطب خاص مسالهساز است برطرف كنيم. از اين رو سعي كرديم قصه را به شكلي كاملا اسلامي روايت كنيم.
كائيدان در ادامه با اشاره به حضور عليرضا برازش به عنوان كارشناس مذهبي، گفت: آقاي برازش به ما كمك كرد، خود ما هم تحقيقاتي انجام داديم تا به يك ماوراي درست برسيم؛ مثلا مطالعاتي را انجام داديم تا ببينيم شيطان چگونه رفتار ميكند، دامنهي رفتاري او در روايات چقدر است و چه تواناييهايي دارد؛ سعي كرديم استاندارد ماوراء را رعايت كرده باشيم.
وي همچنين در پاسخ به اين پرسش كه «سقوط يك فرشته» چه تمهيدي به كار برده تا در نمايش يك داستان ماورايي به تكرار نيفتد، تصريح كرد: به اين دليل كه ميخواستيم كار به تكرار نيفتد، ايدهي ديگري را در پيش گرفتيم كه از تكرار دور باشيم؛ مثلا قصه ما قابل پيشبيني نيست. شايد مخاطبان بتوانند پايان آن را حدس بزنند كه به خوبي تمام ميشود اما چگونگي به پايان رسيدن و روند اتفاقاتي كه رخ ميدهد تا قصه تمام شود، براي مخاطب قابل پيشبيني نيست.
اين نويسنده دربارهي فشردگي كارهاي مناسبتي ماه رمضان و تاثير آن بر كيفيت «سقوط يك فرشته»، گفت: واقعيت اين است كه ما وارد چهارمين ماهي شديم كه شب و روز و حتي بدون يك روز استراحت كارمان را انجام ميدهيم. گروه توليد هم به صورت شبانهروزي تلاش ميكند. اين نشان ميدهد كه همه ما كار و مخاطب و ماه رمضان را جدي گرفتيم.
بابك كائيدان همچنين تاكيد كرد: اگر ما زمان بيشتري داشتيم، قطعا ميتوانستيم يكي از بهترين كارهاي ماه رمضان در اين سالها را ارائه دهيم. الان هم به اين معتقدم كه اگر به پخش برسيم يكي از كارهاي قابل قبول سازمان را ارائه كردهايم. اين كار به مخاطب ساده انگارانه نگاه نكرده و هوش و ذكاوت او جدي گرفته شده است.
نويسنده «سقوط يك فرشته» در پاسخ به سوالي درباره اضافه شدن راوي به سريال در لحظات آخر، متذكر شد: از همان ابتدا در سيناپسي كه آقاي بهراميان از قصه ارائه كرد، قرار بود راوي در قصه باشد. حتي براي راوي ديالوگ هم نوشته بوديم. اما تصميم نهايي دربارهي حضور راوي در روزهاي آخر گرفته شد.
وي افزود: ديديم كه راوي بايد در سريال باشد و راويت راوي براي قصه درست است. هر چه داستان جلوتر رفت، بر جذابيتهاي راوي اضافه شد. راوي «سقوط يك فرشته» با راويهاي ديگري كه تا الان در بقيه سريالها ديدهايم متفاوت است.
اين نويسنده در بخش پاياني گفتوگويش با ايسنا دربارهي طرح اوليهي قصه، گفت: طرحي وجود داشت كه تهيهكننده به همراه زامياد سعدونديان نوشته بود. ما اين طرح را خوانديم به صورت كاملا گروهي قصه را نوشتيم. حتي كارگردان هم سيناپسهايي زده بود كه از آنها هم استفاده كرديم تا قصه شكل گرفت. بعد از آن بود كه نگارش را آغاز كرديم.
وي ادامه داد: تا 9 قسمت اول من و زامياد سعدونديان قصه را نوشتيم بعد از آن او دچار كسالت شد. من تا قسمت 13 را به تنهايي نوشتم. از قسمت 13 به بعد نيز با اضافه شدن روح الله صديقي، كار را يكدست كرديم.
كائيدان در پايان تاكيد كرد: گرچه خط اصلي قصه مشخص بود و قرار نبود تغيير كند، مدام با تهيهكننده و كارگردان چك ميكرديم. «سقوط يك فرشته» سريال ماورايي شبكه اول سيماست كه هر شب از ساعت 22 و 30 دقيقه روي آنتن ميرود.
به گزارش ايسنا، سريال «سقوط يك فرشته» را بهرام بهراميان كارگرداني ميكند و تهيهكنندگي آن بر عهده رامين عباسيزاده است. فرخ نعمتي، مسعود رايگان، فريبا كوثري، خاطره اسدي، هدي زين العابدين، داريوش كاردان، شبنم مقدمي، مهرداد صديقيان و علي سليماني در آن بازي ميكنند.
خاطره اسدی
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
"سقوط یک فرشته" توهین به مذهبیها است/ اول ناسوت حالا ملکوت!
عضو هیئت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سریال "سقوط یک فرشته" را توهینی به خانوادههای مذهبی دانست که در آن افراد مذهبی به درستی معرفی نشدهاند. ابوالفضل آقابابا عضو هیئت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره تاثیرگذاری دینی آثاری چون "سقوط یک فرشته" بر مخاطبان اظهار کرد: تلویزیون از نظر دینی به ویژه در قالبهای نمایشی به شدت مخرب عمل کرده، لطمات جدی به دین میزند و آن را در حد یک مضحکه معرفی میکند.
وی افزود: تنها بخش سیاسی تلویزیون در اختیار مدیران آن است و در دیگر بخشها از جمله سیما تهیه کنندگان هستند که تصمیم میگیرند. برای همین است که کینه شخصی آنها نسبت به متدینین را در قالب نمایش افرادی چون حاج حبیب میبینیم که رفتارهای احمقانهای از خود نشان میدهد.
این کارشناس با بیان این مطلب که همانطور که دینی شدن مراحلی دارد، فاسد شدن هم نیازمند طی مراحلی است، اظهار کرد: یک دزد تا دست به اولین سرقت خود بزند، مدتها با خود کلنجار میرود تا از انسان بودنش دست بکشد، اما در "سقوط یک فرشته" دختر مذهبی چادری را میبینیم که ناگهان به دختری خطاکار تبدیل میشود و مراحل واقعی این اتفاق نشان داده نمیشود.
وی ادامه داد: در شهری که حاج حبیب زندگی میکند چند پرسوناژ بیشتر وجود ندارد که از این میان نیما حاضر همیشگی است و حاج حبیب غایب همیشگی! اسم این سریال هم جای تحلیل دارد و اگر سارا فرشته فرض شده، تعریفی قشری و صوری از فرشته ارائه شده که صرف چادری بودن او اطلاق شده است.
آقابابا تصریح کرد: این سریال توهین علنی به خانوادههای مذهبی است. از طرفی میبینیم در آن مثل اکثر سریالهای تلویزیونی همیشه پدرها محکوم می شوند و هم روانشناسان و هم شیطان بر این محکومیت صحه میگذرانند. در حالی که خرد شدن پدر پدر نمادی از خرد شدن نظام سیاسی پدرسالار ما است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: تلویزیون در سالهای اول با احتیاط و خجالت ساخت سریالهای رمضانی را آغاز کرد اما این حیا به تدریج از بین رفت و نه تنها این رسانه در به فنا بردن دنیای ناسوت موفق بوده است بلکه چند سالی است مشغول نابود کردن عالم ملکوت است! البته برنامهسازی تحت مدیریت و کنترل مدیران تلویزیون نیست و آنها نمیتوانند در این زمینه نظارت جزئی بر تک تک دیالوگها و فضاسازیها داشته باشند.
عضو هیئت علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گفت: مدیران صدا و سیما از تهیه کنندگان میخواهند منویات سیاسی سازمان را در آثارشان برآورده کنند، بعد از این اگر دنبال منویات شخصی خود رفتند هم مشکلی ندارد. در برنامه "ماه عسل" تاکیدی فراوانی روی این امر میشود که دین فقط نماز نیست. باید پرسید مخاطبان این برنامه چه کسانی هستند؟ آیا آنقدر در نماز خواندن افراط کردهاند که بخواهیم به بخشهای دیگر دین ترغیبشان کنیم؟
گفتوگو با هدي زينالعابدين، بازيگر نقش فاطمه در سريال «سقوط يك فرشته»
نقش منفي انتخاب بعدي من است
هدي زينالعابدين با نقش فاطمه در «سقوط يك فرشته» مقابل دوربين ظاهر شده است. وي در اين سريال نقش دختر ريحانه(با بازي فريبا كوثري) يك دختر مثبت و متدين جامعه امروزي را به تصوير ميكشد. حضور در سقوط يك فرشته براي هدي زينالعابدين فرصت خوبي فراهم آورد تا او تواناي هاي خود را در بازيگري بروز دهد. آنچه در زير ميخوانيد همه آن چيزهايي است كه در بطن ورود به سقوط يك فرشته براي هدي زينالعابدين اتفاق افتاد.
پيش از بازي در اين مجموعه هم سابقه بازي جلوي دوربين داشتهاي؟
قبلا هم در نقشهاي كوتاه مجموعههايي مثل آشپزباشي بازي كردهام كه اتفاقا آنجا نقش خبرنگار را داشتم. در فيلم چمدان به كارگرداني ماني حقيقي و فيلم سينمايي خانه روشن به كارگرداني وحيد موسائيان هم در يكي دو سكانس بازي داشتهام. ولي سقوط يك فرشته را اولين فعاليت حرفهاي خودم ميدانم.
آيا مجموعه مناسبتي در جذب مخاطب متفاوت از مجموعه هاي غيرمناسبتي است؟
قطعا ماه رمضان فرصت بهتر و مناسبتري براي پخش مجموعههاي تلويزيوني است؛ چون تلويزيون تعداد مخاطبان زيادي از همه قشرهاي اجتماعي دارد و مختص به يك گروه خاص نيست.فاطمه جزو شخصيتهاي كاملا مثبت است. باورپذير كردن اين نقش تك بعدي و انعطافناپذير براي شما مشكلي ايجاد نكرد؟
فاطمه شخصيت غيرقابل باوري نيست و پيشينه او و خانوادهاش و اينكه پدرش قبلا متولي امامزاده بوده و آدمهاي اطرافش با آموزههاي دينيشان، باعث شده فاطمه از لحاظ شخصيتي مثبتتر به نظر برسد. اين شخصيت به نوبه خود پيچيدگيهايي دارد كه بيننده تا انتهاي رسيدن سريال شاهد آن خواهد بود.
اين تك بعدي بودن نقش تاحدودي برگرفته از نوع بازي شما بود يا از ابتدا قرار بود فاطمه به همين شكل به نظر بيايد؟
دلم ميخواست فاطمه را شخصيت مظلومي نشان دهم، چرا كه خيلي جاها خود را در موضع قدرت نميبيند و حتي به تهمتهايي كه به او و مادرش زده ميشود هم چندان واكنش شديدي نشان نميدهد.
به نظر ميرسد رابطه خوبي با دوربين داري. قصد داري بازيگري را به عنوان حرفهات دنبال كني؟
فكر ميكنم اين اتفاق بيفتد و دوست دارم چنين تجربهاي را داشته باشم. رشته درسي من گرافيك بوده است و به هرحال دوست دارم هنر در زندگيام جايگاه ويژهاي داشته باشد.
![]()
ديالوگهاي فاطمه خيلي جاها حالت پيامرساني دارد.
كارگردان و حتي تيم نويسندگان به پرداخت اين نقش تاكيد زيادي داشتند و يكسري فاكتورها وجود داشت كه بايد لحاظ ميشد. كنترل خشم، دروغ گفتن، حجاب و مفاهيم قرآني همه از جمله مواردي بودند كه در شخصيت فاطمه خلاصه ميشدند و در كل يك بازنمايي خوب را از اين نقش به تصوير ميكشيد. نكته مهم اين است كه چقدر شيطان ميتواند روي چنين آدمهايي نفوذ كند، چون شخصيتهاي با ايماني مثل فاطمه براي شيطان جذابترند.به نظر مي رسد تاكنون نتيجه گيري مسقيمي از شخصيت ها نشده است؟
به نظرم اين اتفاق از نقاط كاملا مثبت سريال است؛ چرا كه اگر قرار باشد خود داستان نتيجهگيري مستقيمي از كاراكترهايش داشته باشد آن وقت خيلي از شخصيتها جذابيت خود را از دست ميدهند. در ادامه داستان، بيننده بيشتر با شيطان آشنا ميشود و فقط به گفتار متن بسنده نميشود. آن موقع است كه به قضاوتي درست در مورد شخصيتها ميرسد و به نظرم اين يك اتفاق درست و متفاوت در شخصيتپردازي يك قصه است.بخاطر مثبت بودن بيش از حد فاطمه براي مخاطب غيرقابل باور است. چگونه اين نقش را از تكبعدي بودن در آوردي؟به هر حال ممكن است همانطور كه نقش سارا موافق و مخالفاني دارد در روند داستان هم تعدادي از بينندگان خيلي از شخصيت فاطمه خوششان نيايد. فاطمه خيلي جاها ركگوييهايي هم دارد و حتي گاهي دخالتهاي مستقيمي هم ميكند. اين همان وجهه پيچيده شخصيت فاطمه است كه ميتواند او را از تك بعدي بودن صرف خارج كند.نقشي كه ابتداي ورودت به عرصه بازيگري انتخاب كردهاي مثبت است و امكان دارد تو را به كليشه بكشاند. به اين قضيه فكر كردهاي؟
نقش فاطمه را در اين مجموعه خيلي دوست دارم، ولي ترجيح ميدهم بعد از اين، انتخاب نقش هايم بسيار متفاوت از فاطمه باشد. حتي ترجيح ميدهم مدتي كار نكنم تا نقش مناسبي به من پيشنهاد شود. دوست دارم در ادامه اين راه بازي در يك نقش منفي را هم تجربه كنم.فيلمبرداري اين سريال زماني شروع شد كه فيلمنامه كامل در اختيار نبود اين مسئله در بازي شما تاثير منفي نداشت؟
داستان از ابتدا مشخص بود و همه ما از همان بدو ورود ميدانستيم قرار است آينده نقشمان چه شود. بحث نوشته شدن به روز فيلمنامههاي مجموعههاي مناسبتي هم چيزي نبود كه سقوط يك فرشته مبرا از آن باشد، ولي اين اضافه شدنها فقط در حد جزئيات بود و تاثير چنداني در شخصيتهاي داستان نداشت، چرا كه اگر غير از اين بود، امكان داشت هركدام از بازيگران بخوبي نتوانند از ايفاي نقششان برآيند. ما طي كار جلسات گروهي زيادي داشتيم و همه چيز ضمن تعامل با كارگردان و نويسندگان پيش ميرفت.تعامل با بازيگران اين مجموعه چقدر به ايفاي بهتر نقش فاطمه كمك كرد؟
از همان ابتدا ارتباط خوبي ميان همه بازيگران وجود داشت. خيلي اوقات راجع به نقش هايمان با هم همفكري ميكرديم و نظر ميگرفتيم. در اين مجموعه بازيگران سرشناسي چون مسعود رايگان و فريبا كوثري حضور داشتند و اين براي من كه در ابتداي ورود به اين حرفه بوده و هستم اتفاق خوبي بود كه بتوانم خيلي چيزها را طي تعاملي كه با اين بازيگران داشتم به دست بياورم.طي اين مدت پيش آمده كه با ديدن سكانسهايتان فاكتورهاي ديگري را هم به نقش اضافه كني؟
معمولا هر موقع كه به لحاظ زماني فرصت داشتم و سرصحنه نبودم حتما مجموعه را دنبال ميكردم. خيلي وقتها هم اتفاق افتاد كه با ديدن بازي خودم تعجب ميكردم كه مثلا چرا نقش را اين طور بازي كردهام. به هرحال ديدن، فرصت خوبي در اختيار بازيگر ميگذارد كه نيم نگاهي به نوع ارائه بازي خود داشته باشد و سعي كند آنجا كه ميتواند نقاط ضعف و كاستيهاي خود را جبران كند.فكر ميكني چقدر به نسبت بازيهايي كه در سكانسهاي اول داشتي پيشرفت كردهاي؟
فكر ميكنم تا اندازهاي موفق عمل كردم و پيشرفتهايي داشتهام. بهرام بهراميان به من كمكهاي زيادي كرد و همفكريهاي زيادي براي ارائه اين نقش انجام شد تا فاطمه هماني شد كه بايد باشد.طي اين مدت هم پيشنهادهايي براي بازي داشتهاي؟
بله. همزمان با اين كار پيشنهادهايي هم بود كه نميشد خيلي جدي به آنها فكر كرد، چرا كه با فرصت كمي كه ما در اين كار در اختيار داشتيم فرصت نبود كه بشود به همزماني بازي در يك مجموعه ديگر هم فكر كرد. اميدوارم بعد از بازي در اين مجموعه بتوانم در انتخابهاي بعديام هم دقت و درايت لازم و كافي را داشته باشم.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)